هدایت شده از مهدی عبداللهی
✅ انتخاب رئیس جمهور، رأی به یک فرد یا گفتمان
با گذشت چند روز از تبلیغات انتخاباتی و اظهارنظر نامزدها و حمایتهای جریانها و شخصیتهای مطرح از نامزدها، ابعاد فکری و بینشی نامزدها و نحوه نگرش آنها به مسائل کلان کشوری تاحدود زیادی مشخص شده است. اکنون رقابت اصلی، نه میان دو نامزد که میان دو نگرش کلان به مسائل کشوری و حکمرانی است. از این رو، هر صاحبرأیی باید نیک بنگرد که زمام امور کشور را در اختیار کدامین نگرش و خط فکری قرار میدهد.
رأی به پزشکیان یا جلیلی/قالیباف تنها رأی به یک رئیس جمهور نیست؛ چرا که ناگفته روشن است که رئیس جمهور بهتنهایی سنگینی اداره 4 یا 8 سال کشور را بر دوش نخواهد کشید، بلکه او سکاندار کشتی قوه اجرایی کشور است که انتخاب مستقیم خدمه اصلی این کشتی و در پی آن، انتخاب غیرمستقیم سایر صاحبان مناصب، اصلیترین نقش را در اداره امور مملکت و مهمترین قوه از قوای سهگانه به لحاظ گستره و عمق تأثیرگذاری تصمیمات، ارتباط مستقیم با مردم، مشاهدهپذیری نتایج تصمیمات برعهده دارد. بر این اساس، انتخاب رئیس جمهور فراتر از انتخاب یک فرد، تعیین مسیر 4 (بلکه بهاحتمال زیاد 8 ساله) آینده کشور در حوزههای مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است.
آیا برای ما رأیدهندگان مهم نیست که در سیاست خارجی، کل کشورهای دنیا را در 5+1 خلاصه کنیم و حتی برای روابط با همسایههای پیرامون خود نیز اهمیت ندهیم یا اینکه در کنار ارتباط با اروپا، برای پیوستن به برخی از مهمترین پیمانهای سیاسی_اقتصادی جهان همچون بریکس و شانگهای تلاش موفقیتآمیز داشته باشیم؟...
آیا مهم نیست که دولت منتخب ما اقتصاد مملکت از تجارت خارجی تا آب خوردن مردم را به برجامی گره بزند که آوردهاش «تقریبا هیچ» و «خسارت محض» است و ماشه آن به دست دشمنان قسمخورده ملت است، یا اینکه صادرات کشور را به بالاتر از سطح دوران پیشاتحریم برساند؟...
آیا مهم نیست دولتی بر مردم حاکم شود که در حوزه مسکن، حتی مسکنهای حداقلی «مهر» را مزخرف بداند و افتخار کند که در طول چندین سال وزارت، آجری بر آجر ننهاده، یا اینکه دولتمردان حاکم تلاش کنند در خلال چهار سال، 4 میلیون مسکن برای ملت تولید کنند (که حتی اگر یک چهارم این هدفگذاری نیز محقق شود، 1 میلیون بسیار بزرگتر است از هیچ)؟...
از این مقایسههای روشن در عرصههای مختلف نمونههای فراوانی میشود به دست داد.
اما پرسش اصلی این است که این دو گروه دستاورد، حاصل حاکمیت دو نوع نگرش و دادن زمام امور به دست دو گروه مختلف از مسؤولان و صاحبمناصبان است. دسته اول دستاوردها حاصل گفتمانی است که نگرشهای کلان سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی خود را ذیل سیاستهای حاکم بر جهان استکبار تعریف میکند و حاضر به خروج از هژمونی حاکم بر دهکده جهانی نیست و نهایتاً به حداقلهایی از آرمانهای انقلاب و ارزشهای اسلامی بسنده میکند، اما دسته دوم حاصل گفتمانی است که به اصالت جهانبینی و ایدئولوژی اسلامی از عمق جان و در ژرفای ذهن اعتقاد دارد و حاضر نیست اصول و برنامههای دیکتهشده از سوی فرمانروایان خودخوانده دهکده جهانی را بپذیرد. در یک کلام، در عرصه فرهنگ، سیاست، اقتصاد و جامعه به آرمان «نه شرقی، نه غربی» انقلاب اسلامی باور قلبی دارد و میکوشد در حد توان به آن آرمان نزدیک شود.
پس انتخاب رئیس جمهور، انتخاب یک فرد از میان 6 تن نیست، انتخاب یک کابینه، معاونان وزرا، رؤسای بانکها و شرکتهای دولتی و.... برای 4 (بلکه 8 سال)، بلکه انتخاب دو بزرگراه متفاوت با دو مقصد گوناگون برای کشتی اداره کشور، بلکه برای کل کشور و ملت است.
اکنون حتی اگر از دولتهای پیشین ج. ا. صرفنظر کنیم، با تجربه 8 و 3 ساله دو دولت سابق و اسبق، تقابل این دو نگرش و نتایج عینی آن دو پیش روی ما مردم است. تجربه تلخ حاکمیت 8ساله غربدوستان بهاصطلاح اصلاحطلب و تجربه امیدوارکننده 3ساله دولت انقلابی رئیس جمهور شهید گواهی روشن بر من و شماست، هم چنانکه حجت بر من و شما نیز.
رأی ما انتخاب میان دو مسیر است: ادامه التماس به غرب و امریکا... یا استمرار دولت انقلابی، دیپلماسی عزت، رهبری جبهه مقاوت جهانی، ارتقای شاخصهای اقتصادی و...
#همه_ما_مسؤولیم
#انتخاب_اصلح
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللهی
🆔 @MAbdullahi