eitaa logo
✍️از جنس تجربه (اللَّهُمَّ اجْعَلْنا فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ)
107 دنبال‌کننده
452 عکس
503 ویدیو
14 فایل
۞﷽۞ تصمیم بر آن است که برخی مطالب مرتبط با مسائل روز در زمینه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تقدیم شود. تا خدا چه خواهد آدرس کانالهای دیگر👇 ✍️جُمْلِهْ دَرْمانی 💊 @jhakimaneh آیا می دانستید؟ @haltaalam @ayyamollah ارتباط با ادمین @Mirzameysam
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸وقتی میرزا حسین کازرونی کارخانه ریسندگی وطن را به اصفهان آورد(۱۳۰۴شمسی)، روز افتتاح آن مصادف با ورود به این شهر بود. از سید خواسته شد که کارخانه را افتتاح نماید. مدرس با شور و شعف به کارخانه آمد. علما و برخی رجال نامدار اصفهان نیز در مراسم حضور داشتند. . 🔸کارشناسان آلمانی هم برای راه انداختن کارخانه مهیا بودند. مدرس از مهندسین آلمانی پرسید، این کارخانه ساخت کجاست، یکی از آنان پاسخ داد: ساخت آلمان. مدرس گفت: اگر خراب شد باید چه کرد، مهندس آلمانی جواب داد: لوازم مورد نیاز آن را از آلمان می آورند. . 🔸مدرس گفت: این یک قدم است، اما وقتی کار شما کامل می شود که ماشین آلات و لوازم مورد نیاز کارخانه را در ایران تهیه کنید، در غیر این صورت کارخانه به جای آنکه در آلمان پارچه ببافد در ایران به این کار مشغول است. . 🔸پس از آن، یکی از متخصصان آلمانی پیشنهاد می کند: آقا اجازه بفرمایید تندیس شما را ساخته و در اینجا بر حسب یادگار قرار دهیم. مدرس در پاسخ وی می گوید: در درجه اول مجسمه سازی در اسلام حرام است وانگهی مجسمه باید در دل مردم باشد نه اینجا! 🆔 @pajayepa https://t.me/pajayepa/129
✨﷽✨ نقل است در یکی از سفرهای خود، با جمعی از شاگردان به عتبات عالیات می‌رفت. در بین راه، به قهوه خانه‌ای رسیدند که جمعی از اهل هوی و هوس در آن جا می‌‌خواندند و پایکوبی می‌کردند.. آخوند به شاگردانش فرمود: یکی برود و آنان را نهی از منکر کند. بعضی از شاگردان گفتند: اینها به نهی از منکر توجه نخواهند کرد ! فرمود: من خودم می‌روم.. وقتی که نزدیک شد، به رئیسشان گفت: اجازه می‌فرمایید من هم بخوانم، شما بنوازید؟! رئیس گفت: مگر شما بلدی بخوانی؟ فرمود: بلی! گفت: بخوان. آخوند شروع به خواندن حضرت امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ کرد: لا اله الا الله حقاً حقاً صدقاً صدقا / ان الدنیا قد غرّتنا و اشتغلتنا و استهوتنا / یابن الدنیا مهلاً مهلاً یابن الدنیا دقّاً دقّاً / یابن الدنیا جمعاً جمعاً تفنی الدّنیا قرناً قرناً / ما من یوم یمضی عنّا ، الّا اوهی رکناً منّا / ضیّعنا داراً تبقی و استوطنّا داراً تفنی / لسنا ندری ما فرّطنا فیها الّا لو قد متنا.. (معبودی به حق و شایستة پرستش جز خدا نیست. این را به حق و راستی می‌گویم: به راستی که دنیا ما را فریفت و ما را به خود سرگرم نمود و ما را سرگشته و مدهوش گردانید. ای فرزند دنیا! آرام باش! آرام! ای فرزند دنیا (در کار خود) دقیق شو! دقیق! ای فرزند دنیا (کردار نیک) گرد آوری کن! گرد آوردنی! دنیا سپری می‌شود، قرن به قرن هیچ روزی از عمر ما نمی‌گذرد، جز این که پایه و رکنی از ما را سست می‌گرداند. ما سرای باقی را ضایع نمودیم و سرای فانی را وطن و جایگاه خویش ساختیم. ما آنچه را که در آن کوتاهی نموده‌ایم، نمی‌دانیم؛ مگر روزی که مرگ به سراغ ما بیاید...) آن جمع سرمست از لذت‌های زودگذر دنیوی، وقتی این اشعار را از زبان کیمیا اثر آن عارف هدایتگر شنیدند. به گریه در آمده و به دست ایشان توبه کردند. یکی از شاگردان می‌گوید: وقتی که ما از آن جا دور می‌شدیم، هنوز صدای گریه آنها به گوش می‌رسید... (جذبات توحیدی آخوند همدانی مشهور است که چگونه افراد را متحول میکرد وی سیصد نابغه در عرفان تربیت می کند که هرکدام ستاره ای در کهکشان طریق الی الله می شوند.. درود ورحمت خدا بر او باد) 🆔 @pajayepa