🏴 ۱۰ روز بعد از #واقعه_عاشورا جمعی از بنیاسد بدن شریف #جون غلام جناب ابیذر را پیدا کردند، در حالیکه صورتش نورانی و بدنش معطر بود و سپس او را دفن نمودند.
📚 بحارالأنوار، ۲۲/۴۵.
🌐 @partoweshraq
💧شرم!
⛺ در خیمه تنها #امام_حسین (علیه السلام) بود و او.
🗡 شمشیر را به دست مبارک مولایش داد و گفت آماده است یابن رسول الله.
🌹امام نگاهی به او و سپس شمشیر افکند و گفت:
▪هم اینک از این جمع فاصله بگیر و تا میتوانی دور شو؛ تا ساعاتی دیگر سپاه کافران بر ما خواهند تاخت... به بلای ما مبتلا نشو، برو، تو آزادی.
👁 اشک در چشمان و بغض در گلوی پیرمرد جمع شد. شرم و ادب و حفظ شأن مولایش، دهانش را بسته بود و زبان در کامش نمیچرخید تا حرفش را بگوید؛ اما گفت:
✋مولای من، آزادی من همه آن ایامی بود که غلام تو بودم و بندگی ذات یگانه را کردم.
⁉ تو میخواهی در این واپسین لحظات مرا رها کنی و به بندگی غیر بدهی؟!!
⁉ آیا چون سیاهم، مرا لایق بهشت نمیدانی؟
⛺ این بار امام بود که شرم کرد و زبان در کامش نمیچرخید.
🌹سر به زیر انداخت و گفت بمان... آنگاه سر بلند کرد و گفت:
▪شمشیرت را تیز کن.
✍ سید مصطفی فرقانی
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#داستان_کوتاه
#ماه_محرم
#غلام_سیاه
#جون
جون غلام سیدالشهدا.mp3
4.61M