•°^<🌸>^°•
👊 منُ فرار ...!
#شهیــد_محمود_رادمهـــر♥️
•قبل از ماموریت اخرش به سوریه پایش
در فوتبال شکسته بود!
برای اینکه زودتــر
برود سوریه، زودتــر از موعد گچ پایش را در آورد.
کمی می لنگید. اصرار می کـردم
برود عصــا بگیرد. قبول نمی کرد.
ته دلـم فـــکرش را هم نمی کردم با این پا بـرود مأموریت!
•خوشحــال بودم که به مأموریت
نمی رود.
اما محمـود می گفت: «خـــانم، تو دعــا کن
هرچه خیر هست خدا همان را انجام دهد».
گفتم: «آخـرتو چطـوری میخوای توی
درگیری با این پات فرار کنی؟»
•خندید و گفت: «مـــگه من می خوام فرار کنـــم؟
آن قــدر می جنگـم تا با دست پـر برگردم!
من و فـــرار؟!
📚منبع : #کتاب_شهید_عزیز
"مجموعه خاطرات شهید رادمهر"
| به روایت همسر شهید.
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄