eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
3.4هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 هیچ چیز، بالاتر از این نیستـــ ڪہ انسانی به دست خود✋ با اراده و اختیار خود✨ جان و هستی خود را فداے یڪ آرمان بزرگ و والاے الهی بڪند🥀 👌☝️یه جوری خوبـــ باش ڪہ وقتی دیدنتـــ بگن: این زمینی نیستــــ قطعا 🌷 میشه @parastohae_ashegh313
😄😂 😘 روبوسی شب عملیات،😘 و خداحافظی آن، طبیعتاً باید با سایر جدایی‌ها تفاوت می‌داشت.  کسی چه می‌دانست ! 🤔 شاید آن لحظه، همه‌ی دنیا و عمر باقیمانده‌ خودش یا دوست عزیزش بود. و از آن پس واقعاً دیدارها به قیامت می‌افتاد.🤭 چیزی بیش از بوسیدن، ‌بوییدن و حس کردن بود😇 به هم پناه می‌بردند🤗 بعضی‌ها برای این‌که این‌ جو را بر ‌هم بزنند و ستون را حرکت بدهند، می‌گفتند: «پیشانی، برادران فقط پیشانی را ببوسید، بقیه حق‌النسا است، حوری‌ها را بیش از این منتظر نگذارید»🤭😂 @parastohae_ashegh313
🍃•|❤️°🍃 براے دلم و بی قرارے هایش و العصر میخوانم و تڪرار میڪنم و تواصو بالصبر و تواصو بالصبر و تواصو بالصبر... ...✨ 🕊 التماس دعا و صلواتــــ🤲 @parastohae_ashegh313
آخرین جلسه توجیهی🎤 آخر جلسه سردار بابایی یه جمله گفت که فضا عوض شد😭 گفت: " مثل اینکه حضرت زهرا اینجاست، نگران نباشید ... "✨ @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂🍁🍂🍁🍂 در میان ازدحام زندگی در امتداد عبور لحظه ها... در رفت و آمد🚶‍♂ قدمهاے بی تفاوت شهر... انگار... آوار میشود بر دلم... اضطراب نبودنتـــــ💔 ؟💘 @parastohae_ashegh313
خواهرم...🧕 میدانی شیرینی چادر در چیست؟❣ اینڪہ تو لباس سربازے را بر تن میکنی اینڪہ مولا با دیدنت لبخند رضایت بر لب هایش می آید✨ و تو دو گوهر گرانبهاے 💎 خویش را ڪہ حیا و عفتت میباشد را حفظ میڪنی با همین یک چادر ساده میدانی به استحڪام چند خانواده ڪمڬ کرده اے؟❤️ میدانی جلوے چه میزان گناه را گرفته اے؟👌 به خدا قسم اینها با دنیایی قابل تعویض نمیباشند... @parastohae_ashegh313
شلمچه بودیم! آتش دشمن☄ سنگین بود و همه جا تاریک تاریک🌚 بچه ها همه کُپ کرده بودند😳 به سینه خاکریز. دور شیخ اکبر نشسته بودیم و میگفتیم و میخندیدیم😄 که یکدفعه دو نفر اسلحه بدست از خاکریز اومدند پایین و داد زدند:🗣 الایرانی! الایرانی!🇮🇷 و بعد هر چی تیر داشتند ریختند تو آسمون💥 نگاشون می کردیم که اومدند نزدیک تر داد زدند:😱 القم! القم، بپر بالا صالح گفت: ایرانیند!🧐 بازی درآوردند!🤔 عراقی با قنداق تفنگ زد به شانه اش و گفت: الخفه شو! الید بالا!😰 نفس تو گلوهامون گیر کرد🤢 شیخ اکبر گفت: نه مثل اینکه راستی راستی عراقی اند😱 خلیلیان گفت: صداشون ایرانیه یه نفرشون چندتا تیر شلیک کرد و گفت: رُوح! رُوح!👻 دیگری گفت: اقتلوا کلهم جمیعا🤭 خلیلیان گفت: بچه ها میخوان شهیدمون کنن🥀 و بعد شهادتین رو خوند🕊 دستامون بالا بود🙌 که شروع کردند با قنداق تفنگ ما رو زدن و هلمان دادن که ببرندمون طرف عراقیا🚶‍♂ همه گیج و منگ بودیم😇 و نمیدونستیم چیکار کنیم که یهو صدای حاجی اومد که داد زد: آقای شهسواری! حجتی! کدوم گوری رفتین؟!🤨 هنوز حرفش تموم نشده بود که یکی از عراقیا کلاشو🧢 برداشت رو به حاجی کرد و داد زد: بله حاجی! بله! ما اینجاییم😧 حاجی گفت: اونجا چیکار میکنین؟😑 گفت:چندتا عراقی مزدور دستگیر کردیم زدن زیر خنده و پا به فرار گذاشتن! 🤪😜😝😂 @parastohae_ashegh313
🍁•°•°•°•🍁•°•°•🍁•°•°•°•🍁 رد میشود این جمعه و تا لحظه آخر از آمدن سبز تو اما اثری نیستـــــ😔 🍂🍂🍁🍂🍂 درستــ مثل چاے سرد شده استـــ از دهن افتاده و تلخ... اول صبحش گرم است و دلچسبـــ... غروبـــ ڪہ میشود، ساعتـــ⏰ ڪند میشود دل پر میشود💔 درون سرهایمان ترافیکــ میشود... جمعـــہ ها باید همیشه صبــــح بماند... غروب هایش، آدم را زنده به گور میڪند...💘 @parastohae_ashegh313
نزدیک غروب، مرتضی داخل یڪ گودال پیڪر شهیدے را پیدا ڪرد. با بیل خاڪ ها را بیرون میریخت هر بیل خاڪ را ڪہ بیرون میریخت مقدار بیشترے، خاڪ به داخل گودال برمیگشت😳 نزدیڪ اذان مغرب بود مرتضی بیل را داخل خاڪ فرو برد و گفت: فردا برمیگردیم صبح به همراه مرتضی به فڪہ برگشتیم به محض رسیدن به سراغ بیل رفت بعد آن را از خاڪ بیرون ڪشید و حرڪت ڪرد! با تعجب گفتم: آقا مرتضی کجا میرے؟!!!🧐 نگاهی به من ڪرد و گفت: دیشب جوانی به خواب من آمد و گفت: من دوست دارم در فڪہ بمانم! بیل را بردار و برو...🍃 🎙 @parastohae_ashegh313
افراد پاکدست و معتقد و خدمتگزار به ملّت به کارگیرید؛ نه افرادی که حتی اگر به میز یک دهستان هم برسند خاطره‌ی خان‌های سابق را تداعی می‌کنند. @parastohae_ashegh313
🌙🌌🌙 شهیدان، نامه گلگون نوشتند🥀 شهادتــــ نامه را با خون نوشتند بنازم این همه ایمان و ایثار به تاریخ جهان، قانون نوشتند🍃 ✨ •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @parastohae_ashegh313 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سال 65 در رويارويى با دشمن متوجه شديم🤭 تانكهاى عراقى درست روبرويمان در فاصله يك كيلومترى در حال پيشروى هستند😥 آن موقع فرمانده دسته ادوات بودم. رو كردم به يكى از بچه ها به نام 'مصطفى' و گفتم مى خواهم كارى كنى كارستان👌🍃 او هم گفت به چشم🤦🏻‍♂ و خمپاره را با فرمان آتش روانه كرد. قبل از شليك گفت: خدايـــا🤲 گلوله را به اين نيت شليك مى كنم كه اولين تانك دشمن را كه سرستون است منهدم كند بعد عبارت 'بسم الله قاصم الجبارين' را به زبان آورد و آتش☄ كرد با كمال تعجب😳 همه با چشمان خودمان ديديم كه گلوله درست رفت داخل لوله تانك و آن را منفجر كرد از خوشحالى😍 هركس هر چقدر مى توانست پريد هوا و 'مصطفى' غرق بوسه شد. @parastohae_ashegh313
📜 🥀 راستــی!!! دردهایم کو؟؟ چرا من بیخیال شده ام؟؟ نکند بی هوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن، چندین هزار، را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم قلبــــ چند نفرمان به درد آمد؟ چند شبـــ خواب از چشمانمان گریختـــ؟ آیا مستـــ زندگی نیستیم؟؟ @parastohae_ashegh313
🙇🏻‍♂ وقتی از عملیات خبری نبود، می خواستی پیداش کنی، باید جاهای دنج را می گشتی. پیداش که میکردی، می دیدی کتاب📚 به دست نشسته، انگار توی این دنیا نیست. ده دقیقه وقت که پیدا می کرد، می رفت سر وقت کتابهاش. گاهی که کار فوری پیش می آمد، کتاب همان طور باز📖 می ماند تا برگردد. ✍یادگاران، جلد ده، کتاب شهید زین الدین، ص 52 📚 @parastohae_ashegh313
یک بار منزل ایشان شام🍲 دعوت بودم. وقتی رفتیم، هنوز نیامده بود. هرچه منتظر شدیم⏰ نیامد. مجبور شدیم شام را بخوریم. آن شب آنجا خوابیدیم. اذان صبح وقتی برای نماز بلند شدم، دیدم پشت در ورودی آپارتمان یک نفر دراز به دراز خوابیده😴 است. چون تاریک بود، دقت کردم. دیدم یوسف است؛ با پوتین و لباس پاسداری . تا ساعت دوازده شب ما بیدار بودیم، نیامده بود. خانمش می گفت: « گاهی دو یا سه شب به خانه نمی آید. اگر فرصت کند و دو سه ساعت بیاید، همانجا پشت در از زور خستگی با پوتین و لباس می خوابد و صبح هم پا می شود و می رود سرکار. » 🕊 ✍کتاب هاله‌ای از نور، ص100 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح؛🌝 هدیه🎁 شگفت انگیز خداوند است فرصت جدیدی برای بهتر بودن و تلاشی دوباره از این فرصت تازه، نهایت استفاده را ببر👌 🤲🍃 @parastohae_ashegh313
😄😄 پس از مدت ها درى به تخته خورد و دسته ما بار و بندیلش👝 را بسته بود که فاصله بین دو عملیات را برود مرخصى و یک آبى زیر پوستمان برود و هوائی تازه کنیم و قبراق و با روحیه برگردیم😍 بین ما بودند کسانى که شاید شش ماه بود مرخصى نرفته بودند😱 یا نخواسته بودند بروند اما این وسط دوستان دیگر انگار جان فک و فامیل شان قسم خورده بودند که حال ما را بگیرند و مرخصى رفتن را کوفت مان کنند🤨 یکى رد مى شد و مزه مى پراند که : کجا؟ 😕 مگر امام نگفته جبهه ها را گرم نگهدارید و خالى نگذارید؟🤭 اما همین که دومى گفت که: مگر نمیگفتید ما اهل کوفه نیستیم حسین تنها بماند؟ معطل نکردیم و دسته جمعى گفتیم : بله درسته شنیدیم اما مصرع دومش را نشنیدید🙄 حالا بشنوید:🗣 ما اهل کوفه نیستیم حسین تنها بماند ما مى رویم به تهران امام تنها نماند !🍃 حسابى خندیدیم و آنها که قصد داشتند سر به سرمان بگذارند بور شدند و رفتند پى کارشان😄👌 @parastohae_ashegh313
🌹 به خاطر مساله اے یه نامه✉️ تند به سید نوشتم که یعنی من از گروه رفتم... حالم خیـــلی بد بود و حسابی شاکی بودم😔 وقتی اومدم خونه و چشم روے هم گذاشتم، رو به خواب دیدم و شروع کردم گلایه از مجلــہ، بی بی فرمود: با بچه من چکار دارے؟!!!✨ من دوباره از حوزه و سید نالیدم، اما باز بی بی فرمودند: با بچه من چکار دارے؟ سومین بار که حضرت زهرا این جمله رو فرمودند، از خوابـــ پریدم... یه نامه💌 از سید به دستم رسید که نوشته بود؛ یوسف جان! دوستت دارم هرجا میخواے برے برو! ولی بدان براے من پارتی بازی شده و اجدادم هوام رو دارن...🍃 ✍منبع: کتاب همسفر خورشید @parastohae_ashegh313
🥀 هرگاه صداے اذان به گوشش میرسید بلافاصله وضو میگرفت و به نماز می ایستاد🍃 این عادت همیشه حسین بود✨ یک شب🌌 که همه خواب بودند از رختخواب برخاستم تا یک لیوان آب بخورم نور ضعیفی💫 را در آشپزخانه دیدم به سمت آشپزخانه رفتم👈 حسین را دیدم که با صداے زیبایش می خواند🕊 گفتم مادر چرا چراغ💡 را خاموش کرده اے؟ گفت: میخواستم شما بیدار نشوید. زمزمه های زیباے حسین هنوز هم در خانه به گوشم میرسد♥️ @parastohae_ashegh313
همه دلخوشیم آخر شب ها 🌙 این است دو سه خط با تو سخن گفتن و آرام شدن 🕊 آرامش آسمان شب سهم قلبتــ❣ــان باشد و نور ستاره ها🌟 روشنیِ بی خاموشِ تمام لحظه هایتان @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الشهـــداء والصدیقیـــن🌷 مثل این رزمنده بیسیـــم چـــی امروز را با لبخنــــد شروع ڪنید 🌷 @parastohae_ashegh313