eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
40 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 📖 صفحه113 شرکت در ختم قرآن برای فرج @parastohae_ashegh313
4_5787647037575009138.mp3
10.34M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت نوزدهم: دِیر راهب، مرزین، حرّان و ... اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله ✧════•❁🌹❁•════✧ ✅ نوزدهمین روز و @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 @parastohae_ashegh313
آفتـاب ... خانه ‌زادِ چشم‌هـاى شماست ، صبح باشما رنگِ نور میزند به روز ...😍 ✋🏻 @parastohae_ashegh313
🕊26مردادماه سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی گرامی باد🦋 💠 روز 26 مرداد سال 1369، میهن اسلامى شاهد حضور آزادگان سرافرازى بود که پس از سال‏ها اسارت در زندان ‏ها و اسارتگاههاى مخوف رژیم بعث عراق، قدم به خاک پاک میهن اسلامى خود گذاشتند. 🔹ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای مظلوم آزاده، بازگشت غرور آفرین آزاگان سرافزار به میهن اسلامی رامحضر مبارک مقام معظم رهبری ( مدظله العالی) ، آزادگان سلحشور و خانواده محترم آنان، کلیه ایثارگران انقلاب اسلامی و ملت قدرشناس ایران اسلامی تبریک و تهنیت عرض می نماییم. اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ بخشش در سیره .... 🔰 شهید عجمیان یه لباس رزمی رو خیلی دوست داشت یه روز به من گفتند: بریم باهم بخریم. 🍃توی مسیر داشتیم می رفتیم برای خرید اون لباس یه دفعه گفتند: استاد نگه دار... 🌱من ترمز کردم سریع پیاده شدند دیدم به سرعت به سمت خانمی رفتند که داشت جا نوشابه ها رو جمع می کرد. ✅ شهید عزیز پولی رو که برای تهیه لباس مهیا کرده بود به اون خانم دادند وقتی برگشت من بغض کردم با انگشت اشکامو پاک کردن و گفتند: استاد این واجب‌تر بود. هدیه به ارواح پاک و مطهر شهدا صلوات 💚الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ @parastohae_ashegh313
مــا را گذاشــت چالــۀ قــام دیــن و بــه مرکــز شــهر رفت. کوچه پــر از عطر یاد عمه بود. برای لحظه ای غم نبودن عمه جای غصه های حسین را گرفت. امّا خیلی زود بــه خــود آمــدم انــگار عمــه هم در گوشــم نجوا می کرد کــه: «پروانه نذار هیچ وقت حسین تنها بمونه.» یــک تاکســی گرفتیــم و خودمــان را بــه محــل اجتمــاع مردم رســاندیم. حســین بلندگو به دست گرفته بود و می گفت: «می بینید که فرار نکردم. پس ورشکستگی قرض الحسنه هم مثل ماجرای فرار کردن من، یه دروغ بزرگ بوده با این هدف که شما باورکنید و صف بکشید و بخواهید، حسابتون رو مطالبه کنید.» خانمی از میان جمعیت صدایش را خطاب به حسین بلند کرد و گفت: «آقا من همین الآن تمام و کمال، پولم رو می خوام. فردا رو بذار برای اونا که دروغ های تو رو باور می کنن.» حسین سرش را پایین انداخت و اشک من جاری شد.غــروب آن روز، دلگیرتــر از همیشــه بــود. پیــش خواهــرم ایران نشســته بودیم که حسین با یک قیافۀ خسته وارد شد. به دلداری گفتم: «چرا به خاطر این مردم قدرنشــناس این قدر حرف و فحش می شــنوی؟! کجای قرآن گفته که خودت رو تا این حد سپر بلا کنی؟!» ایــران معصومانــه نگاهمــان کــرد. حســین از آن جواب هــای از دل برآمــده کــه خــاص خــودش بــود داد: «تــا دیــروز تــوی جبهه، ترکــش و تیر می خوردیــم، امروز به خاطر این مردم ترکش آبرو می خوریم. من که از شــهید بهشــتی بالاتر نیســتم که اون همه ناسزا شنید و دم نزد.» گفتم: «امام، پشت سر شهید بهشتی بود امّا هوای تو رو کی داره؟» گفت: «خدا.» چند روز بعد، انبوهی از خیرین و معتمدین، پول و سند شخصی شان را آوردند و در اختیــار شــعبه ها گذاشــتند. مــردم هــم کم کــم اعتمادشــان جلب شــد و به سپرده هایشان رسیدند. مقروضین به قرض الحسنه هم به تدریج اقساطشان را دادند تا کتابِ تلخ قرض الحسنۀ عدل اسلامی در همدان بسته شود. در این فاصله حسین به اندازۀ 01 سال پیر شد. به وهب و مهدی گفته بود: «فشاری که تو این چند روز به من رسید از عملیات کربلای 5 سنگین تر بود.» شــرایط که آرام شــد گفتم: «فکر نمی کنم دیگه به ســرت بزنه که قرض الحســنه درست کنی.» خندیــد و گفــت: «اتفاقــاً می خــوام همیــن کار رو در ســطح قــوم و خویــش شــروع کنم، مگه می شه، حکم خدا و قرآن رو که فرموده قرض الحسنه بدید، ترک کرد. می شه؟» 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313