eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220318-WA0018.mp3
7.64M
*💥دعای کمیل* *استاد فرهمند🎤* ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
ابوجعفر حسين الله كرم، فرج الله مراديان بعد ادامه دادند: اين اســير ســه روز است كه مشــغول صحبت است. تمام اطاعاتش صحيح و درست است. از روز اول جنــگ هم در اين منطقه بوده. . .🌸🌸🌸🌸 حتي تمام راه هاي عبور عراقي ها، تمامي رمزهاي بيسيم آن ها را به ما اطاع داده. براي همين آمده ايم تا از كار مهم شما تشكر كنيم. ابراهيم لبخندي زد و گفت: اي بابا ما چيكاره ايم، اين كارخدا بود. فرداي آن روز ابوجعفر را به اردوگاه اسيران فرستادند. . ابراهيم هر چه تاش كرد كه ابوجعفر پيش ما بماند نشــد. ابوجعفرگفته بود: خواهش مي كنم من را اينجا نگه داريد. مي خواهم با عراقي ها بجنگم! اما موافقت نشده بود @parastohae_ashegh313
شهید امر به معروف علی خلیلی علی خلیلی در سال ۱۳۷۱ در استان تهران متولد شد و تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد.علی خلیلی از سنین نوجوانی با موسسه فرهنگی دینی بهشت آشنا شده و وارد این مجموعه ی فرهنگی شد. او که انگیزه و استعداد خوبی در انجام فعالیت های فرهنگی داشت خیلی زود به یکی از مربیان موفق این مجموعه تبدیل شد و پس از اخذ مدرک دیپلم وارد حوزه علمیه امام محمد باقر(ع) شد. شام نیمه شعبان تصمیم می گیرد بعد از هیئت رفقای نوجوانش را از نارمک تا محله خاک سفید تهران بدرقه کند. شاید نگران بود. اضطراب اینکه نکند نیمه های شب برای هم هیئتی های کم سن و سالش خطرساز باشد. غیرتش اجازه نداد تنها راهیشان کند. اما در میان راه متوقف شد. غیرتش به جوش آمد. عده ای خناس در حال آزار و اذیت دختر جوان بودند. دخترک وحشت زده استمداد می طلبید. تاب نیآورد. امر به معروف کرد. محل نگذاشتند. طاقت نیآورد. جلو رفت. جامه به دندان گرفتند و گریختند. دخترک دامنش آلوده نشد. اما لحظاتی بعد...قمه جاهلی و اب دیده دیوان و ددان، خون علی را بر زمین ریخت. ماهها گذشت؛ تا در خلسه بهاری نوروز زهرائی سلام الله علیها، نام علی در قطعه آسمانی و بهشتی شهدای غیرت نقش ببندد. علی پهلوان و خوش عیار ماهها با بیماری دست و پنجه نرم کرد. طی این ایام آنقدر زخم زبان شنید که زخمهای جانکاهش را فراموش کرد. روزهای پایانی عمر کوتاهش نامه ای خطاب به رهبری نوشت تا تسکین و التیام زخم هایش باشد. زخم هائی که این روزهای آخر نه بر جسم که روح و قلبش را جریحه دار کرده بود. وقتی که مذهبی های تسبیح به دست و جانماز آب کشیده او را نصیحت می کردند: " جوان مگر مملکت قانون ندارد تو چرا درگیر شدی؟... رهبر هم راضی نبود جانت را به خطر بیاندازی و ..." و چه خوش گفت که از زاهدان خشک مجو پیچ تاب و عشق. @parastohae_ashegh313
هدفتـون‌ایـن‌نباشـه تجربۍبخونیـن↓ دڪتربشیـن...! هدفتـون‌ایـن‌باشـه بندگۍبخونیـن↯ شھیدبشیـن♥️! ☚ ─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
وصیت نامه شهیده زینب کمایی : خدایا نگذار نقاب نفاق و بیطرفی بر چهره مان افتد و در این هنگامه جنگ حسین را تنها گذاریم . اینها از یزدید بدترند و جایگاهشان اسفل سافلین است و بس … ماذا وجدک من فقدک و ماذا فقد من وجدک . چه یافت آنکسی که تو را گم کرد و چه گم کرد انکس که تو را یافت . ( قسمتی از مناجات امام حسین علیه السلام ) بدلیل اینکه هر مسلمانی باید وصیت نامه ای داشته باشد من نیز تصمیم گرفتن این متن را بعنوان وصیت نامه بنویسم و آخرین حرف های خود را برای دوستان و خانواده و تمام عاشقان شهادت بنویسم . از شما عاشقان شهادت می خواهم که راه این شهیدان به خون خفته را ادامه دهید . هیچ گاه از پشتیبانی امام سرد نشوید . همیشه سخن ولی فقیه را به گوش جان بشنوید و به کار ببندید . چون هرکس روزی به سوی خدا باز خواهد گشت. همیشه به یاد مرگ باشید . تا کبر و غرور و دیگر گناهان شما را فرا نگیرد .نمازهایتان را فراموش نکنید و برای سلامتی اماممان همیشه دعا کنید و در انتظار ظهور مهدی عج باشید مادر جان تو که از بدو تولد همیشه پرستار و غمخوار من بودی حال که وصیت نامه مرا می خوانی خوشحال باش که از امتحان خدا سربلند بیرون امده ای و هرگزدر نبود من ناراحت نشو ٬ زیرا که من در پیشگاه خدای خود روزی می خورم و چه چیزی از این بهتر است که تشنه ای به آب برسد و عاشقی به معشوق . مادر جان می دانم که برای رساندن من به این مرحله از زندگی زحمات بسیار کشیده ای و بهمین دلیل تو را به رنجهای حضرت زینب سلام الله علیها قسم می دهم مرا حلال کن و مرا دعای خیر بفرما @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋♥️🦋♥️♥️ وارد حریم شدیم خواستم برم اب بخورم گفتم علی من با رقیه و اردلان میریم اب بخوریم گفت باشه شما برید یه قدم دور شدم ازش شروع کرد به گریه کردن گفت اقا جان تو را به خواهرت قسم التماست میکنم به گلوی تیرخورده شیش ماهه ات قسم یه طوری بشه اسما راضی بشه بتونم برم برای دفاع حرم خواهرت برگشتم و دست زدم رو شونه ی علی گفتم پاشو برگردیم تهران وسایلتو جمع کنیم بعد برو گفت تو. مگه نرفتی اسمااااا گفتم نه اقا دلمو راضی کرد پاشو برگردیم بعد از چند روز زیارت برگشتیم تهران شروع کردیم به جمع کردن وسایلش لباساشو جمع کردم اون شب تا صبح گریه کردم و التماس کردم به خدا گفتم من بدون علی چیکار کنم؟؟؟ خدایا من بدون علی نمیتونمم خدایا خودت بهم صبر بده خواهش میکنم انقدر گریه کردم که سر سجاده خوابم برد صبح که پا شدم دیدم داره کفششو میپوشه کمکش کردم و کفششو پوشید پوتینشو کمکش کردم بپوشه گریه میکردمم اشکام باهام یاری نمیکرد گفتم علی تند تند بهم زنگ بزن علی من نمیتونمااا علی طاقت نمیارمااا علی گفت که اسما باشهه عزیزم اروم باشش اصلا میخوای همش پشت سنگر باشم نرم وسط گفتم علی مواظب خودت باش گفت باشه خانومم رفیق نیمه راه نشو دیگه
بانـو! این چادر تا برسد به‌دست تو هم از ڪوچه های مدینه گذشته هم از ڪربلا هم از بازار شام هم از میادین جنگ... چادر وصیت نامه ی شهداست بر تن تو چادرت را در آغوش بگیر و بگو برایت از خاطراتش بگوید... همه را از نزدیڪ دیده است .@parastohae_ashegh313
شلمچه خلاصه عشق است و... قطعه ای از بهشت ، شلمچه ، آینه ایست که تمام جبهه با خاکهای سرخش درآن‌میدرخشد. و دریچه آسمانی است که از آن بوی رشادت و عطر دلنواز شهادت میوزد❤️🌱 💌@parastohae_ashehh313