eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تو لبخندی آری راز لبخندی... لبخندت بوی گل نرگس می دهد... چه زیباست لبخند نورانیت وقتی نگاهم میکنی ... 🌤 صبحتون شهدایی ─┅═☁️☀️☁️═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═☁️☀️☁️═┅─
پهلوان 🌺راوی: حسین الله کرم🌺 سید حسین طحامی(کشتی گیر قهرمان جهان)به زورخانه ما آمده بود وبابچه ها ورزش می کرد. هرچند مدتی بود که سید به مسابقات قهرمانی نمی رفت ،اما هنوز بدنی بسیاره ورزیده و قوی داشت. بعد از پایان ورزش رو کرد به حاج حسن و گفت:حاجی ، کسی هست با من کشتی بگیره؟ حاج حسن نگاهی به بچه ها کرد وگفت:ابراهیم، بعد اشاره کرد؛ برو وسط گود. معمولاً در کشتی پهلوانی ، حریفی که زمین بخورد، یا خاک شود می بازد.کشتی شروع شد. همه ما تماشا می کردیم. مدتی طولانی دو کشتی گیر در گیر بودند. اما هیچکدام زمین نخوردند. فشار زیادی به هردو نفرشان آمد، اما هیچکدام نتوانست حریفش را مغلوب کند، این کشتی پیروز نداشت. بعد از کشتی سید حسین بلند بلند می گفت:بارک الله ، بارک الله، چه جوان شجاعی، ماشالله پهلون! @parastohae_ashegh313 🌷🌷🌷
از نجف آباد ۵۰ ڪیلومتࢪ ࢪاھ مےاومد تا بࢪسھ بھ حسینیھ‌اۍ ڪھ اونجا خادمے مےڪࢪد. مسئول حسینیھ میگھ دو تا شࢪط گذاشتھ بود بࢪاۍ خادمیش: 🌿یڪے اینڪھ من ࢪو پشت حسینیھ بذارید تا اونجا خدمت ڪنم، نمےخوام دیدھ بشم. 🌿یڪے هم اینڪھ هࢪچے ڪاࢪ سخت هست بھ من بدید. ♥️🕊 🕊📎شهدا را یاد ڪنیم با ذکر صلوات ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ★ ╔══ ❅ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╗ @parastohae_ashegh313 ╚══❅ ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╝
‌ زندگیاتون‌ رو وقفِ ڪنید؛ وقفِ‌ جبھہ‌ۍ فرهنگـے، وقفِ ظھور، وقتـے زندگیاتون‌ این‌ شڪلـے بشہ، مجبور مۍشید ڪہ گناه‌ نڪنید! وَ وقتـے ڪہ گناه‌هاتون‌ ڪم‌ و ڪمتر شد.. دریچہ‌اۍ از حقایق‌ بہ روتون‌ باز مۍشہ...! اونوقتہ ڪہ مۍشید شبیہ :)🌼 ـ ـ ـ ــــ۞ــــ ـ ـ ـ یاد شهدا با ❁═══┅┄ 🕊📎شهدا را یاد ڪنیم با ذکر صلوات ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ★ ╔══ ❅ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╗ @parastohae_ashegh313 ╚══❅ ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🦋✨ ✨ای خواهرم بیش از هر چیز که پشت ابر قدرتها را به لرزه در اورد وضربه مهلکی است که بر سر انان فرود می اورد توست که تاثیرش بیش از ریختن است. ┄┅═✧❁🦋❁✧═┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅═✧❁🦋❁✧═┅┄
🌸 ترجمه آیاتےاز قران کریم درباره حجاب و عفاف ┄┅═✧❁🍃🌸🍃❁✧═┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅═✧❁🍃🌸🍃❁✧═┅┄
برا‌خــدا‌ناز‌کن! شهدا‌برا‌خدا‌ناز‌میکردن‌گناه‌نمیکردن‌ولی‌عوضش برا‌خدا‌ناز‌میکردن‌خدا‌هم‌نازشونومیخرید!🌿` @parastohae_ashegh313
🥀می دانستم که حسین شهید شده است. محمدرضا که تازه از اندیمشک به خانه آمده بود به من گفت: مادر، می خواهم شما را به معراج شهدا ببرم تا پیکر حسین را ببینید. با هم رفتیم. در آنجا به طوری که اشک در چشمانم حلقه زده بود، صورت حسین را بوسیدم. 🥀کنار قبری که حسین را به خاک سپردیم، قبر خالی بود. محمد رضا با دست به آن اشاره کرد و گفت: چند روز دیگر شهیدش می آید. در همان مراسم، از همه دوستان و آشنایان حلالیت طلبید و هنگام رفتن به من گفت: مادر مرا حلال می کنی؟ گفتم: تو به من بدی نکرده ای که بخواهم حلالت کنم. گفت: نه، این طوری نمی شود، بگو از صمیم قلب حلالت می کنم. من هم گفتم: حلال ِ حلال. ‌🥀چند روز بعد، شهید آن قبر را آوردند. خودش بود؛ محمد رضا را همانجا به خاک سپردیم. 🌱‌‌روای: مادر شهید پ ن :شهیدسیدمحمدرضا دستواره قائم مقام لشکر۲۷محمدرسول الله «ص» ┄┅═✧❁🌷❁✧═┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅═✧❁🌷❁✧═┅┄
♨️توسل به امام زمان عجل الله 🔸یکی از امور بسیار مهم که باید عنایت ویژه‌ای به آن داشته باشیم، توسل است. توسل خیلی اثر دارد؛ گدایی کردن از درِ خانه خدا و ائمه اطهار و به‌خصوص حضرت بقیه الله که ولی نعمت ما هستند تجارتی است که سرمایه نمی‌خواهد. 🔸 یکی از توسلاتی که آن را مکرر از بزرگان شنیده‌ام، نماز و قرآن خواندن برای روح حضرت نرجس خاتون مادر بزرگوار حضرت بقیة الله عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است. دو رکعت نماز مستحبی بخوان و ثوابش را به روح این بزرگوار هدیه کن که عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف خوشحال می‌شود. 💕 @parastohae_ashegh313
پهلوان 🌺راوی :حسین الله کرم🌺 ورزش تمام شده بود. حاج حسن خیره خیره به صورت ابراهیم نگاه می کرد . ابراهیم آمد جلو وبا تعجب گفت:چیزی شده حاجی!؟ حاج حسن هم بعد از چند لحظه سکوت گفت:توقدیم های این تهرون، دوتا پهلون بودند به نام های حاج سید حسن رزاز وحاج صادق بلور فروش ، اون ها خیلی باهم دوست و رفیق بودند. توی کشتی هم هیچکس حریفشان نبود. اما مهمتر از همه این بود که بنده های خالصی برای خدا بودند. همیشه قبل از شروع ورزش کارشان رو باچند آیه قرآن و یه روضه مختصر وبا چشمان اشک آلود برای آقا ابا عبدالله (ع) شروع می کردند. نَفَس گرم حاج محمد صادق و حاج سید حسن ، مریض شفا می داد. بعد ادامه داد:ابراهیم، من تو رو یه پهلوون می دونم مثل اون ها !ابراهیم هم لبخندی زد و گفت:نه حاجی، ما کجا و اون ها کجا. بعضی از بچه ها از اینکه حاج حسن اینطور از ابراهیم تعریف می کرد، ناراحت شدند. فردای آن روز پنج پهلوان از یکی از زورخانه های تهران به آنجا آمدند. قرار شد بعد از ورزش با بچه های ما کشتی بگیرند. همه قبول کردند که حاج حسن داور شود. بعد از ورزش کشتی ها شروع شد. @parastohae_ashegh313 🌷🌷🌷