📸 شنها مامور خدا بودند
🔶 ۵ اردیبهشتماه، سالروز شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در #طبس است.
#امام_خمینی (ره) پس از این واقعه فرمودند:
⁉️«چه کسی هلیکوپترهای آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند، ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟
✨ شنها ساقط کردند، شنها مامور خدا بودند، باد مامور خداست».
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#شهید_سیدمحمد_منتظرقائم
تنها شهید واقعه ی #طبس
📌یکی از برادران پاسدار یزدی آن روز را این چنین #روایت میکند:
🔸«وقتی قرار شد برویم محمد گفت اول نمازمان را بخوانیم… ما که نماز خواندیم و برگشتیم محمد هنوز در گوشه حیاط سپاه مشغول نماز بود. او نماز را همیشه خوب میخواند. اغلب در جمعها او را به دلیل تقوایش پیش نماز میکردند. با اینهمه این بار نمازش حال دیگری داشت. بعد از آنکه تمام شد یکی از برادرها به شوخی گفت: “نماز جعفر طیار میخواندی؟!”
او با خوشحالی پاسخ داد:
🌹«به جنگ آمریکا میرویم. شاید هم #نماز آخرمان باشد…»
و اینچنین بود که ایشان در این حادثه به شهادت رسیدند. 🥀
#نماز_اول_وقت
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#قسمت59
بعــد از خــوردن غــذا، بــه ســمت ســفارت ایران که در نزدیکــی بازار بود حرکت کردیم. به ســفارت که رســیدیم، حســین گفت: «از اینجا باید برم دنبال کاری، شــمام بــا ابوحاتــم بریــد بــه ســمت بیــروت. اونجــا هماهنگی های لازم با دوســتان سفارت برای اسکان شما انجام شده. اونجا بمونید و دعا کنید اوضاع آروم بشه تا بتونم خیلی زود بیام پیش شما!» مــن هــم کــه دقیقــاً مثــل دخترهــا مشــتاق بــودم تا دوبــاره به ســوریه برگردیم و در متن حوادث باشیم، گفتم: «فردا ماه مبارک شروع می شه، ما اونجا قصد ده روز می کنیم و بعدش میایم پیش شما.» حســین که به خوبی کنایه ام را فهمیده بود، با خوش رویی گفت: «ان شــاالله، سالار!»مــدّت زیــادی بــود کــه ســالار صدایــم نکــرده بــود. دخترهــا قصــۀ ســالار را نمی دانســتند. چندبــار پرســیده بودنــد کــه چــرا با با شــما را ســالار صدا می کند اما من طفره می رفتم. ســالار قصۀ کودکی ام بود و نمی خواســتم به آن روزهای سخت فکر کنم.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
#قسمت60
نزدیک های عصر بود که از هم جدا شدیم. حسین رفت و شور و حال را هم از بینمان برد. عصرهای جمعه به خودی خودش دلگیر هســت، حالا حســین رفته بود و هیچ کداممان حال و حوصلۀ هیچ چیز را نداشتیم. هرکدام به سویی چشم دوخته بودیم و زیر لب دعایی را به نیت سلامتی حسین می خواندیم. ابوحاتم که این پژمردگی ما را دیده بود، به واسطۀ دل بستگی ای که به حسین داشــت، دلش برای ما ســوخت و خواســت که تغییری در حال ما ایجاد کند، برای همین گفت: «می بینید؟ هرچه از دمشق دورتر می شیم اثرات تخریبی جنگ کمتر می شه، البته این به اون معنی نیست که مسلحین اینجاها نیستن. اونا خیلی از مناطق اطراف دمشق رو هم تصرف کردن مثل همین منطقۀ زبدانی که سر راهِمونه.» نــام زبدانــی خیلــی برایــم آشــنا بــود، امــا یــادم نمی آمــد کــه کجا و چطــور آن را شنیده ام! کمی با خودم کلنجار رفتم تا یادم آمد که نام آن را سال ها قبل، در دوران دفاع مقدس از حسین شنیده بودم. روزهای پس از آزادسازی خرمشهر در خرداد 16، پس از عملیات رمضان برایم گفته بود که رزمندگان لشکر محمد رســول الله بــه فرماندهــی حاج احمــد متوســلیان بــرای مقابله بــا حملۀ احتمالی اسرائیل به منطقۀ زبدانی رفتند. حسین همیشه حسرت آن روزهایی را می خورد که پای پلۀ هواپیما از حاج احمد متوسلیان جدا شد.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙سخنان فرمانده سپاه استان یزد سردار #شهید_سید_محمد_منتظر_قائم
🎞 فیلم کمتر دیده شده از #شهیدمنتظرقائم ،، به همراه موشن گرافی زندگی شهید والامقام
#سالروزشهادت🌹 #طبس
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#سردار_شهید
#محمد_ابراهیم_همت
#دوران_سربازی
ماه_مبارک_رمضان
مسئول_آشپزخانه
#قسمت_دهم
یونس درحالیکه از کارهای #ابراهیم خندهاش گرفته، کف شوررا برمیدارد و میگوید: «چشم قربان»
بعد درحالیکه مشغول کار میشود، با صدای بلند آواز میخواند.
#ابراهیم، #سجادهاش را روی تخت پهن میکند و میایستد به #نماز.
از بیرون، صدای ماشین میآید. اول، ماشین سرلشکر و بعد یک جیپ نظامی جلو ساختمان آشپزخانه میایستند. داخل جیپ، چند نظامی چماق به دست نشستهاند.
سرلشکر و سگش از ماشین پیاده میشوند.
سرلشکر به نظامیها میگوید: «من میروم داخل... وقتی صدا زدم، شما هم بیایید.»
سرلشکر، چماق یکی از نظامیها را میگیرد و بهطرف آشپزخانه راه میافتد.
سگ جلوتر از او میرود. صدای آواز یونس و مناجات #ابراهیم شنیده میشود.
#ادامه_دارد...
#اللهمعجللولیکالفرج
══════°✦ ❃🌷❃ ✦°══════
#قسمتنهم 👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/25823
{"🥀🍃}
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده:
مردم هر وقت ڪار تون جایی گیر ڪرد ، #امام_زمان تون رو صدا ڪنید یا خودش میاد ، یا یڪی رو میفرسته ڪه ڪارتون رو راه بندازه... 💚
#سالگرد_شهادت🥀
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
3.mp3
4.26M
#کتاب_صوتی 🎧
📗 راز_درخت_کاج
"خاطرات مادر شهیده زینب کمایی"
قسمت 3⃣
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#تلنگرشهدایی
🎙#استادراجی
✍🏻#دستنوشته خواندنی از رتبه یک کنکور پزشکی #شهیداحمدرضااحدی
برای تمام نسلها
🌹نثاراواح پاک و مطهر شهدا #صلوات
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#هویزه
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#بسم_رب_الشهدا
🕊 دل ڪه هوایے شود، پرواز است ڪه آسمانیت مے ڪند
🌹 و اگر بال خونیـن داشته باشے
دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مے گیرد
❤️ دلها را راهے ڪربلاے جبهه ها مے ڪنیم و دست بر سینه، به #زیارت "#شهــــــداء" مے رویم...
بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم.
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#اللهمعجللولیکالفرج
🌷@parastohae_ashegh313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت مامان تو خیلی دعا کردی جنازه من پیدا بشه.....🥀💔
#مادران_شهدا
#شهید_گمنام
🌷@parastohae_ashegh313🌷
📃این سطور را در لحظه های قبل از حرکت ،برای بازپس گیری حق و خاک کشورمان به سوی دشمن متجاوز مینویسم ...🇮🇷
📝بخشی از #وصیتنامه شهید تازه شناسایی شده ، #شهیدجانی_بت_اوشانا "
#شهیدوطن
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
🌹هرخانمیکه چادربہسرشکند
اگردستمبرسدسفارششرابہ
#امامحسین علیهالسلاممیکنم'!🍃
#شهیدحسینمحرابی #حجاب
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#سردار_شهید
#محمد_ابراهیم_همت
#دوران_سربازی
ماه مبارک رمضان
مسئول آشپزخانه
#قسمت_آخر
سرلشکر، از پشت در به صداها گوش میدهد.
سگ، پوزهاش را به در آشپزخانه میمالد و عوعو میکند.
سرلشکر، لگدی از سرِ حرص به سگ میزند و سرزده وارد آشپزخانه میشود #ابراهیم در حال سجده است.
سطح آشپزخانه را کف غلیظی پوشانده است.
یونس پشت به سرلشکر دارد، کف شور را به کف آشپزخانه میکشد.
سرلشکر با دیدن آن دو غرولند کنان به طرفشان حملهور میشود: «پدرسوختههای عوضی، شما هنوز آدم...»
اما هنوز حرفش تمام نشده که سر میخورد و پاهایش در هوا معلق میشود و با کمر و دست به زمین کوبیده میشود. وقتی از ته دل آه میکشد، نظامیها به سمت آشپزخانه میدوند و یکی پس از دیگری روی سرلشکر میافتند.
سرلشکر زیرِ بدن نظامیها گم میشود و صدای آه و نالهاش با آه و ناله نظامیها قاطی میشود.
سحر است. سربازها با خیالی آسوده در سالن غذاخوری نشستهاند و دارند سحری میخورند.
گروهبان وارد آشپزخانه میشود.
همه آشپزها حضور دارند؛ بهجز #ابراهیم و یونس.
یکی از آشپزها، یک سینی غذا و یک پارچ آب به گروهبان میدهد و میپرسد: « از سرلشکر چه خبر؟ »
گروهبان درحالیکه لبخند می زند، میگوید: « خیالتان راحت باشد، بعید است تا #عید_فطر مرخص بشود .»
گروهبان از آشپزخانه خارج میشود و بهطرف بازداشتگاه میرود. درِ بازداشتگاه را باز میکند و به تاریکی داخل آن خیره میشود.
#ابراهیم و یونس در تاریکی به نماز ایستادهاند.
گروهبان، سینی غذا و آب را کنارشان میگذارد و با حسرت نگاهشان میکند.
یکلحظه به یاد مرخصی #ابراهیم میافتد.
#ابراهیم میتوانست این لحظات را در کنار خانواده و در راحتی و آسایش سپری کند.
او روزه گرفتن در محله دلنشین خودشان، نمازهای جماعت مسجد محل و افطاری در ایوان باصفای خانه آن هم در کنار کربلایی و ننه نصرت را خیلی دوست داشت، اما روزههای سخت و طاقت فرسای بازداشتگاه برای او لذت بخش تر از هر چیز دیگری است.
#پایان
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#اللهمعجللولیکالفرج
══════°✦ ❃🌷❃ ✦°══════
#قسمتدهم 👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/25849
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#درمحضرشهدا
🎙#شهید_مهرداد_عزیزاللهی
🔸ما هیچ کاری نکردیم هر کاری که میشد اون کارو خدا میکرد ما فقط وسیله بودیم..
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
♦️نماینده مجلس و آقازادهای که شهادت را طلب می کرد
🔹نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بود و از آنهایی بود که نان آقازادگیاش را نمیخورد و برای سرکشی به جبهه ها عازم میشد، البته نه برای گرفتن عکس یادگاری
🌹او شهید حاج مهدی شاه آبادی بود که امام خمینی شاگرد پدرش بود و به این شاگردی افتخار می کرد. امروز ششم اردیبهشت ماه، ملکوتیان سالروز شهادت و بال کشیدنش به آسمان و ٣٩سال حضورش را در این جمع جشن می گیرند.
🔸شیخ #شهید_مهدی_شاه_آبادی در محضر پدری همچون آیت الله شیخ محمدعلی شاه آبادی پرورش یافت. این حضور از او یک انسان وارسته ساخت تا جایی که وقتی با حدود یک میلیون و دویست هزار رای به عنوان نماینده مردم تهران وارد مجلس شورای اسلامی شد، نه تنها این نمایندگی او را از مردم جدا نکرد که وی را بیشتر به میانشان کشاند. تا تعطیلی یا پنج شنبه و جمعه ای دست می داد، خود را به جبهه می رساند تا قدری میان مردان خدایی این روزگار نفسی تازه کند و با انرژیای مضاعف برای خدمت به خلق خدا بازگردد.
#سالروزشهادت
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#قسمت61
. حسین به جبهه بازگشت و حاج احمد رفت به جنوب لبنان. رفتنی که البته تا امروز بازگشتی نداشته است. وقتــی بعــد از چنــد لحظــه از فضــای یادآوری این خاطره بیرون آمدم، ابوحاتم هنــوز داشــت بــه حرف هایــش ادامــه می داد. انگار او هــم خاطراتی از زبدانی داشــت که از پدر شــهیدش شــنیده بود و اتفاقاً با خاطراتی هم که چند لحظه پیش داشــتم مرورشــان می کردم، بی ربط نبود. او که معلوم بود کاملاً با افتخار صحبــت می کنــد، می گفــت: «زبدانــی، محــل تولــد مقاومــت لبنــان و پیدایــش حزب اللهــه. حتــی ســید مقاومــت هم از ثمرات آموزش هاییه کــه رزمندگان ایرانی سال ها قبل، همین جا به شیعیان لبنان دادن.» مســیر دو ســاعت و نیمــۀ دمشــق تــا بیــروت بــه کنــدی می گذشــت و حرکــت خودروهای مردمی که از ترس هجوم تکفیری ها به ســمت لبنان می گریختند، آهنــگ رفتنمــان را کندتــر هــم می کــرد. به غیــر از خودروها، حاشــیه های جاده نیز، از انبوه زنان و کودکان و پیرمردهایی که بار و بنۀ چند روزه ای صرفاً برای زنده ماندن با خود به دوش می کشــیدند، پر بود.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313