#قسمت175
احســاس روزهایی رو داشــتم که تو ایام محرمِ هر ســال، پابرهنه می شــدم و توی خیابون عزاداری می کردم. احساس خوبی بود. دنبال کفش ها نگشتم. تمام مدّت روز، پابرهنه بودم. تا به بهشت زهرا رسیدم.» حسین از حلاوت تاول ها به گونه ای شیرین تعریف می کرد که به حال او غبطه خــوردم. او از ســخنرانی پرشــور امــام در بهشــت زهرا تعریــف کــرد و از آشــنایی بــا جوانــی نوزده ســاله بــه اســم محمــود شــهبازی کــه اصفهانــی بــود و از طرف دانشجویان دانشگاه های تهران، مسئولیت سازماندهی جوانان و دانشجویان را برای امنیت بهشت زهرا به عهده داشت. هنــوز زخــم تاول هــا خوب نشــده بود که حســین دوباره آهنــگ تهران کرد. این دفعه با آیت الله مدنی و دکتر باب الحوائجی و یک ماشین پر از اسلحه. وقت رفتن حسین یک جمله گفت: «کار شاه تمومه.»
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
#قسمت176
قای شاه حسینی یه همافر انقلابی بوده که با بقیۀ بچه های سپاه، یه بهشت کوچولو توی ساختمون پیشاهنگی درست کردن و اسمش شده ســپاه.» حســین هــر روز یــک مطلــب تــازه از ســپاه می گفت که مــن به حال او و بقیه حسرت می خوردم. پیشنهاد دادم که عضو بخش خواهران سپاه شوم. او هم استقبال کرد. با اینکه می دانست باردارم، فقط تأکید کرد که آموزش های نظامی ســنگین انجام ندهم. ســپاه تازه تأســیس همدان ۳۷ عضو در قســمت برادران داشــت و ۲۵ نفر در قســمت خواهران که همه به جز من مجرد بودند. آموزش فشــردۀ نظامی، در زمســتان ســرد و یخبندان کوهپایۀ الوند و جایی که بــه درۀ گــرگ معــروف بــود، شــروع شــد. درۀ گــرگ به یک تبعید گاه در ســیبری بیشتر شبیه بود تا یک اردوگاه آموزشی. تا چشم کار می کرد برف بود و برف. و می توانستیم تصور کنیم گرگ هایی را که تا پشت سیم خاردارهای دورِ اردوگاه می آمدنــد. خواهــران از همــان بــدو ورود، می خندیدند و می گفتند: «بیخود که به اینجا نمی گن درۀ گرگ، اینجا فقط گرگ دووم میاره، خدا به دادمون برسه.» دختــرِ خانــم دبــاغ، یکــی از اعضــای این گروه بود. همۀ خواهران می دانســتند که متأهلم. اما او هم که از بقیه به من نزدیک تر بود، نمی دانست که باردارم. حتم داشــتم که حســین هم هیچ سفارشــی به مربیان ســخت گیر آموزشی نکرده اســت. هر چهار مربی از دوســتان نزدیک او بودند؛ علی شادمانی،جمشــید ایمانی، محمد بهنامجو و اسدالله طهماسبی.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
💠 #نماز_دهه_اول_ماه_ذی_الحجه 🗓به مدت 10 شب 🔻کیفیت خواندن نماز 🔸«#مابین_نمازمغربوعشاء دو رکعت
✴️ اهمیت #نماز و مسجد در کلام سردار #شهیدعلیشفیعی ؛
🔅در معنای نماز خیلی دقت کنیم.
🔸از مساجد به عنوان بهترین و قوی ترین کانال ارتباطی استفاده نماییم.
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
پرنده بیقرار۶ .mp3
31.08M
#کتاب_صوتی🎧
📘پرنده_بیقرار
قسمت 6⃣ #پایان
#شهیدمصطفیچمران
#اللهمعجللولیکالفرج
┈┄┅═✾◄🦋►✾═┅┄┈
قسمت5 👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/27103
#زندگی_به_سبک_شهدا
#شهید_جواد_ویسی
🏝به محل استراحتمان که رسیدم بیشتر احساس خستگی کردم . همان طور که توی چادر دراز کشیده بودم خوابم برد . صبح که برای نماز بلند شدم جواد را ندیدم . او از شب تا سحر با خدای خودش مناجات کرده بود . مثل مناجات های ماه رمضان سال قبل « خدایا ما را در این ماه به فیض کامل برسان » .
🌷منظورش این بود که شهید بشود . حتی برای رسیدن به آرزویش تصمیم داشت به سوریه برود و مدافع حرم باشد اما اجازه اش ندادیم . این بار انگار به آرزویش رسیده بود چرا که چند ماه بعد ماه رمضان شد و در همان شروع ماه خدا به فیض کامل رسید و شهید شد !
#سالروزشهادت
🌹شرط شهید شدن ، شهید بودن است
#اللهماحفظقائدناالامامالخامنهای
برای سلامتی و ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شادی ارواح طیبه شهدا و روح مطهر امام راحل ره و سلامتی مقام معظم رهبری #صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
💔
ذی الحجه که از راه میرسد
دل، هوایی میشود
هوای قدم زدن در پاک ترین نقطه زمین
ما اینجا دل را پرواز میدهیم
ولی شهدا...
آه از شهدا که "عند ربهم یُرزقونند"
از تمامی خوبیها و زیباییهای دنیا که برای ما حسرت است، نصیب بردهاند
و چرا چنین نباشد؟
وقتی شهدا با خدا بر سر جانشان معامله کردهاند...
#شهید_جواد_محمدی
#شهید_مدافع_حرم
#ذی_الحجه
#شبتون_شهدایی
@parastohae_ashegh313
بسم الله الرحمن الرحیم
#هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه۵۷
شرکت در ختم قرآن برای فرج
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313