eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 📖 صفحه۹۷ شرکت در ختم قرآن برای فرج @parastohae_ashegh313
4_6028273477981571964.mp3
17.67M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت سوّم: دفنِ شهدا... ✧════•❁🌹❁•════✧ ✅ سومین روز و @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 @parastohae_ashegh313
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زندگی نامه #سردار_شهید_مجید_زین‌الدین 📔کتاب ستارگان حرم کریمه #قسمت
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زندگی نامه 📔کتاب ستارگان حرم کریمه در برگزاری مراسم دعا پیش قدم بود؛ دعای توسل، کمیل و ندبه ... صبح جمعه با حال عجیبی ندبه می خواند. آرام گریه می کرد.بعداز دعا چشم هایش سرخ بود. ✍🏻نویسنده کتاب 🌷نثار روح مطهر سردار شهید مجید زین‌الدین ... @parastohae_ashegh313 ━━━━━━༺♥️༻ ━━━━━━
آقای قهاری هم قبول کرده بود. وقتی آمد. کوچه خلوت و خالی بود و فقط، چند قصاب، چاقو به دست، جلو یخانه ایستاده بودند. و عمه سینی اسپند را می چرخانــد و قربان صدقــۀ حســین می رفــت و مهــدی هــم، یک تکه چوب گرفتــه بــود و بیســت رأس گوســفندی کــه مــردم و دوســتان و همــکاران و فامیــل آورده بودند را به خیال خودش چوپانی می کرد. حســین بعــد از دید و بازدیــد، بــه پــدرم گفــت: «دایی جان، فقط یه گوســفند برا قربانی کافیه، بگو بقیه رو ببرن تحویل دارالایتام بدن.» پدرم حرفی نزد، حسین یــک ســاعتی پیــش میهمانــان نشســت و بعــد آمد توی کوچه، آســتین بالا زد و چراغ هــا را بــاز کــرد. روی نردبــان به ســختی می ایســتاد. وقتــی پایین آمد، یک لحظــه دســت روی کمــرش گذاشــت. پرســیدم: «چــی شــده!؟» گفــت: «بعــداً می گم.» جوری که به پدرم برنخورد. جا انداخت که از تشریفاتی که بین او و بقیۀ مردم تفاوت و فاصله ایجاد کند، فراری است. آن شــب، حاج آقارضا فاضلیان امام جمعۀ ملایر، چند ســاعت کنار حســین بود. به آیت الله موسوی امام جمعۀ همدان گفته بود، این آقای همدانی، هیچ چیزی را بر مصالح اسلام و مسلمین ترجیح نمی دهد. تا سه روز میهمان داشتیم. حسین از میهمان و میهمانی خوشش می آمد ولی از بریز و بپاش نه. هر شب غذاهای اضافی را قابلمه می کرد و می داد و می بردند، محله های فقیرنشین. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
ساکش را که تا نصفه خالی بود، باز کردم. چند تکه پارچه برای فامیل آورده بود. قبل از رفتن به حج، چندبار کتاب«حج» شریعتی را خواند و گفت: «خدا کنه توی این یه ماه به دنیا مشغول نشم.» ســرمان که خلوت شــد پرســیدم: «حســین تو یه چیزیت شده و نمی خوای بگی، مجروح شدی تو حج؟» پرسید: «مگه اونجا جبهه س که مجروح و شهید بده.» گفتــم: «آره، مگــه چنــد ســال پیــش ایــن وهابی های از خدا بی خبــر، حاجیا رو از بالای پل با سنگ و چوب و تیر و تفنگ، نمی زدن؟» خندید و گفت: «ای بابا، لیز خوردن کف حمام که گفتن نداره.» و در حالی که نفس می کشید و دست روی دنده اش می گذاشت ادامه داد: «صابون زیر پام بود، سرخوردم و افتادم و نمی دونم چرا از هوش رفتم. فقط یادم می آد که یه لحظه نفسم گرفت و داشتم خفه می شدم.» گفتم: «این یه اتفاق ساده س؟ این جور که تعریف می کنی، خدا عمرت رو دوباره نوشته.» آهــی کشــید و گفــت: «پروانــه، ایــن حرفت، منو یاد یه پیرمــرد نورانی توی کاروان انداخــت کــه روز آخــر بــه هــم می گفتیــم، ایشــا الله خــدا عمــری بده، دوباره ســال بعــد بیــام حــج، اون پیرمــرد در جــواب گفت من مطمئنــم که خونۀ خدا رو دوباره نمی بینم. همین که برگشتیم، به رحمت خدا رفت.» 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷
وصیت مهم امام زین العابدین(علیه‌السلام) به فرزند بزرگوارشان امام‌ باقر(علیه‌السلام) در آخرین لحظات عمر
 
@parastohae_ashegh313
💔 حالا که من دارم می‌روم آنجا از حرم حضرت زینب(س) دفاع می‌کنم شما اینجا از چادر خاکی مادرم زهرا(س) دفاع کنید آخرین سفارش شهید به خواهرش (سید حکیم) @parastohae_ashegh313
✍🏻دلنوشته 🤲🏻 خدایا! هدایتم کن تا ظلم نکنم ، زیرا می‌دانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است. 🤲🏻خدایا! نگذار دروغ بگویم زیرا دروغ ظلم کثیفی است. خدایا محتاجم مکن که تهمت به کسی بزنم. زیرا تهمت خیانت ظالمانه‌ای است. 🤲🏻خدایا! ارشادم کن که بی انصافی نکنم و کورمان کن تا نبایسته ها را نبینم و جز تو منظر نظر نباشد. 🔸بینشی عطا کن که اهل ثمر شویم. و فکری ببخش تا دستگیر باشد، و جز تو به سوی کسی دراز نشود. 🔸راه کاروان عشق از میان تاریخ می‌گذرد و هر کس در هر زمان بدین صدا لبیک گوید از ملازمان کاروان کربلاست. 📔برگفته از کتاب آخرین نامه انتشارات ابراهیم هادی @parastohae_ashegh313
🔹رضا کسی‌ بود که در عملیات مرصاد طرح محاصره‌ منافقین در تنگه چهار زبر را مطرح کرد و اولین کسی بود که تنگه ی مرصاد را بست و منافقان را غافلگیر کرد و از همانجا در 67/5/5 راهی آسمان‌ شد. 🌷شادی روح پاک همه شهدا ْ @parastohae_ashegh313
❖🌹❖ ▦بسیج جایگاه سربازانِ (عجل‌الله) و جای شهدا است...! @parastohae_ashegh313
«» روایتی از زندگی‌نامه‌ی » از شهدای مدافع حرم استان همدان است. 🔹کتاب گویایی که خواهید شنید قصه‌ای است بی‌واسطه از زندگی شهیدی که از زبان همسرش روایت می‌شود؛ روایتی پرشور و احساس و صادقانه که به کتاب جلوه‌ای مستندگونه و واقع‌گرایانه داده است. بنابراین اگر راوی (همسر شهید) در بخش‌هایی از خوانش، از روی احساسات دچار لغزش یا خطا می‌شود، جای اشکال نیست. @parastohae_ashegh313
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏.
‌‌ۚ﷽ ☀️ابراهیم روزها بسیار انسان شوخ و بذله گویی بود خیلی هم عوامانه صحبت می کرد اما شب ها معمولاً قبل از سحر بیدار بود و مشغول نماز شب می شد تلاش هم می کرد این کار مخفیانه صورت بگیرد. 🌕ابراهیم هرچه به این اواخر نزدیک می شد بیداری سحرهایش طولانی تر بود گویی می دانست در احادیث نشانه شیعه بودن را بیداری سحر و نمازشب معرفی کرده اند. 📚سلام بر ابراهیم (زندگی شهید ابراهیم هادی) @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 📖 صفحه۹۸ شرکت در ختم قرآن برای فرج @parastohae_ashegh313