پرتو اشراق
🌹 داستان ملاقات #امام_حسن (ع) با «بلال» اذان گوی پيامبر (ص)
🏴 پس از وفات پيامبر (ص) #بلال_حبشى (اذانگزار پيامبر) به شام رفت و بنا به عهدى كه با خداى خود بسته بود به صفوف مجاهدين در آنجا پيوست و در آنجا با ديگرانى كه حضور يافته بودند، به حضور خود ادامه داد كه شبى كه به خوابى عميق فرو رفته بود.
🌌 پيامبر خدا را ديد كه به ديدارش آمده و خوشحال از چنين ديدارى، به او مى گويد:
❓«اى بلال چرا اينهمه دورى مى جويى آيا وقت آن نرسيده كه به ديدارم آيى؟»
👳🏽♂️ هراسناك از خواب بيدار شد و مى گفت:
🔅«به خدا قسم كه هرگز چهره ات از ذهنم و چشمانم زدوده نشده و حتى يك لحظه تو را فراموش نكرده ام و اينك حتما براى زيارت قبر تو به مدينه بازخواهم گشت».
🧕🏼 همسرش متوجه حرفهايى كه مى زد شد و جريان را از وى جويا شد به او گفت:
👳🏽♂️ «من به انتظار روز مى مانم تا براى زيارت قبر رسول خدا به مدينه (يثرب) بازگردم. پيامبر بخوابم آمده بود تا از اين جفايى كه روا داشته ام، نكوهشم كند».
🌄 همين كه سپيده آن روز دميد به شتاب سوار بر مركبش شد و يك نفس در صحرا و بيابان براند تا بالاخره به مدينه رسيد و هنگامى كه بر سر قبر پيامبر رسيد خود را روى آن انداخت و به گريه افتاد و چهره اش را با خاك قبر مى آلود.
🦋 دیدار بلال حبشی با حسنین (علیهما السلام)
🕌 و در همان حال كه با او به نجوا مشغول بود حسن و حسين (علیهم السلام) براى زيارت قبر جد و مادر خود سر رسيدند؛ وقتى آنان را ديد غم و اندوهش دوباره بخاطر آمد و به شتاب به سوى ايشان رفت و آنان را به سينه اش گرفت و گفت:
🫂 «شما برايم همچون پيامبر خدا هستيد».
👥 ايشان نيز رو به او كرده گفتند:
🔅«وقتى تو را مى بينيم بياد صداى تو مى افتيم كه براى پيامبر خدا، اذان مى گفتى و اينك پس از مدتها كه غيبت داشتهاى ميل داريم كه صدايت را بشنويم».
🕌 بلال در همان دم به پشت بام مسجد رفت تا به خواست دو نواده پيامبر، جامه عمل بپوشاند. زار زار به گريه افتاد و صدايش از مسجد به همه خانه هاى مدينه، پيچيد:
👳🏽♂️ «اللّه اكبر، لا اله الا اللّه محمد رسول اللّه»...
🌴 شهر را به هيجان آورده بود و مدينه از صداى گريه، به لرزه افتاده بود؛
📚 الذهبى در كتاب خود «سير اعلام النبلاء» در ادامه مى گويد:
👳🏽♂️ وقتى بلال: اشهد ان محمدا رسول اللّه را بر زبان آورد زنان سراسيمه از خانه هاى خود بيرون آمدند و مردم گمان كردند كه پيامبر خود از قبر خود، دوباره به زندگى بازگشته ديگر هرگز زن و مرد گريه كننده اى پس از رسول خدا، بعد از آن روز، ديده نشد.
📕 منبع: زندگانى دوازده امام (عليهم السلام)، نويسنده: هاشم معروف الحسنى، مترجم محمد مقدس، ج ۱، صص ۵۰۵ - ۵۱۵.
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#روایت
#داستان_کوتاه