eitaa logo
متن | علیرضا پناهیان
12.6هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 رکن رکین عبادت «محبت» نیست؛ «ادب و تواضع» است 🔻 چگونه از اربعین بهرۀ بیشتری ببریم؟ با تواضع به امام‌حسین(ع) و زائران ایشان 📌ابعاد عبادت باعظمت اربعین- ج۸ 🔘برای از بین نرفتن تواضعی که اربعین به شما داده، برنامۀ هفتگی روضه را ترک نکنید 🔘با استفاده از فرصت محبت به امام‌حسین(ع) تواضع نسبت به ولیّ‌خدا را تمرین کنیم 🔘بعضی‌ها محبت دارند اما چون ادب و تواضع ندارند محبت‌شان را از دست می‌دهند 🔘 بعضی‌ها با یک بی‌ادبی نسبت به عزاداریِ امام‌حسین(ع) آیندۀ خود را نابود می‌کنند 🔘از کسانی که در عشق امام‌حسین(ع) سرآمدند جز ادب به امام‌حسین(ع) نمی‌بینید ____________ : «تواضع» یا «ادب» در عبادت، رکن رکین عبادت است. تواضع به صورت خاصی در شکل عبادتِ محوری ما یعنی نماز، قرار داده شده است. معنای تواضع در حالت سجده بسیار روشن است، در نماز، وقتی انسان می‌ایستد باید نگاهش به سجده‌گاه باشد و در حالت رکوع هم باید به پاها نگاه کند، یعنی در هر صورت پلک‌ها باید افتاده و پایین باشد، اگر پرسیده شود «نقش تواضع در شکل این عبادت چیست؟» باید گفت: همه‎اش تواضع است. اگرچه عشق و محبت، ما را به وادی عبادت اربعین کشانده است و لذت هیجانی و عاطفیِ قشنگی از این عبادت می‌بریم، اما رکن رکینی که باید در عبادت پیاده‌روی اربعین به آن توجه کنیم تواضع است. اینجا با استفاده از فرصت محبت به امام‌حسین(ع) تواضع نسبت به ولی خدا را تمرین کنیم. بعضی‌ها محبت دارند ولی چون تواضع ندارند محبت‌شان را از دست می‌دهند، یک تواضع و ادب کوچکِ حرّ به حضرت فاطمه(س) او را نجات داد، او با امام‌حسین(ع) عشق‌بازی و محبت نکرد بلکه ادب نشان داد. در اربعین می‌توانیم با تواضع، بهرۀ خودمان را بیشتر کنیم. عصارۀ سخن بزرگان این است که برای تواضع به امام‌حسین(ع) و از بین نرفتن تواضعی که این سفر به شما داده، برنامۀ دائمی هفتگی یا روزانه روضه و زیارت عاشورا را ترک نکنید، اگر نمی‌توانید روزی سه مرتبه بگویید: «صلّی الله علیک یا اباعبدالله» برای اینکه از سر تواضع، ارتباط‌تان را با امام‌حسین(ع) حفظ کنید نه از سر هیجان عاطفی، باید برنامه داشته باشید. اگر هر موقع دل‌تان خواست در خانه امام‌حسین(ع) بروید این بی‌ادبی است. کار را به حال دل‌تان نسپارید! قلب انسان اقبال و ادبار دارد. نگویید امروز برای زیارت عاشورا احساس ندارم، بگو من باید هر روز به آقا سلام بدهم، اگر احساسم نیامد، ادب که می‌توانم داشته باشم. فکر نکنید حتما باید عاشق باشید که هر روز دل‌تان برای کربلای امام‌حسین(ع) تنگ بشود! رکن رکین عبادت محبت نیست، ادب و تواضع است. نود درصد کسانی که به کربلا آمدند و در مقابل امام‌حسین(ع) قرار گرفتند، نه کینۀ امام‌حسین(ع) را به دل داشتند، نه خیلی رذل و جنایتکار بودند چه برسد به اینکه قاتلِ چنین خوبانی باشند. آنها در چند روز، به این حد از پستی رسیدند. علت سقوطشان این بود که به امام‌حسین(ع) بی‌ادبی کردند. بعضی‌ها فقط با یک بی‌ادبی نسبت به عزاداریِ امام‌حسین(ع) خیلی راحت، آینده خودشان را نابود می‌کنند. یک بی‌ادبی نسبت به امام‌حسین(ع) همین است که کسی بتواند به زیارت اربعین برود ولی نرود. امام‌صادق(ع) فرمود بعضی از شیعیان چهار سال می‌شود به کربلا نرفتند، اینها چه جوابی به رسول‌خدا(ص) در قیامت می‌دهند؟! پرسیدند: چند وقت یک‌بار باید به زیارت حسین(ع) برویم؟ فرمود نباید سه سال بیشتر بگذرد. (فَمَا جَازَ الثَّلَاثَ سِنِینَ؛ کامل‌الزیارات، ۲۹۷) عشق و محبت در این سفر هست ولی رکنش تواضع است. امام‌صادق(ع) فرمود کسانی که ندارند سالی یک‌بار باید به زیارت امام‌حسین(ع) بروند و کسانی که دارا هستند سالی دوبار باید بروند. (عَلَى الْفَقِیرِ أَنْ‏ یَأْتِیَهُ فِی السَّنَةِ مَرَّةً؛ کامل الزیارات، ص293) تا وقتی بی‌ادبی به امام‌حسین(ع) و اهل‌بیت که در کربلا رخ داد، جبران نشود بعید است امام‌زمان(عج) ظهور کند، اگر به امام‌زمان(ع) بگوییم «وقتی شما بیایید ما غوغا می‌کنیم» می‌فرماید: حسین(ع) که هست، الآن غوغا کنید! از کسانی که در عشق امام‌حسین(ع) سرآمدند جز ادب به امام‌حسین(ع) نمی‌بینید. نمی‌گویم ابراز محبت به امام‌حسین(ع) نکنید و عبارات عاطفی به کار نبرید؛ چون ما مأموریم محبت‌مان را ابراز کنیم ولی یادتان نرود که ادب، محور و مغز ماجراست. بعضی وقت‌ها بی‌ادبی، برکت و نور محبت را می‌برد. تا می‌توانید نسبت به زائر امام‌حسین(ع) ادب رعایت کنید، به همسفرهای‌تان بگویید الآن شما زائر امام‌حسین(ع) هستید احترام‌تان به من واجب است، سطح ادب را اینجا در روابط بالا ببرید، بگذارید کسانی که اینجا می‌آیند تحت تاثیر قرار بگیرند و بگویند مگر اینجا بهشت است؟ 🚩مسیر نجف به کربلا- موکب امام‌رضا(ع)- ۱۴۰۱/۰۶/۲۱ 📢صوت: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔻عبادت‌های ما معمولاً یک چیزی کم دارد و آن ترس از خداست 🔻در کنار عشق به امام‌حسین(ع) ترس از کم‌گذاشتن برای امام‌حسین(ع) هم لازم است 📌ابعاد عبادت باعظمت اربعین- ج۹ 🔘خیلی از آدم‌های خوب سقوط کردند چون یک‌ذره برای ولیّ خدا کم گذاشتند 🔘 بگو «یا حسین، می‌ترسم برایت کم بگذارم» این ترس هسته مرکزی عشق به حسین(ع) است 🔘طبق روایت، کسی که در راه ولیّ خدا قدم بر ندارد به قدم برداشتن در راه دشمن خدا مبتلا می‌شود 🔘 در اربعین می‌توانم سیاهی لشکر امام‌زمان(ع) باشم، می‌ترسم اگر نیایم، سیاهی لشکر دشمن بشوم 🔘کسانی که حسین(ع) را دوست دارند ولی از خدا نمی‌ترسند خطرناکند چون از تهدید دشمن می‌ترسند و این ترس را تئوریزه می‌کنند ____________ : ما از دو جهت باید به اربعین توجه خاص داشته باشیم، یکی اینکه ما را برای ظهور آماده کند که این از یک آدمِ ترسو بر نمی‌آید، باید در ما شجاعت باشد و الا مقدمه‌ساز ظهور نخواهیم شد. دوم اینکه اگر بخواهیم عبادت اربعین را نورانی‌تر کنیم، باید آدابش را به‌جا بیاوریم و ارکانش را رعایت کنیم تا کامل و مقبول باشد و اثر لازم را در روح ما و در جان جهان بگذارد. این عبادتی که امام‌حسین(ع) برای ما آسان کرده، با همه عظمتش معمولاً یک‌چیز کم دارد که درواقع یک کمبود مهم در فرهنگ دینی ما محسوب می‌شود؛ کمبودی که ما باید در عبادت برطرف کنیم تا عبادت‌مان کامل بشود «ترس» است. مهمترین ویژگی عبادت «خشوع» است، خشوع یعنی حساب بردنِ توأم با تواضع، وقتی قرآن می‌فرماید مؤمنین رستگار می‌شوند، نمی‌فرماید کسانی که نماز می‌خوانند بلکه می‌فرماید کسانی که در نمازشان خشوع دارند «الَّذينَ هُمْ في‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُون‏» (مؤمنون،2). امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهراء(س) سر نماز رنگ‌شان می‌پرید، چرا ما این حالت را تجربه نکرده‌ایم؟ ترس را هم باید در عبادت اضافه کنیم، اگر فقط محبت باشد و ترس نباشد، ممکن است مثل کسانی بشویم که گفتند «قُلُوبُهُمْ مَعَكَ وَ سُيُوفُهُمْ عَلَيْكَ‏» یا حسین(ع)! قلب‌های اینها با تو است اما شمشیرهای‌شان علیه تو است، چون از کس دیگری می‌ترسند نه از خدای تو. در اربعین همه‌جا از عشق و محبت دم می‌زنند، ذاکرین اهل‌بیت(ع) کنار عشق به امام‌حسین(ع) ترس از خدا دربارۀ امام‌حسین(ع) را هم بیاورند. امام صادق می‌فرماید: «مَنْ لَمْ يُنْفِقْ فِي طَاعَةِ اللَّهِ ابْتُلِيَ بِأَنْ يُنْفِقَ فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ يَمْشِ فِي حَاجَةِ وَلِيِّ اللَّهِ ابْتُلِيَ بِأَنْ يَمْشِيَ فِي حَاجَةِ عَدُوِّ اللَّهِ‏» (من لایحضر،ج4،ص412) کسی که در راه خدا انفاق نکند به انفاق در راه معصیت خدا مبتلا می‌شود و کسی که در راه حاجت ولیّ خدا قدم بر ندارد مبتلا به قدم برداشتن در راه دشمن خدا می‌شود. آیا عشق به امام‌حسین(ع) یعنی اینجا فقط شوق است و خوف نیست؟ پرنده با یک بال نمی‌تواند پرواز کند، یا امام‌حسین(ع! می‌ترسیم برای تو کم بگذاریم؛ این ترس هستۀ مرکزی عشق به امام‌حسین(ع) است. زیباست که یک لرزی در عمق دل‌تان باشد از اینکه برای امام‌حسین(ع) کم نگذاشته باشید مثل شهدای کربلا که آخر سر می‌گفتند «یا حسین(ع)، از ما راضی شدی؟!» در حال جان‌دادن باید طلبکار باشند اما بدهیِ خودشان را می‌دیدند. یا امام‌حسین(ع)، می‌ترسم اگر اربعین نیایم برای دشمن امام‌زمان(ع) قدم بردارم. من در اربعین می‌توانم سیاهی لشکر امام‌زمان(ع) باشم، می‌ترسم اگر نیایم سیاهی لشکر دشمن بشوم. خیلی از آدم‌های خوب، سقوط کردند چون یک‌ذره کم گذاشتند. سردار سلیمانی فریاد می‌زد از ولایت‌فقیه کم نگذارید! او کسانی را دید که کم گذاشتند و الان امید صهیونیست‌ها هستند. وقتی از خدا بترسید آماده ظهور می‌شوید، چون اولاً از کسی نمی‌ترسید، ثانیاً همۀ بدها از شما می‌ترسند، امام‌زمان(ع) لشکری که کسی از آن نترسد، نمی‌خواهد. شایعه می‌شد سردار سلیمانی وارد یک منطقه‌ای شده که سقوطش حتمی بود، دشمن می‌ترسید و فرار می‌کرد، چون سردار سلیمانی سی سال در نمازهای شبش از ترس خدا گریه می‌کرد. کسانی که امام‌حسین(ع) را دوست دارند ولی از خدا نمی‌ترسند خطرناکنند، چون از تهدید دشمن جا می‌خورند، آنها ترس را تئوریزه می‌کنند، درواقع ترس، عقل آنها را زائل کرده و لذا نمی‌توانند تشخیص بدهند. کسی که از خدا کم بترسد بی‌اختیار از دشمن می‌ترسد. چگونه شجاعت پیدا کنم؟ درباره امام‌حسین(ع) از خدا بترس که یک‌وقت کم نگذاری، آن‌وقت محبت و عشقت به امام‌حسین(ع) هم هزار برابر می‌شود. وقتی بچه بترسد، مادر بیشتر به او محبت می‌کند، خدا و امام‌حسین(ع) خیلی مهربان‌تر از مادر هستند. هر گناهی کردی بگو یا امام‌حسین(ع)! شما مرا ببخشید، من نمی‌خواستم شما را ناراحت کنم، یا امام‌حسین(ع)! من می‌ترسم شما بر من غضب کنید، تا شما راضی نشوید خدا نمی‌بخشد. 🚩مسیر نجف به کربلا- موکب امام رضا(ع)- ۱۴۰۱.۰۶.۲۲ 📢صوت: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔻چگونه لذت اربعین را به مسجدها ببریم؟ 🔻در مسجد هم اگر مردم از هستی‌شان برای هم مایه بگذارند عبادتشان مثل اربعین زیبا می‌شود 📌ابعاد عبادت باعظمت اربعین- ج۱۰(پایان) 🔘برای اینکه لذت بقیۀ عبادت‌ها را مثل اربعین بچشیم از اربعین الهام بگیریم و در عبادت‌های دیگرمان اجرا کنیم 🔘فضای اربعین را به مساجد ببریم؛ آنجا هم موکب بزنیم، روضۀ امام‌حسین(ع) بخوانیم و خالصانه به‌هم کمک کنیم 🔘هر عبادتی دوتا آفت سنگین دارد: ریا و عُجب؛ اما اربعین یک عبادت خالص، بی‌ریا و بدون عُجب است 🔘هروقت عجب و ریا سراغت آمد به روضه پناه ببر تا شرمندۀ امام‌حسین(ع) بشوی و از عجب رها بشوی _________________ : زیارت اربعین یک عبادت بسیار باشکوه، پرثواب و لذت‌بخش است، حسی که آدم باید در این راه بگیرد حسّ عبادت است. شناختی که هرکدام از ما از عبادت داریم اینجا به‌کار می‌آید. زیارت اربعین سخت‌تر از همۀ عبادت‌هاست ولی ببینید چقدر شیرین است. اینجا امام‌حسین(ع) به‌جای ما سیر و سلوک انجام داده و از ما دستگیری کرده که بتوانیم راحت این لذت را ببریم. برای اینکه لذت بقیۀ عبادت‌ها را مثل اربعین بچشیم، باید زحمت بکشیم؛ از این عبادت درس و الهام بگیریم و در عبادت‌های دیگرمان اجرا کنیم. این شیرینی حقیقت همۀ عبادت‌هاست. چرا عبادت‌های دیگرمان این‌قدر زیبا و باشکوه نیست؟ شاید یک‌مقدار امام‌حسینِ‌ عبادت‌های دیگرمان کم است! شاید در عبادت‌های دیگر، حقیقت عبادت‌مان خودش را نشان نمی‌دهد. اینجا در اربعین، حقیقت عبادت دارد خودش را نشان می‌دهد. موکب‌دار با خلوص و با عشق، هستی‌اش را لب جاده می‌آورد به شما هدیه می‌دهد. اگر در مسجد هم مردم، برای همدیگر از هستی‌شان مایه بگذارند می‌توانیم لذت اربعین را به مسجد ببریم. در مسجد هم موکب بزنیم، روضۀ امام‌حسین(ع) بخوانیم و خالصانه به‌هم کمک کنیم. مسجد مثل اتوبوس شرکت واحد نیست که در کنار همدیگر بنشینید و هیچ اتفاقی بین‌تان نیفتد. این فضای اربعین را به هیئت‌های‌تان ببرید. هیئت‌ها را به برگزاری مراسم تبدیل نکنیم، لااقل در مسجد و هیئت مثل اربعین باشیم. گفته‌اند «خوشا آنان که دائم در نمازند» ما می‌گوییم: خوشا آنان که دائم در مسیر اربعین هستند. بعد از ظهور، همۀ زندگی مثل این پیاده‌روی می‌شود. هرکسی یک‌بار اربعین آمده است، توجیه می‌شود که بعد از ظهور باید چطور زندگی کنیم. امام‌حسین(ع) الآن دارد شما را برای مهدی(ع) خودش آماده می‌کند. انگار تمام کار و زحمت دین را امام‌حسین(ع) به عهده گرفت. فرق عبادت اربعین با عبادت‌های دیگر چیست؟ هر عبادتی دوتا آفت سنگین دارد: ریا و عُجب؛ اما اربعین یک عبادت خالص، بی‌ریا و بدون عُجب است. وظیفۀ ما این است که اربعین را به همۀ عالم نشان بدهیم و معرفی کنیم. ما هنوز اولِ راه هستیم، فعلاً خودمان دور هم جمع شدیم و برای اعلام جهانی هنوز کاری نکرده‌ایم. خبر اربعین را در دنیا محصور می‌کنند، ان‌شاءالله فیلم‌سازهایی پیدا کنیم که بتوانند اربعین باشکوه را برای مردم جهان به تصویر بکشند. تو با چه چیزی می‌خواهی دچار غرور و عجب بشوی؟ همه‌تان وقتی برگردید سرافکنده هستید، در این راه یک نفر به ما توهین نکرد، کسانی که با بچه‌های کوچک‌شان آمدند خرابه‌نشین نشدند، کسی تشنه و گرسنه نماند. یکی از علامت‌های عجب در این عبادت این است که بگویید: سال بعد نمی‌آیم، مخصوصاً وقتی که دارید اذیت می‌شوید. آیا بدهی‌ات را با امام‌حسین(ع) صاف کردی؟ وقتی بگویی «اصلاً نمی‌توانم نیایم» یعنی اسیر شده‌ای، زینب(س) را اسیر کردند، الان کار ایشان این است که شما را اسیرِ حسین(ع) می‌کند. وقتی پیاده‌روی را شروع می‌کنید، دائماً فاطمۀ زهراء(س) شما را دعا می‌کند. حضرت زهراء(س) دوستان حسینش را دوست دارد. اگر سال بعد نخواهی بیایی، صدا می‌زند «عباسم! آن جوان کجاست؟» هوایی‌ات می‌کند. این مال تو نیست. به فرمایش امیرالمؤمنین(ع) «الذِّكْرُ... أَوَّلٌ مِنَ الْمَذْكُورِ وَ ثَانٍ مِنَ الذَّاكِر» (غررالحکم/2091) ذکر اول از مذکور شروع می‌شود. در کربلا مؤدبانه بگو «یا اباعبدالله، چه شد مرا خبر کردی بیایم؟ با من چه‌کار داری؟» بعضی‌ها می‌گویند چه‌کار کنیم باآبرو به حرم برویم؟ می‌گویم هیچ کاری نکن، هر کاری بکنی خراب می‌کنی. بگو یا امام‌حسین(ع)، با دست خالی آمدم. بلد نیستم بهره‌برداری کنم. ماندم اصلاً تو چرا من را صدا زدی؟ فقط یک تقاضا داشته باش، بگو: یا امام‌حسین(ع)، به جان مادرت فاطمه(س) دیگر رهایم نکن. هر موقع دیدی عجب یا ریا سراغت آمد به روضۀ امام‌حسین(ع) پناه ببر. هیچ‌کسی مقابل امام‌حسین(ع) حرفی برای زدن ندارد؛ همه شرمندۀ امام‌حسین(ع) هستند. اربعین عبادت باعظمتی است که هیچ‌کس را غرور نمی‌گیرد. فرق این عبادت با عبادت‌های دیگر این است که سلامتش در خودش تعبیه شده است. 🚩مسیر نجف به کربلا- موکب امام رضا(ع)- ۱۴۰۱/۰۶/۲۳ 📢صوت: @Panahian_mp3 @Panahian_text
📌علیرضا پناهیان در جمع اساتید حوزه علمیه: 🔻 دیگران را قضاوت نکنیم! 🔘 دقت در تفاوت‌های بین افراد، باعث می‌شود به‌سادگی دیگران را قضاوت نکنیم 🔘 نتیجۀ قضاوت غلط نسبت به دیگران: 1. تحقیر بی‌دین‌ها توسط دین‌دارها 2. تنفر از دین‌دارها توسط بی‌دین‌ها 🔘 بهترین مربی انسان‌ها، شرایط زندگی آنهاست؛ باید در زندگی مهارت «مخالفت با هوی» پیدا کنیم 🔘 هواپرستی فقط برای بدها نیست، بلکه سراغ خوب‌ها هم می‌آید! _ دقت در تفاوت‌های بین انسان‌ها و شناخت این تفاوت‌ها باعث می‌شود که انسان‌ها به سادگی دیگران را قضاوت نکنند. انسان‌ها دارای مراتب مختلف و تفاوت‌هایی هستند، نمی‌توان یک انسان را که متواضع است، لزوماً فردی دارای جایگاه والا در نزد خداوند دانست و از طرف دیگر، کسی را که بی‌نظم و متکبر است، نمی‌توان گفت که او کاملاً آدم بدی است. نباید به خودمان اجازه بدهیم درباره دیگران به آسانی قضاوت کنیم، دقت در تفاوت‌های بین انسان‌ها باعث می‌شود که افراد به سادگی درباره دیگران قضاوت نکنند. وقتی داوری‌هایمان درست نباشد، جامعه را به دو دسته تقسیم می‌کنیم: یک دسته، دین‌دارهای دارای عُجب و غرور و دستۀ دیگر، بی‌دین‌های دچار یأس. نتیجۀ بعدی این تقسیم‌بندی هم این‌گونه‌ خواهد شد: 1. تحقیر بی‌دین‌ها توسط دین‌دارها 2. تنفر از دین‌دارها توسط بی‌دین‌ها. ما نمی‌توانیم به سادگی درباره کسی داوری کنیم و کسی را به دوزخ یا بهشت بفرستیم، لذا اولین چیزی که به سادگی نمی‌توانیم به دیگران مشورت بدهیم «عدم شناسایی دقیق انگیزه‌ها در افراد» است، چون می‌بینیم که دین، آنچنان به روانشناسیِ شخصیت نپرداخته است. مشرب دین این نیست که با شیوه‌های روان‌‍شناسانۀ معمول، با انسان‌ها برخورد کند و افراد را به تیپ‌های شخصیتی مختلف تقسیم‌بندی کند و برای هرکسی نسخۀ مجزایی بپیچد. خداوند متعال در قرآن، همه رفتارهای غلط را «هواپرستی» می‌نامد و هواپرستی تنها متعلق به آدم‌های بد نیست، بلکه سراغ آدم‌های خوب هم می‌آید. ما باید در زندگی «مهارت مخالفت با هوی» را پیدا کنیم و اگر می‌خواهیم مشورت بدهیم باید مشورت‌گیرنده را نسبت به این مهم آگاه سازیم. بهترین مربی انسان‌ها، شرایط زندگی آنها است، مخالفت با هوا یعنی «مخالفت کردن با علاقه‌های کم ارزش نسبت به علاقه‌های برتر» زیرا نفس مکار است و انسان را به راحتی فریب می‌دهد. علم و عقل هم راهنمایی می‌کنند که چگونه علاقۀ کمتر و علاقه بیشتر را بشناسیم. 🚩 دومین دورۀ طرح تعالی اساتید معاونت تهذیب حوزه‌های علمیه تهران- ۱۴۰۱/۰۷/۱۷ @Panahian_text
🔻 تبلیغ ظاهراً موفقی که دین را سطحی و غیر عمیق توضیح می‌دهد، در خدمت دشمنان دین است 🔻 رواج سطحی‌نگری در جامعه به نفع دشمنان دین و بشر است 📌 درس دانش تبلیغ دین- ج۱۸ 🔘 یکی از اصول تبلیغ این است که خودِ مبلّغ باید فقیه باشد؛ یعنی دارای فهم عمیق دین. 🔘چرا دین را با «فهم عمیق» باید فهمید؟ چون دین دربارۀ موجود پیچیده‌ای به‌نام انسان است _________ : یکی از آیات کلیدی در باب تبلیغ، این آیۀ قرآن است که آیۀ مشهوری هم هست و اشاره به یکی از اصول تبلیغ دارد که همواره مورد توجه علماء بوده است. هدف این آیه یکی از مصادیق کلیدی تبلیغ یعنی «انذار» ذکر شده است. خداوند متعال می‌فرماید «فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ» خب این آیه هم ما را به تفقّه دعوت می‌کند هم به انذار؛ البته بعد از تفقّه. یکی از اصول تبلیغ این است که خودِ مبلّغ باید فقیه باشد. فقیه به‌معنای عامّ کلمه. البته فقیه بودن به‌معنای اصطلاحی و خاصّ کلمه هم یکی از لوازم آن است، یعنی هرکسی فقیه به‌معنای خاصّ کلمه شد معلوم نیست لزوماً فقیه به‌معنای عامّ کلمه هم باشد. با توجه به این اصل، آن سؤال از بین می‌رود که بعضی از طلاب می‌پرسند «مبلّغ بشوم یا مجتهد؟» چون مبلّغ حقیقی کسی است که فقیه هم باشد و البته اجتهاد به معنای خاص فقهی هم یکی از لوازم آن است. بهترین تفسیر یا بهترین تعریف از کلمۀ فقه «فهم عمیق دین» هست. اما چرا اساساً باید دین چیزی باشد که با «فهم عمیق» بشود آن را فهمید؟ چون دین دربارۀ موجودی است به‌نام انسان، که سطحی نیست و در لایه‌های مختلف روحی‌اش، استعدادهای پنهان دارد و نیز در پیچیدگی‌های روح خودش مکرها دارد. علاقه‌های انسان بر فهمش اثر می‌گذارد. علاقه‌های بد باعث می‌شود حق را انکار کند یا تکذیب کند و یا توجیه بیاورد یا خودش را موجه جلوه بدهد. لذا خداوند می‌فرماید: «بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ»؛ این یعنی در مقام حق و واقع بصیر هست؛ «وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ»؛ ولی معاذیر را جلو می‌اندازد و توجیه‌گر است. لذا دین نیاز به فهم عمیق دارد؛ چون دربارۀ انسان است و انسان هم موجود تک‌ساحتی و سطحی نیست، انسان لایه‌های مختلفی دارد. نه‌تنها انسان در بعد فردی، بلکه حیات انسانی در بُعد اجتماعی نیز یک امر پیچیده است، طبیعتاً دینی که می‌خواهد برای این انسان باشد از پیچیدگی‌های خاصی برخوردار است که به‌صورت سطحی‌نگری نمی‌شود آن را فهمید. آن‌وقت نیاز دارد به فهم عمیق دین «لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ» کسانی که دشمن دین هستند دعوت به سطحی‌نگری می‌کنند و سطحی‌نگری را رواج می‌دهند و سرِ سطحی‌بودن تأکید می‌کنند. آنها دشمنان درجه‌یک دین هستند. با کار تبلیغی صحیح حوزه باید عمیق بودن دین طوری در جامعه جا بیفتد که مردم هر عمامه به‌سری را دیدند درباره‌اش بگویند: او آدم عمیقی است و اینها دشمن سطحی‌نگری هستند و سطحی‌نگری دشمن اینهاست و باید به عمیق‌بودن دین دعوت کنند. فهم عمیق دین یعنی فهم روابط پیچیده و درک روابط مفاهیم و پدیده‌ها با یکدیگر. فهم رابطۀ بین احکام شرع. فهم رابطۀ بین احکام شرع و نتایج خارجی آن در فرد و جامعه. مثلاً رابطۀ نمازخواندن با بخل نورزیدن که فرمود إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً چیست؟ نماز چگونه بخل اسان را از بین می‌برد؟ فهم این رابطه پیچیده است. کار تبلیغی و منبر باید حامل این اثر باشد که مردم بگویند «این مبلغ، چقدر عمیق نگاه می‌کند! این موضوع یا مسئله‌ای که طرح کرد چقدر عمیق بود! راه‌حلی که ارائه داد چقدر عمیق بود!» باید این اتفاق بیفتد. این از اصول تبلیغ دین است. اما اگر در مورد او برداشت‌های دیگری بکنند، مثلاً بگویند «فقط جالب حرف می‌زند!» این صحیح نیست و حتی برای جامعه، خطر محسوب می‌شود. اینکه یک مبلّغ بگوید «من با زبان گرم خودم و لطیفه‌گویی و جالب حرف‌زدن، تو را سرگرم و علاقه‌مند به یک حرف سطحی در دین می‌کنم...» یکی از نتایجش این است که می‌گویند «پس دین، یک مسئلۀ سطحی است! تو با این حرف‌ها من را صرفاً سرگرم کردی» لذا تبلیغ ظاهراً موفقی که دین را سطحی و غیر عمیق توضیح می‌دهد این ذهنیت را در مخاطب اینجاد می‌کند که دین یک امر سطحی است، این نوع تبلیغ دین درواقع به اهداف دشمنان دین خدمت می‌کند ما داریم به یک جاهایی می‌رسیم که دیگر هر نوع تبلیغِ به‌ظاهر موفقی را نمی‌توانیم در جامعه مجاز بدانیم. مثلاً یک نفر با محبتِ‌ خودش بچه‌ها را دور خودش جذب کرده است. آیا او توانسته فهم عمیقی ایجاد کند؟ اگر برداشت عمومی‌ای که از دین ایجاد می‌کند یک برداشت سطحی باشد، می‌دانید چه می‌شود؟ آن‌وقت افراد عمیق از کنار شما بی‌تفاوت عبور می‌کنند. 🚩 قم، مدرسۀ علمیۀ امام کاظم(ع)، ۱۴۰۱/۰۷/۲۶ @Panahian_text
🔻 اولین پیام حادثۀ شاهچراغ این بود که آنها کینۀ مردم ما را به دل دارند! 🔻 کینۀ زن‌های ما را به دل دارند که چرا حجاب خود را کنار نگذاشتند 🔻 کینۀ شما را به دل دارند که مشکلات اقتصادی را به امید آینده‌ای روشن تحمل می‌کنید 📌 بزرگداشت شهدای شاهچراغ- قسمت۱ 🔘 یک جریان ضدفرهنگی در این چهل سال سعی داشت به مردم بگوید که ما دشمن نداریم و اینها توهم توطئه است! 🔘 کینۀ و دشمنی آنها از ما تمام‌شدنی نیست، لذا مجبوریم مقاومت کنیم 🔘 منتظر موشک‌های سپاه بر سر اسرائیل هستیم! _ : در این حادثه‌ که تبدیل به یک حماسۀ بزرگ شد، درس‌ها و عبرت‌های فراوانی هست. اولین نکته این است که دشمنان ما کینۀ دیرینۀ خودشان را به ما نشان دادند. قرآن می‌فرماید: اینها از سرِ حسادت، با شما خوب نیستند «حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ» (بقره، 109) خیلی از مؤمنین برایشان سخت است که این را باور کنند؛ چون به خوبیِ خودشان نگاه می‌کنند. واقعاً چرا باید کسی این‌قدر کینۀ ما را به دل داشته باشد که زن و بچه را این‌طور به رگبار ببندد؟ این بچه‌ها و این دانش‌آموزها چه جرمی مرتکب شده بودند؟ چرا این زنان را این‌گونه به شهادت رساندند و در چادرشان به خون آغشته کردند؟ یک حرفی را مؤمنین خیلی سخت می‌توانند بفهمند و بپذیرند ولی با این گلوله باران، این واقعیت برایشان جا افتاد که دشمنان شما کینۀ شما را به دل دارند، به شما حسادت دارند و تا شما را نابود نکنند، از پا نمی‌نشینند. یک جریان ضدفرهنگی در این چهل سال در کشورمان سعی داشت به ما بفهماند که اینها توهم توطئه است و ما دشمن نداریم! شما باعث بیداری ملت‌ها شده‌اید، شما مورد حسادت هستید، شما تنها ملتی در جهان هستید که رهبر شما ده‌ها میلیون فدایی مسلح سازمان‌دهی‌‌ شده در منطقه دارد. در تاریخ معاصر چنین چیزی نبوده و برای هیچ کشوری سراغ نداریم. لذا دشمنان کینۀ شما را به دل دارند. باور می‌کنید، دشمن دارید؟ قرآن طوری می‌فرماید «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ» (منافقون، 4) که معلوم است خداوند می‌داند ما به سادگی نمی‌توانیم باور کنیم که با ما این‌قدر دشمنی دارند. اگر نفت‌تان را بدهید، دانشمندان‌تان و دانشگاه‌های خودتان را از بین ببرید، به بردگی کشیده بشوید، باز هم دشمنی آنها از شما تمام‌شدنی نیست، مجبورید مقاومت کنید! مجبورید دشمنان خودتان را دشمن بگیرید چرا بعضی‌ها در فضای جامعۀ ما سراغ شبکه‌های دشمن می‌روند؟ چون دشمن‌شناسی در کشور ضعیف شده است. از وزیر محترم آموزش و پرورش و معلم‌های عزیز تقاضا می‌کنم که دشمن‌شناسی را به بچه‌ها یاد بدهید. بچه‌ها زندگی و بازی را با مبارزه آغاز می‌کنند، بچه به‌طور غریزی می‌داند، دشمنی دارد که باید با او مبارزه کند، این بچه‌ها وقتی دیپلم می‌گیرند، نباید انگیزۀ ستیز با دشمن در ذهن و قلبشان از بین برود، بلکه باید دشمن‌شان را پیدا کنند و بغضی از دشمن در سینه داشته باشند. اولین پیام این گلوله‌باران این است که آنها کینۀ شما را به دل دارند، کینۀ زن‌ها را به دل دارند که چرا چادر از سر بر نداشتند، با اینکه این فتنه زمینۀ مساعدی برای این قصه بود. اینها کینۀ کم‌حجاب‌های ما را هم به دل دارند. چون کم‌حجاب‌های جامعۀ ما هم در این فتنه، تسلیم دواعش نشدند. کینۀ کودکان و نوجوانان ما را هم به دل دارند، از نوجوانان سرود سلام فرمانده، کینه دارند. کینۀ شما مردم را به دل دارند که مشکلات اقتصادی را تحمل می‌کنید؛ به امید یک آیندۀ روشن. ما راهی برای عقب‌نشینی نداریم! کاری که با عراق و سوریه و افغانستان کردند، در جلوی چشم ما قرار دارد. اگر به ما دسترسی پیدا کنند به بردگی هم راضی نمی‌شوند. دیدید که وقتی دواعش بر قسمتی از عراق سلطه پیدا کردند، چه‌کار کردند! مگر پیامبر(ص) چه‌کار کرده بود که می‌خواستند ایشان را به قتل برسانند؟ ایشان به چه کسی ظلم کرده بود؟ با چه کسی نامهربانی کرده بود؟ دشمنان پیامبر، همشهری‌های او بودند، ابولهب عموی پیامبر بود، پس چرا دشمنی می‌کرد؟ کسی که مؤمن شد، دشمن پیدا می‌کند! اگر می‌خواهی دشمن نداشته باشی، ایمان نیاور! این زندگی انسان است. از همان روز اول، تا قربانی هابیل قبول شد و ایمانش مهر قبولی خورد، قابیل او را کُشت. نمی‌توانی هابیل بشوی و قابیل تو را نکَشد! نمی‌توانی یوسف بشوی و برادرانت تو را در چاه نیندازند! به قول رهبر انقلاب، خدا لعنت کند کسانی را که می‌خواهند جوانان ما سیاسی نباشند... یک وجه سیاسی نبودن این است که بگوییم «دشمن نداریم» درحالی‌که ما دشمن داریم، دیدید این فرد جنایتکار چطور زن و کودک را به گلوله بست! ما دشمنان خود را نابود خواهیم کرد و از این مسیر، عقب نخواهیم نشست، ما کینۀ آنها را در حلقومشان خفه خواهیم کرد، منتظر موشک‌های سپاه بر سر اسرائیل هستیم. 🚩حرم شاهچراغ- ۱۴۰۱/۸/۷ 📢صوت: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔻 برخی روحانیون ناباب، ابوموسی‌ اشعری‌وار می‌گویند: از هر دو طرف می‌خواهیم خشونت را کنار بگذارند! 📌 بزرگداشت شهدای شاهچراغ- قسمت ۲ 🔘 لعنت خدا بر عمامه‌به سری که به افراد بی‌پناهِ کتک‌خورده و گلوله‌خورده می‌گوید «خشونت نکنید!» 🔘 می‌بیند که بسیجی دست به سلاح نبرد و کتک خورد و برای امنیت مردم جان داد ولی باز می‌گوید: طرفین نباید خشونت کنند! _____________ : چند روز پیش، در تهران یک جوان بسیجی را گرفتند و این‌قدر شکنجه کردند تا به شهادت رسید. فیلم این جنایت را هم خودشان پخش کردند. برای اینکه یک‌عده‌ای بترسند و دیگر نگذارند جوان‌هایشان برای دفاع از امنیت بیایند، و یک عده‌ای هم خسته بشوند. اما یک عده‌ای هم ابوموسی‌ اشعری‌وار وسط می‌آیند و می‌گویند: «از هر دو طرف می‌خواهیم که از خشونت پرهیز کنند!» اخیراً چند روحانی عمامه‌به سر از روحانیون ناباب این کشور، خیانت‌کارانه مُدل ابوموسی اشعری را اجرا کردند که حق بین امیرالمؤمنین(ع) و معاویه را ندید و ادایِ «صلح مطلق» درآورد و گفت: خشونت را کنار بگذارید! آی عمامه‌به سری که کور بودی و ندیدی که بسیجی، دست به سلاح نبرد و کتک خورد و شهید شد، اما خشونت نکرد و برای امنیت مردم جان داد، لعنت خدا بر تو باد که می‌گویی «طرفین نباید دست به خشونت بزنند» مرگ بر تو باد که خدا در سورۀ منافقین، مرگ بر تو را فریاد زده است. دل مردم شیراز را آزردی و بر زخمشان نمک زدی که به این بی‌پناهِ گلوله خورده می‌گویی «تو خشونت نکن!» آنها که می‌آیند مردم را گلوله‌باران می‌کنند، امیدشان به چیست؟ امیدشان به همین چند نفر منافق است که بیایند از این آب گِل‌آلود ماهی بگیرند. اینها امید صهیونیست‌ها هستند. 🚩 حرم احمدبن موسی(ع) شاهچراغ- ۱۴۰۱/۰۸/۰۷ 📢صوت: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔻چرا با اینکه می‌دانند مردم به‌خاطر این جنایت‌ها از آنها نفرت پیدا می‌کنند، باز جنایت می‌کنند؟ 🔻 آنها از ایجاد ناامنی‌ها دو هدف دارند: «ترساندن مردم» و «خسته‌کردن مردم» 📌 بزرگداشت شهدای شاهچراغ- قسمت۳ 🔘روان‌شناس‌ها می‌گویند: هرکسی بترسد، شایعه را بیشتر پخش می‌کند و بهتر می‌پذیرد 🔘 آنها با ترساندن، قدرت خود را تحمیل می‌کنند و کسانی که می‌ترسند، مخاطبان رسانه‌های دشمن خواهند شد 🔘 می‌‌گویند: ما مردم گلوله‌باران می‌کنیم و بعد شایعه می‌کنیم «کار خودشان بود!» بالاخره یک‌مشت احمق هم باور می‌کنند! _____________ : چرا دشمن این‌طور آشکارا جنایت می‌کند؟ شما که این‌طور مردم را گلوله‌باران کردید، خُب مردم از شما نفرت پیدا می‌کنند! می‌گویند «مهم نیست!» مثل داعشی‌ها که از جنایات خودشان فیلم‌‌برداری می‌کردند و پخش می‌کردند. آنها که دنبال محبوبیت و اقبال عمومی نیستند، آنها دنبال دو چیز هستند؛ یکی اینکه مردم را بترسانند. می‌گویند: بالاخره یک‌ عده ترسو هم پیدا می‌شوند که جا بزنند. نبرد امروز نبرد رسانه است، روان‌شناس‌ها می‌گویند: هرکسی بترسد، شایعه را بیشتر پخش می‌کند و بهتر می‌پذیرد. کسانی که می‌ترسند، مخاطبان رسانه‌های دشمن خواهند شد. آنها با ترساندن، قدرت خود را تحمیل می‌کنند. در روان‌شناسی می‌گویند: هرکسی را قدرتمند بدانی، حرفش را منطقی می‌دانی. کسانی که انگلیس خبیث را قدرتمند می‌دانند، هرچیزی از بی‌بی‌سی بشنوند، منطقی‌تر تصور می‌کنند. دشمن که دنبال محبوبیت نیست. می‌داند که مردم با این جنایت‌ها از او نفرت پیدا می‌کنند، ولی او یک‌مشت ترسو می‌‌خواهد که ساکت باشند و کنار بروند. دومین فایده‌ای که دنبالش هست این است که آشوب و ناامنی ایجاد می‌کند تا مردم را خسته کند، این‌قدر سعی می‌کند این ضربه‌های کوچک را بزند، تا مردم کم‌کم بگویند «خسته شدیم، یک‌ذره کوتاه بیایید تا آرام زندگی کنیم!» درحالی‌که اگر یک‌ذره کوتاه بیایید تمام است! پس دشمن با این ناامنی‌ها دنبال ترساندن و خسته‌کردن مردم است. چرا این جنایت را انجام دادند؟ چون نیاز دارند فقط مدتی، پیشرفت کشور را متوقف کنند. اما تحلیل دیگر این است که می‌‌گویند ما می‌رویم گلوله‌باران می‌کنیم و بعد هم شایعه می‌اندازیم «کار خودشان بود!» بالاخره یک‌مشت احمق هم حرف ما را می‌پذیرند. ببینید روی چه چیزهایی حساب کرده‌اند! قرآن دربارۀ یک گروهی می‌فرماید: اینها خیلی دوست دارند حرف دروغ بشنوند «سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ» (مائده، 42) علامه طباطبایی می‌فرماید: اینها با اینکه می‌دانند غلط است، ولی می‌پذیرند و علاقه دارند که حرف غلط بشنوند. این یک نوع بیماری روانی است. حضرت زهرا(س) به مردم مدینه فرمود: «مَعَاشِرَ الْمُسْلِمِینَ الْمُسْرِعَةَ إِلَى قِیلِ الْبَاطِلِ الْمُغْضِیَةَ عَلَى الْفِعْلِ الْقَبِیحِ الْخَاسِر» (احتجاج، ج1، ص106) ای کسانی که وقتی حرف غلط می‌شنوید، زود آن را می‌پذیرید اما وقتی حرف حق می‌شنوید، نمی‌پذیرید. اصلاً طبع بعضی‌ها بیمار است! حرف غلط که می‌شوند به طبع‌شان جور در می‌آید! نکته جالب این است که در آیه فوق «سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ» مقدم شده است بر «أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ» یعنی حرام گوش دادن، رتبۀ اول است و حرام‌خوری در رتبۀ بعدی است. واقعاً دشمنان ما بر یک عدۀ قلیلی سرمایه‌گذاری می‌کنند و می‌گویند: حرم را گلوله‌باران می‌کنیم و بعد هم می‌گوییم کار خودشان بود! خُب چه کسی این دروغ را باور می‌کند؟ می‌گویند: یک عده‌ای می‌پذیرند. این عده خیلی کم هستند ولی ما با همین عدۀ کم، سرِ بقیه را می‌بریم! مردم اگر آسایش می‌خواهید، بروید آن عدۀ کم را متقاعد کنید و از خواب بیدار کنید، بترسانید از عاقبت وحشتناکِ «سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ» یعنی همان جهاد تبیین را انجام بدهید. شما چند نفرتان درِ خانۀ این و آن را زده‌اید تا با آنها سرِ حق و باطل صحبت کنید و آنها را متقاعد کنید؟ فاطمۀ زهرا(س) چهل روز با پهلوی شکسته، درِ خانۀ انصار را زد تا بیایند و حق را یاری کنند اما احدی جواب نداد و برای یاری نیامد. طبع بعضی‌ها این‌گونه است که به سمت سخن باطل می‌روند. با آنها باید چه کار کرد؟ فاطمۀ زهرا(س) به ما یاد داد که راهش جهاد تبیین است. 🚩 حرم احمدبن موسی(ع) شاهچراغ- ۱۴۰۱/۰۸/۰۷ 📢صوت: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔻 بعد از گلوله‌باران حرم، بیشتر به زیارت شاهچراغ برویم 🔻 بگذارید بگویند که بعد از گلوله‌باران حرم، مردم بیشتر به حرم می‌روند 📌 بزرگداشت شهدای شاهچراغ- قسمت۴ 🔘 صاحب‌خانه‌ای که ببیند مهمان‌هایش را گلوله‌باران کردند، چقدر دل‌شکسته می‌شود! 🔘 بعد از شهادت این عزیزان، در و دیوار این حرم شریف هم بوسیدنی شده است 🔘 در آستانۀ سیزده آبان، باز هم از دانش‌آموزان عزیزمان چند تا قربانی دادیم _ : یکی از شهدای شاهچراغ، دانش‌آموز پایۀ دهمی بود که به پدر و مادرش می‌گوید: الان یک فرصت کوتاه پیدا کردم، بروم حرم یک سلام بدهم و برگردم. پدرش می‌گوید: پسرم برو ولی زود برگردی‌ها... او می‌آید حرم که زیارت کند و ضریح را ببوسد و برگردد که این‌گونه به شهادت می‌رسد. در آستانۀ سیزده آبان، از دانش‌آموزهای عزیزمان چند تا قربانی دادیم. شهدایی که در حادثۀ شاهچراغ به شهادت رسیدند، همه زائران احمدبن‌موسی بودند، زائران فرزند امام موسی‌بن‌جعفر(ع) بودند و به احترام امام موسی‌بن‌جعفر(ع) آمده بودند فرزند ایشان را زیارت کنند. وقتی یک صاحب‌خانه‌ای، ببیند که مهمان‌هایش را گلوله‌باران کرده‌اند، چقدر دل‌شکسته می‌شود! چقدر خجالت‌زده می‌شود! احمدبن‌موسی داغ این گلوله‌هایی که به زائرانش خورد، همه را در قلب خودش احساس می‌کند. مردم بیشتر به زیارت بیایید! بگذارید اعلام کنند که بعد از گلوله‌باران حرم، مردم بیشتر به حرم می‌روند. شما قبلاً که به حرم احمدبن‌موسی می‌آمدید، در و دیوار و زمین را هم می‌بوسیدید؟ ولی بعد از شهادت این عزیزان، در و دیوار این حرم شریف هم بوسیدنی شده است، چون محل شهادت شهیدان، مقدس و محترم است. 🚩 حرم احمدبن موسی(ع) شاهچراغ- ۱۴۰۱/۰۸/۰۷ 📢صوت: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔻 دکتر معصومی شهید شد تا تکثیر بشود؛ باید او را به‌عنوان الگوی پیشرفت‌مان معرفی کنیم 📌 بزرگداشت دانشمند شهید «دکتر معصومی»؛ از شهدای شاهچراغ 🔘 روش تمدنی ما برای پیشرفت، روش چینی، ژاپنی یا آمریکایی نیست؛ روش دکتر معصومی است 🔘 در شاهچراغ، الگوی تمدنیِ ما را به گلوله بستند؛ آنها با روش تمدنی ما دشمن هستند 🔘 علت مهم نارضایتی مردم همان‌ چیزی است که شهید معصومی را خسته کرد؛ همان چیزی که سرِ راه دانشمندان جوان سنگ‌اندازی می‌کند 🔘 رهبر انقلاب، سال‌هاست بر نهضت نرم‌افزاری تأکید فرموده؛ این وسط چه کسی کار را خراب می‌کند؟ _____________ : دانشمند شهید، دکتر معصومی دردمندانه زیست و دردمندانه رفت. ما نباید از کنار دردها و رنج‌های این شهید، راحت عبور کنیم، باید علت این رنج‌ها را بفهمیم و پیام‌ آن را به جامعه منتقل کنیم. علت مهم نارضایتی مردم ما همان‌ چیزی است که این شهید عزیز را خسته کرده بود، همان چیزی است که سرِ راه یک دانشمند جوان از خودگذشته سنگ‌اندازی می‌کند. وقتی یک دانشمند، از خود گذشته و به خدا پیوسته و «مُوتُوا قَبلَ أَن تَمُوتُوا» دربارۀ او تحقق پیدا کرده و دارد پاک‌باخته در این دنیا زندگی می‌کند، آن‌وقت اگر چیزی در کشور ما او را آزار بدهد، این ریشۀ نارضایتی اصلی و اصیل جامعه است. هرچیزی که یک شخصیت برجسته، مثل شهید معصومی را دردمند بکند، جامعه را در معرض ناامیدی قرار می‌دهد. در جامعۀ ما نباید چنین دانشمندانی با موانعی مواجه بشوند، بلکه باید مجاهدت‌شان را صرف بهره‌برداری از اوقات و فرصت‌ها و ظرفیت‌ها بکنند. نباید انرژی‌شان صرف درگیری با بوروکراسیِ منحط بشود. او می‌خواست چنین رنج‌هایی در جامعه نباشد، او شهید شد برای اینکه اهدافش محقق بشود و این رنج‌ها برطرف بشود، باید دانه‌دانه باید عوامل ناراحتی او را برطرف کرد. باید دید کدام اداره، کدام مسئول مالی یا اداری یا حقوقی، کدام رئیس یا کدام متصدی یا کدام آدم متکبری سر راه او بود و او را رنج داد؟ از رنج‌های او نباید بگذریم. رنج‌های این شهید نخبۀ ما، باید شمرده بشود و در جامعۀ ما ریشه‌کن بشود. رنج‌هایی که اخیراً رهبر انقلاب در دیدارشان با نخبگان معلوم بود که عمیقاً دردمندانه دارند بیان می‌کنند. ایشان فرمودند یک نخبه‌ای از خارج کشور برمی‌گردد و اینجا سرِ راه او سنگ‌اندازی می‌کنند... همۀ ما می‌دانیم که رهبر انقلاب چقدر از چنین مصائب بزرگی بر سر راه پیشرفت کشور رنجور می‌شود. رهبر ما که بیشترین جلساتش با نخبه‌ها است، سال‌ها است بر نهضت نرم‌افزاری تأکید فرموده؛ این وسط چه کسی کار را خراب می‌کند؟ علت دوم نارضایتی مردم ما این است که خیلی از مردم ما نمی‌دانند که ما داریم به‌سوی یک سعادت بزرگ پیش می‌رویم و الگوی پیشرفت ما، جهان را خواهد گرفت. ما مشکلات‌مان را برطرف خواهیم کرد، آیندۀ بسیار خوبی داریم ولی روش‌مان با دیگران فرق می‌کند. روش تمدنی ما برای پیشرفت، روش چینی، ژاپنی یا آمریکایی نیست، روش دکتر معصومی است. ما هرچه پیشرفت کردیم با همین روش بوده است. به شهدای هسته‌ای و مجاهدت‌هایشان نگاه بکنید؛ اینها برای پول، کار علمی نمی‌کردند. این الگوی تمدنیِ ما را در شاهچراغ به گلوله بستند؛ نه یک فرد را. دکتر معصومی، الگوی تمدنی ما و الگوی روش پیشرفت ما است. البته آن تروریست، کورکورانه این جنایت را انجام داد، اما خدا خواست که درس‌ها و عبرت‌های بزرگی به ما داده بشود و بدانیم که اگر زمینه به این تروریست کور بدهیم، تمدن ما را این‌گونه به گلوله خواهد بست، آنها با روش تمدنی ما دشمن هستند. او شهید شد برای اینکه تکثیر بشود. شهرها و دانشگاه‌ها که برای شهدای شاهچراغ مراسم می‌گیرند، به‌طور ویژه از شهید معصومی یاد کنند و او را به عنوان یک الگو معرفی کنند. 🚩 مراسم هفتمین روز شهادت دانشمند نخبه، دکتر معصومی- ۱۴۰۱/۰۸/۱۱ 📢صوت: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔻 اصل دین تکلیف نیست؛ تفکر و رسیدن به قدرت تشخیص است 🔻 بعضی‌ها اصل دین را تکلیف می‌دانند؛ این تصور بدی از دین ایجاد می‌کند 📌 محفل هفتگی هیئات دانشجویی استان تهران- ج۱ 🔘 امام‌سجاد(ع): ما تاریخ و جنگ‌های پیامبر را مثل سوره‌های قرآن به فرزندان‌‌مان آموزش می‌دهیم 🔘 آیا می‌شود قرآن عمیق باشد ولی عترت عمیق نباشد و نیاز به تفکر نداشته باشد؟! 🔘 وقتی امیرالمؤمنین(ع) تاریخ پیامبر را بازگو می‌کرد تا مردم الگو بگیرند، برخی می‌گفتند: نه تو پیغمبری و نه ما اصحاب پیامبر! 🔘 الآن هم برخی از تاریخ اهل‌بیت بهره نمی‌گیرند و می‌گویند: ما نمی‌توانیم بفهمیم آنها چرا این کارها را کردند! ____________ در جلسۀ اول مبحث تاریخ اسلام: خدا دربارۀ بسیاری از احکام‌ دین می‌فرماید: این حکم را قرار دادم تا شما فکر کنید که چرا این را قرار دادم؟ نه اینکه فقط بروید عمل کنید. «كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُون‏» (بقره،219) عمل‌کردن لازم است اما کافی نیست. انگار احکام الهی نقشۀ یک گنج هستند که ما باید آن گنج را پیدا کنیم. دین معماهای سربسته‌ای دارد که به‌مرور کشف می‌شود، البته با تلاش و تکاپوی مردم و عمل‌کردن آنها به دین. بعضی‌ها تصور بدی از دین در جامعه ایجاد کرده‌اند؛ مثلاً اصل دین را تکلیف می‌دانند. درحالی‌که اصل دین تکلیف نیست، اصل دین تفکر و رسیدن به قدرت تشخیص است. البته تکلیف خیلی مهم است ولی برای رسیدن به همین تکلیف هم نیاز به قدرت تشخیص داریم. این خیلی زشت است که برخی از مذهبی‌ها فکر می‌کنند همۀ دین را بلدند و به مطالعه نیاز ندارند. همین‌‌هاست که دین را نابود می‌کند. ما دین را به‌عنوان یک مشت اعتقادات، انتخاب نکردیم؛ دین را انتخاب کردیم برای آغاز اندیشیدن و به‌عنوان راهنمایی برای اندیشیدن و موضوعی برای اندیشیدن. ببینید قرآن چقدر عمیق است و نیاز به تفکر دارد! تا روز قیامت هم اگر تفسیرش کنیم، کم می‌آوریم؛ نه به‌عنوان حرف‌های عرفانی و معنوی، بلکه حرف‌های کاربردی که واقعاً گرهِ مسائل امروز ما را باز می‌کند. آیا می‌شود قرآن عمیق باشد ولی عترت عمیق نباشد!؟ ما علاوه بر قرآن نیاز به مطالعه و تفکر دربارۀ تاریخ اسلام هم داریم. امام زين‌العابدين(ع) می‌فرماید: ما اهل‌بیت، تاریخ و جنگ‌های پیغمبر(ص) را مثل سوره‌های قرآن به فزرندان‌مان آموزش می‌دهیم. (كنا نعلم مغازي رسول‌الله ص كما نعلم السورة من القرآن؛ البدایة والنهایة، ج3، ص242) دربارۀ برداشت‌کردن از تاریخ به‌ویژه تاریخ اسلام، چند رویکرد وجود دارد. یک رویکرد این است که می‌گویند: «اولیاء خدا وظایفی داشتند و ما نمی‌دانیم آنها چرا این کارها را کردند، ما نمی‌توانیم بفهمیم!» ما این رویکرد را قبول نداریم. رویکرد دیگر هم سوءاستفاده از تاریخ است که در اثر جهل مردم پیش می‌آید. بعضی‌ها از هرجای تاریخ که به نفع‌شان باشد، استفاده می‌کنند و بخش‌های دیگر را نمی‌گویند. مثلاً صلح امام‌حسن(ع) را می‌گیرند ولی سراغ امام‌حسین(ع) نمی‌روند. یا می‌گویند «پیامبر(ص) خانۀ ابوسفیان را در مکه، خانۀ امن اعلام کرد» اما نمی‌گویند که پیامبر(ص) مسجد ضرار را در مدینه نابود کرد. ما رویکردی را قبول داریم که می‌گوید: می‌شود از تاریخ برداشت کرد و تاریخ، راه را به ما نشان می‌دهد. دلیل قرآنی‌مان آیۀ «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (احزاب،21) است؛ یعنی پیامبر(ص) الگوی شماست. امام سجاد(ع) می‌فرماید: ما اهل‌بیت تاریخ پیغمبر(ص) را مثل سوره‌های قرآن به فرزندان‌‌مان آموزش می‌دهیم. (كنا نعلم مغازي رسول الله كما نعلم السورة من القرآن؛ البدایة والنهایة، ج3، ص242) تو باید بفهمی پیامبر(ص) با چه کسی جنگید و با چه کسی نجنگید و الّا مثل داعشی‌ها می‌شوی که می‌گویند چون پیغمبر برخی را کشته، ما هم می‌کُشیم! امیرالمؤمنین(ع) تاریخ پیغمبر(ص) را برای مردم بازگو می‌کرد تا الگو بگیرند. یک نفر گفت: نه تو پیغمبر هستی و نه ما اصحاب پیامبر! حضرت غضب کرد و فرمود: مادرت به عزایت بنشیند، آیا من گفتم من پیغمبر هستم و شما اصحاب پیغمبر هستید؟ می‌گویم شما به ایشان تأسی کنید. «ثَكِلَتْكُمُ الثَّوَاكِلُ مَا تَزِيدُونِّي إِلَّا غَمّاً هَلْ أَخْبَرْتُكُمْ أَنِّي مُحَمَّدٌ ص وَ أَنَّكُمُ الْأَنْصَارُ؟ إِنَّمَا ضَرَبْتُ لَكُمْ مَثَلًا وَ إِنَّمَا أَرْجُو أَنْ تَتَأَسَّوْا بِهِم‏» (الغارات، ج2، ص331) امیرالمؤمنین(ع) از نحوۀ برخورد آن فرد با تاریخ پیامبر خشمگین شد و الا فکر نکنید که ایشان نمی‌توانست غضبش را کنترل کند یا بی‌جهت غضبناک می‌شد. نه؛ حرف آن مرد واقعاً مزخرف بود. اگر این حرف در جامعه باب بشود، دیگر کسی نمی‌رود از تاریخ اسلام استفاده کند. 🚩فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰‍۱/۰۸/۰۱ 📢صوت: @Panahian_mp3 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7512 @Panahian_text
🔻 همان دشمنی که دانشمند هسته‌ای را می‌کُشد، عالم دینیِ ما را هم ترور می‌کند؛ آنها با دانش ما دشمن هستند 🔻 دین چیزی جز پرده‌برداری از واقعیت‌های عالم هستی نیست که می‌شود همان «دانش» 📌 حوزه علمیه مروی 🔘 کار عالم دینی، پرداختن به واقعیات زندگی مردم است؛ اینکه به عالم دینی «روحانی» بگویند، درست نیست و مربوط به فرهنگ مسیحیت است 🔘 به کسی که پزشکی می‌خواند می‌گویند «دانشجوی پزشکی»؛ به طلبه هم می‌شود گفت «دانشجوی علوم دینی» 🔘 ذهنیت عمومی این است که دین مقوله‌ای آسمانی است و به واقعیت زندگی ما نمی‌پردازد؛ این ذهنیت باید اصلاح بشود _____________ در جمع ساتید و طلاب حوزه: متأسفانه دشمنان ما طوری دربارۀ حوزۀ علمیه و طلبه‌ها، سخن گفته‌اند و گاهی ما به‌قدری ضعیف تبلیغ کرده‌ایم، که تلقیِ مردم از دین و عالم دینی، چیزی غیر از دانش است. آیا دین چیزی جز پرده‌برداری از واقعیت‌های عالم هستی است که می‌شود همان دانش؟ آیا دین چیزی جز عقلانیت است؟ این القائات شوم که دین تنها مشتی اعتقادات و مقدسات است باید در ذهن مردم از بین برود. این القائات که انگار طلبه‌ها خودشان را یک بافتۀ جدا تافته می‌دانند که صرفاً فردی معنوی هستند نیز غلط است، به‌دلیل همین القائات غلط، برخی از مردم، دین و عالمان دینی را مفید برای بسیاری از واقعیت‌های زندگی نمی‌دانند. از یک طلبه، انواع و اقسام سؤال‌های معنوی را می‌پرسند، ولی سؤال‌هایی که به واقعیت‌های زندگی‌شان ربط دارد را نمی‌پرسند. مثلاً کسی از دین سؤال نمی‌کند که «من حافظه‌ام یا تمرکزم ضعیف است، باید چه‌کار کنم؟» یعنی طلبه را مشاور امور جدی در واقعیات زندگی‌شان نمی‌دانند. یک ذهنیت عمومی در جامعۀ ما وجود دارد که طلبه، علوم دینی و اساساً دین، در متن زندگی مردم، جدّی و جاری نیست و دین مقوله‌ای است مربوط به آسمان و آخرت، این ذهنیت باید اصلاح بشود. خیلی از اوقات این سکولاریزم عمیقی را که در جان‌ها جاری است، ما هم داریم تقویتش می‌کنیم! کاش صداوسیما از عالمان دینی‌ای که در تلویزیون هستند بخواهد حتی یک کلمه هم حرفی که القاء جدایی دین از دنیای مردم را داشته باشد، بر زبان جاری نکنند. ما طلبه‌ها خود را از نظر معنوی جلوتر از بقیه نمی‌دانیم؛ البته باید تلاش بیشتری بکنیم و مردم هم انتظار بیشتری از ما دارند. اما شغل ما چیست؟ معنویت که شغل نمی‌شود؛ شغل ما مرتبط با علم است؛ نقل و انتقال علم، تحصیل علم، تدریس علم، پژوهش‌های علمی، گفتگوهای علمی. اینکه به عالمان دینی «روحانی» گفته می‌شود اساساً درست نیست و مربوط به فرهنگ مسیحیت است. وقتی گفته می‌شود «روحانی» القائی دارد که موجب فاصله برخی با عالمان دینی می‌شود. ما هنوز این را بعد از چهل سال در جامعۀ خودمان جا نینداخته‌ایم. این ریشۀ برخی از غفلت‌ها و سوءتفاهم‌هاست که دشمن هم از آن سوءاستفاده می‌کند. به کسی که رشتۀ پزشکی می‌خواند می‌گوییم «دانشجوی پزشکی»، به کسی که در رشتۀ مهندسی درس می‌خواند می‌گوییم «دانشجوی مهندسی» خُب به طلبه هم می‌شود گفت «دانشجوی علوم دینی». این‌طور نیست که چون کلمۀ طلبه، عربی است یک اصرار خاصی بر آن داشته باشیم. غیر از دشمنان که اساساً با دانشِ ما و دانشمندان ما مخالف هستند، نباید در میان مردم، کسی به‌خاطر اینکه دین را امر دانشی تلقی نمی‌کند، یا طلبه را دانشجو نمی‌داند، با عالمان دینی در ذهن خودش احساس دوری یا حتی دشمنی داشته باشد. ما باید یک نهضتی ایجاد کنیم؛ نهضت رفع سوءتفاهم. آیا در جامعه، ممکن است که مردم به دانشمندان، بد و بیراه بگویند؟ مثلاً در موضوع عمران، پزشکی، دانش هسته‌ای و...؟ دشمن دانشمندان هسته‌ای را به گلوله می‌بندد و می‌کشد ولی نمی‌تواند مردم را علیه دانشمندان هسته‌ای، به فحش‌دادن وادار بکند. همان دشمنی که دانشمند هسته‌ای را می‌کُشد، تروریست‌‌ها را مأمور می‌کند که یک امام جماعت را در زاهدان به شهادت برسانند. دشمن با دانش در ایران مخالف است. همان دشمنی که نخبۀ علمی را به شهادت می‌رساند، عالمان دینی ما را هم به شهادت رسانده و دشمنی با طلبه‌ها را هم رواج می‌دهد. دین ما دین واقعیت‌ها است و اساتید حوزه، واقع‌بین‌ترین افراد هستند. کار طلبه و عالم دینی، پرداختن به واقعیات جامعه و واقعیات زندگی افراد است. کار طلبه به روانشناسی بیشتر نزدیک است تا اخلاق. آیات قرآن هم بیشتر شبیه گزاره‌های روانشناسی است تا گزاره‌های اخلاقی به‌معنای غربیِ کلمه. 🚩حوزۀ علمیۀ مروی- 1401/08/14 📢صوت: @Panahian_mp3 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7516 @Panahian_text