eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
3.3هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅┅✿❀🌙❀✿┅┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅┅✿❀🌙❀✿┅┅┄
تبسـم ڪردی و صبحـم چہ زیبــا شد دل افــروزم ...🌿 خوشـا چشمـے ڪہ صبح او بـہ لبخنـد تو وا گردد ...❤️ ✋🏻 🌷 @parastohae_ashegh313
🌿🥀🌱 «شهیدجعفر حجازی» نمونه ی کاملی از اخلاص بود. او می گفت روزی از پله های دبیرستان ابن سینا _ همدان _ که بالا می رفتم لحظه ای تردید مرا فرا گرفت. نمی دانم به خاطر چه بود. گفتم خدایا اگر می گویند قادری و بدون اذن تو هیچ کاری انجام نمی شود، همین الآن نگذار که از این پله ها بالا بروم. در همان موقع بود که پاهایم بر زمین میخکوب شد و توان کوچکترین حرکتی را در خود ندیدم. پس از شهادت او بچه ها دفتر خاطراتش را از کوله پشتی اش بیرون آوردند، در آن نوشته بود: «خدایا مرا مثل علی اصغر امام حسین (ع) بپذیر.» سرانجام در عملیات صاحب الزمان (عج) (اردیبهشت 65 ) ترکشی گلویش را درید و دعایش را مستجاب کرد. ✍ منبع: کتاب کرامات شهدا، صفحه:76 @parastohae_ashegh313
✨🍃✨🍃 دعای هفتم صحیفه که رهبر انقلاب، خواندن آن را توصیه کردند... @parastohae_ashegh313
🕊رسم پرواز همین بود 🕊هرکه بسیجی تر، پَر 🌱🌿💔 صدا زد: مامان! مادرش اومد گفت: این سرم رو از دستم در بیار، می‌خوام برم دستشویی مادرش کمکش کرد، رفت وضو گرفت. اومد بیرون گفت: مامان بغلم میکنی؟؟ مادرش بغلش کرد... 🥀 🕊 @parastohae_ashegh313
📿🤲✨✨ جاده های کردستان آن قدر نا امن بود که وقتی می خواستی از شهری به شهر دیگر بروی، مخصوصا توی تاریکی، باید گاز ماشین را می گرفتی، پشت سرت را هم نگاه نمی کردی. اما زین الدین که هم راهت بود، موقع اذان، باید می ایستادی کنار جاده تا نمازش را بخواند. اصلا راه نداشت. بعد از شهادتش، یکی از بچه ها خوابش را دیده بود؛ توی مکه داشته زیارت می کرده. یک عده هم همراهش بوده اند. گفته بود «تو این جا چی کار می کنی؟» جواب داده بوده «به خاطر نمازهای اول وقتم، این جا هم فرمانده ام. » ✍ یادگاران، جلد ده، کتاب شهید زین الدین، ص 91 @parastohae_ashegh313
💌 🍃 آیت الله حق_شناس👇 👈 مبارزه با نفس دشوارتر از مبارزه با شیطان🔥 است 👌در این مبارزه همواره باید خدا را در سحرگاهان صدا بزنید و از او کمک بخواهید. بااااید نفس امّاره را با بیداری شب و نماز اول وقت کنترل کنید💐 💟بیدار شدی برا فرج آقا امام زمان عج هم دعا کن . 🙏😊 @parastohae_ashegh313
┄┅┅✿❀🌙❀✿┅┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅┅✿❀🌙❀✿┅┅┄
🍃🌸🌤 میــان شڪ و یقیــن پیــر مـےشود بـے تو دلے کہ طعمــہ زنجیــر مـےشــود بـے تو ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─
🌹 نتیجه زنده نگهداشتن یاد شهدا، رویش جوانان مدافع حرم است. رهبر فرزانه انقلاب 🔹️ دشمنان میخواهند احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود. تجربه کرده‌اند که وقتی نام شهدا با عظمت برده میشود، جوان امروز که نه دوره جنگ را دیده و نه دوره امام را وقتی میفهمد که یکجایی در آنطرف منطقه دارند با دشمنان میجنگند، پا میشود میرود حلب، بوکمال، زینبیه، بنا میکند جنگیدن و به شهادت هم میرسد. 📗 ۹۷/۱۲/۶ ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─
✨🍃✨🍃 دعای هفتم صحیفه که رهبر انقلاب، خواندن آن را توصیه کردند... @parastohae_ashegh313
روز سوم عمليات بود. حاجي هي مي رفت خط و برمي گشت. آن روز نماز ظهر را به او اقتدا كرديم. سر نماز عصر، يك حاج آقاي روحاني آمد. به اصرار حاجي، نماز عصر را ايشان خواند. مسئله ي دوم حاج آقا تمام نشده، حاجي غش كرد و افتاد زمين. ضعف كرده بود و نمي توانست روي پا بايستد. سرم به دستش بود و مجبوري، گوشه ي سنگر نشسته بود. با دست ديگر بي سيم را گرفته بود و با بچه ها صحبت مي كرد؛ خبر مي گرفت و راه نمايي مي كرد. اين جا هم ول كن نبود. ✍ يادگاران، جلد 2 كتاب شهيد محمد ابراهيم همت ، ص 90 @parastohae_ashegh313
🌱❣ الدین توی ظل گرمای تابستان☀️، بچه های محل سه تا تیم شده اند. توی کوچه ی هجدمتری. تیم مهدی یک گل عقب است. عرق از سر و صورت بجه ها می ریزد😓 چیزی نمانده ببازند. اوت آخر است. مادر می آید روی تراس «مهدی! آقا مهدی! برای ناهار نون نداریم ها برو از سرکوچه دو تا نون بگیر. » توپ زیر پایش می ایستد. بچه ها منتظرند. توپ⚽️ را می اندازد طرفشان و می دود سر کوچه. ✍ یادگاران، جلد ده، کتاب شهید زین الدین، ص 2 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه با هم برای فرج حضرت صاحب‌الزمان عجل‌الله تعالی فرجه و دفع بلا از مسلمین عالم . دعای فرج با نوای محسن ┄┅═══🍃🕊🍃═══┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅═══🍃🕊🍃═══┅┄
[صَباحاً أَتنفس بِحُبِّ الْمَهدی ] هر صبح به مهدی نفس میکشم وَ مـا هَــرچِـه داریـم اَزْ تُـو داریم...🍃 .. ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─
🎤راوی:همسرشهید ❤️دونفرما خادم حضرت معصومه( سلام الله علیها) بودیم . 🕊دفعه آخرکه برای خداحافظی رفتیم حرم ؛وقتی برمی گشتیم ،گفت: دفعات قبلی خودم کاررا خراب کردم عزیز!❗️ گفتم :چرا ⁉️ ♦️گفت : چون همیشه موقع خداحافظی می گفتم یا حضرت معصومه (سلام الله علیها ) من رو دوماهی قرض بده تابرای حضرت زینب (سلام الله علیها )نوکری کنم . ولی این بار از حضرت خواستم من را ببخشد به حضرت زینب (سلام الله علیها). من هم خندیدم😊 وگفتم : "خب چه فرقی کرد" 🔺گفت : 💫اینها دریای کرم هستند چیزی را که ببخشند دیگر پس نمی گیرند . 🥀بخشی از وصیت نامه شهید : ☀️حفاظت ازحضرت آقا که محافظ اصلی دین وحرم اهل بیت هستند از اوجب واجبات است وحفاظت از ایشان حفاظت از حرم هاست ... ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─
69490_419.mp3
4.59M
✨🍃✨🍃 رهبر انقلاب، خواندن آن را توصیه کردند... @parastohae_ashegh313
🦋🌱🌸 در برنامه ریزی شخصی پدرم، روز جمعه وقت اختصاصی برای منزل بود. روش ایشان این بود که تلفن را میکشیدیم مگر درمواقع ضروری که باید تلفن زده میشد. باایشان در باغچه منزل علف های هرز را میچیدیم. کتاب سیره شهید دکتر بهشتی، ص60 @parastohae_ashegh313
بسم الله الرحمن الرحیم ❤️ از مکتب اهل بیت بیاموزیم ❤️ جلسه بیستم: زیارت ( امام رضا علیه السلام) ۱۵۲ ـ فضائلُه بحار الأنوار عن الهَرَويّ :جِئتُ إلى بابِ الدّارِ الّتي حُبِسَ فيها الرِّضا عليه السلام بِسَرَخْسَ وقد قُيِّدَ ، فاسْتَأذَنتُ علَيهِ السَّجّانَ فقالَ : لا سَبيلَ لَكُم إلَيهِ ، فقلتُ : ولِمَ؟ قالَ : لأنّه رُبَّما صلّى في يَومِهِ وليلَتِهِ ألفَ رَكعةٍ ، وإنّما يَنْفَتِلُ مِن صَلاتِهِ ساعةً في صدرِ النّهارِ وقَبلَ الزّوالِ وعندَ اصْفِرارِ الشَّمسِ ، فهُوَ في هذهِ الأوقاتِ قاعِدٌ في مُصَلّاهُ يُناجي ربَّهُ . قالَ : فقُلتُ لَه : فاطْلُبْ لِي في هذِه الأوقاتِ إذْنا علَيهِ ، فاسْتأذَنَ لِي علَيهِ ، فدَخَلتُ علَيهِ وهُو قاعِدٌ في مُصلّاه مُتَفكِّرٌ . {|1=536|} : بحار الأنوارـ به نقل از ابا صلت هروى ـ: به باب الدار سرخس كه حضرت در آن جا زندانى و به زنجير بسته شده بود رفتم. از زندانبان اجازه خواستم خدمت آن حضرت بروم اما او گفت: نمى توانيد با او ملاقات كنيد. پرسيدم: چرا ؟ گفت: چون گاهى اوقات شبانه روزى هزار ركعت نماز مى گزارد. فقط در آغاز روز و قبل از زوال و نزديك غروب آفتاب ساعتى از نماز باز مى ايستد و در همين اوقات نيز بر سجاده خود مى نشيند و با خدايش راز و نياز مى كند. به زندانبان گفتم: از ايشان خواهش كن كه اجازه دهند در اين اوقات به ديدارشان روم. او برايم اجازه گرفت و من به حضور آن بزرگوار رسيدم و ديدم بر سجاده خود نشسته و در انديشه است. 🌹در سیره شهدا 🌹 1⃣ هر روز، به نام یکی از اهل بیت(ع) حرکت خود را آغاز می کردیم. آن روز هم رمز حرکت، به نام آقا امام رضا(ع) بود. منطقه ی شرهانی رنگ و بوی مشهدالرضا گرفته بود. یک شهید کشف شد، اما هیچ مدرکی برای شناسایی نداشت. برگه ای همراه شهید بود که جمله ای روی آن نوشته شده بود که پیام آن روز بود:«هر که شود بیمار رضا، والله شود دلدار خدا». بچه ها آن روز، خود را رو به قبله در پشت پنجره فولاد احساس می کردند. «اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری الصدیق الشهید صلواه کثیره تامه زاکیه متوصله متواتره مترادفه کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک....» آسمان مال آنهاست(کتاب تفحص)، صفحه:19 منبع: 2⃣ جمعه روز ولادت آقا امام رضا(ع) بود. گفتم رمز حرکت آن روز، نام مبارک آقا علی بن موسی الرضا (ع) باشد تا عیدی را شب ولایت بگیریم. تا چم هندی، باید نزدیک به بیست و دو کیلومتر می رفتیم. احساس کردم روحیه ی بچه ها خوب نیست. دنبال سوژه ای می گشتم تا بچه ها را از این حال و هوا بیرون بیاورم. زمزمه ای گرفتم که نمی دانم از کجا به ذهنم آمد: بگو یاعلی، غم هاتو از یاد ببر بگو یا علی، بهشت و یک جا بخر بچه ها هم این ذکر را زمزمه کردند و خنده بر لب ها نشست. مزد ذکر آن روزمان و عیدی اربابمان، پیکر مطهر سه شهید بود. به مقر برگشتم. رفتم مخابرات عین خوش تا به مقر تلفن کنم و بگویم سه شهید با هویت کامل کشف شده است که اتفاق جالبی افتاد. مسئول بسیج عین خوش مرا دید و گفت: نذر کردم پنج کبوتر بدهم که توی مقر، کبوتر حریم شهدا بشن. وقتی وارد مقر شدم، همه چیز جور بود: سه شهید، پنج کبوتر و شعر قربون کبوترای حرمت. منبع: آسمان مال آنهاست(کتاب تفحص)، صفحه:41 3⃣ فرزندم محمد حسین در نو جوانی ناراحتی کلیه داشت. ایشان را جهت ملاجعه ده روز به مشهد بردیم و در بیمارستان بستری کردیم . یک شب به حرم امام رضا (ع) رفتیم و خیلی برای شفایش دعا کردیم . نیمی از شب گذشته بود . که محمد حسین مرا صدا زد و گفت : بابا پاشو برویم امام رضا (ع) مرا شفا داد . حالم خوب است . خوشحال شدیم و برگشتیم. شهید محمدحسین‌ مختاری‌گنابادی‌ منبع: اطلاعات دريافتي از كنگره سرداران و 32000 شهيد استانهاي خراسان @parastohae_ashegh313
🍃🍀✨ دوستان عزیزم اگر گناهی انجام داده اید هرچه زودتر توبه کنید و برگردید که خداوند ارحم الراحمین است و سریع الرضا است. @parastohae_ashegh313
💌 رفیق!☝️ ھـروقـت‌میخـواستـی‌گناه‌ڪنـی بـه‌این‌فڪرکن‌که‌شبـآیِ‌قـدر چقدر گریه‌ڪردی‌😭وبه‌خد‌ا التماس‌ڪردی‌🤲 که‌ببخشتـت! ببین‌لذت‌گنـاه‌به‌شکستـن‌قول‌و‌قرارات‌با‌ خدا میارزه؟ چطور‌ روت‌میشه..چه‌بھونه‌ای‌داری ⁉️ ''برایِ‌خـوب‌بودن‌بایـد‌تلاش‌ڪرد ✨ @parastohae_ashegh313
┄┅┅✿❀🌙❀✿┅┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅┅✿❀🌙❀✿┅┅┄
🌱🌿 صبح، زیباست اما لبخند زیبای شماست که حال دلم را خوب می کند سلاااام صبحتون بخیررر و معطر به یاد شهدا🌹 @parastohae_ashegh313
🌱🕊🌱🕊🌱🕊 اي مردم! پشتيبان امام و انقلاب باشيد،كه اين انقلاب به همت خون هزاران شهيد🥀 به اين جا رسيده است. بدانيد، كه اگر صحنه را ترك نماييد، دشمنان در كمين‏گاه ايستاده‌‏ا‏‏‏ند و آماده‏ اند تا از كوچك‏ترين لغزش شما استفاده كنند و ضربه محكمي بر پيكر انقلاب وارد كنند. @parastohae_ashegh313