DELSUKHTEHGAN.IRArzi-Roze 06 Moharam1398.mp3
زمان:
حجم:
7.16M
🎧 #بشنوید
🎶 #روضه حضرت #قاسم_بن_الحسن (ع)
🎤 #حاج_منصور_ارضی
🏴 روز ششم #محرم_الحرام٩٨
💚 به مناسبت #شب_جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
💚 #قاسم_بن_الحسن
🥀 با اسب به روی بدنش افتادند
💔 با کینه ی بابا حسنش افتادند
💔 آنقدر عسل گفت که در آخر کار
🥀 با نیزه به جانِ دهنش افتادند
✍🏻 فرزاد نظافتی
🏴 #ششم_ماه_محرم،
🦋 بزرگداشت جناب قاسم بن الحسن (علیه السلام)
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#شعر
💚 #قاسم_بن_الحسن
🕯️ای گدایان رو کنید امشب که آقا قاسم است
🕯️تا سحر پیمانه ریز کاسه ی ما قاسم است
🌷 یادمان باشد اگر روزی بقیع را ساختیم
🌷 ذکر کاشی های باب المجتبی یا قاسم است
🕯️از همان روزی که رزق نوکران تقسیم شد
🕯️ کربلای سینه زنهای حسن با قاسم است
🌷 این کریمان به نگاه خود گره وامیکنند
🌷 آنکه عمری درد ما کرده مداوا قاسم است
🕯️ گوسفندی نذر او کردیم و مرده زنده شد
🕯️ آنکه نامش میکند کار مسیحا قاسم است
🌷 روی ابرویش اگر تحت الهنک بسته حسین
🌷 در حرم زیباترین فرزند زهرا قاسم است
🕯️ نعره زد: ان تنکرونی ریخت لشکر را بهم
🕯️ وارث شیر جمل شاگرد سقا قاسم است
🌷 مرد نجمه بود و صاحب خیمه شد در کربلا
🌷 سایه ی روی سر مادر به هر جا قاسم است
🕯️ با اشاره هر کجا میگفت: یا زینب ببین
🕯️ آن سر عمامه بسته روی نی ها قاسم است
🕯️ زیر سم اسبها با هر نفس قد میکشید
🕯️ گفت با گریه حسین، این تن خدایا قاسم است
🌷 نعل های خاک خورده دنده هایش را شکست
🌷 مثل مادر این تنی که میخورد پا قاسم است
🕯️ چونکه قاسم بود بین گرگها تقسیم شد
🕯️ یوسف پاشیده از هم بین صحرا قاسم است
✒️ قاسم نعمتی
🏴 ششم #ماه_محرم،
🦋 بزرگداشت جناب قاسم بن الحسن (علیه السلام)
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#شعر
💚 #قاسم_بن_الحسن
🌷 قاسم است و از همه شاهانِ عالَم او سر است
🌷 آن چنان شمشیر میزد گوییا که حیدر است
🌷 داد با یک جمله قاسم، درس عشق و انتظار:
🌷 «جان، فدای یار کردن، از عسل شیرینتر است»
🤲🏻 خداوندا!
به یتیمان امام حسن مجتبی (سلام الله علیه)، سوگندت میدهیم
🕋 با ظهور ولیّت به یتیمی ما پایان بده...
🏴 ششم ماه #محرم،
🦋 بزرگداشت جناب قاسم بن الحسن (علیه السلام)
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#شعر
پرتو اشراق
🌹قـاسم فـرزند #امام_حسن_مجتبی (ع) بـه سـال ۴۷ ه. ق در مـديـنـه مـنـوره ديـده بـه جـهـان گـشـود.(۱) مـادرش ام ولدى (۲) به نام «نفيله» (۳) يا «رمـله» (۴) يـا «نـجـمـه» بـود. در دوسالگى پدر بزرگوارش را از دست داد؛ (۵) و تـا هـنگـام شـهـادت در دامـان پر مهر و عطوفت عموى گرامى خود، #امام_حـسين (ع)، پرورش يافت؛ و در واقعه كربلا به اتفاق مادر و ديگر برادران و خواهران خود حضور داشت.
🌌 بـه نـقـلى در شـب #عاشورا، آنـگاه كه امام حسين(ع) خطبه خواند و به ياران خود فرمود:
▪️«فردا من و شما همه كشته خواهيم شد»...
🌹 وى پنداشت اين افتخار از آنِ مردان و بزرگسالان است و شامل نوجوانان نمى شود. از اين رو پرسيد:
❓آيا من هم فردا كشته خواهم شد؟
🌷 امام (ع) بـا مـهـربـانـى پـرسـيـد:
▪️فـرزنـدم ، مرگ در نزد تو چگونه است؟
🌹 عرض كرد: «اَحلى من العسل»؛ شيرين تر از عسل.
🌷 حـضـرت فـرمـود: آرى بـه خـدا سـوگـنـد، عـمـو به فدايت، تو از آنان هستى كه پس از گرفتار شدن به بلايى سخت كشته خواهى شد. (۶)
🦋 در روز عاشورا هنگامى كه نوبت مبارزه به قاسم رسيد، براى كسب اجازه خدمت امام حسين (ع) آمـد.
💞 حـضـرت او را در آغـوش گـرفـت و هـر دو آن قـدر گـريـسـتـنـد تـا بـى حال شدند. باز قاسم اجازه خواست و امام حسين (ع) امتناع فرمود. قاسم دست و پاى امام را بـوسـه مى زد و بر خواسته اش پاى مى فشرد. ولى امام (ع) اجازه نمى داد تا سرانجام مـوفـق بـه دريـافت اجازه گرديد. وى در حالى كه اشك هايش بر گونه سرازير بود و مـادرش بـر در خـيـمـه ايـسـتاده او را نظاره مى كرد، وارد ميدان كارزار شد و اين رجز را مى خواند:
▪️اِنْ تَنْكُرونى فَاءَنَا فَرْعُ الْحَسَنْ
▪️سِبْطُ النَبىُّ المُصْطَفى وَالمؤ تَمَنْ
▪️هذا حُسينٌ كَالاَسيرِ اَلْمُرتَهَنْ
▪️بين اءناسٍ لا سَقَوا صُوْبُ المَزَنْ
▪️اگر مرا نمى شناسيد، من فرزند امام حسن نوه پيامبر برگزيده و امينم
▪️اين حسين همانند اسير و گروگان، گرفتار مردمى است كه باران رحمت بر آنها نبارد.
⚔ سـرانـجـام پـس از كـشـتـن سـى و پـنـج تـن بـه درجـه شـهـادت نايل آمد. (۷)
📚 ولى طـبـرى و ابـوالفـرج اصـفـهـانـى كـيـفـيـت شـهـادت #حضرت_قاسم را بـه نقل از حميد بن مسلم چنين آورده اند:
🌕 نـوجـوانـى بـه سوى ما آمد كه چهره اش همانند پاره ماه مى درخشيد، شمشيرى به دست و پـيراهن و إِزارى [شلوار] بر تن و دو نعلين به پا داشت، كه بند يكى از نعلين هاى وى پاره شد، فراموش نمى كنم كه بند چپ بود.
👤عـمرو بن سعيد ازدى به من گفت: به خدا به او حمله مى كنم!
🗣 گفتم: پناه بر خدا! از اين كـار چـه مـى خـواهـى، انبوه لشكرى كه دور او را گرفته اند كارش را تمام خواهند كرد.
🗡 گفت به خدا بر او حمله خواهم كرد؛ او حمله كرد و با شمشير بر سر قاسم زد. قاسم بر روى افتاد و فرياد برآورد «عموجان».
🗡 بـه خـدا سـوگـنـد حـسـيـن چـون عـقـاب از جـا جـسـت و هـمـانـنـد شـيـر خـشـمـگـيـن بـر قـاتل قاسم حمله ور گرديد و ضربتى سخت بر وى فرود آورد. او دست خود را سپر كرد ولى آن ضـربـت دسـتـش را از آرنـج قطع كرد. قاتل بانگى برآورد و از آنجا دور گشت.
🏇🏇 تـنى چند از لشكريان عمرسعد حمله آوردند تا عمرو را از دست حسين (ع) نجات دهند؛ ولى ايـن تـلاش آنـهـا بـه جـايى نرسيد و قاسم در هنگام يورش سواران عمرسعد در زير سمّ اسبان جان سپرد». (۸)
🌪پـس از چـنـدى كه گرد غبار ميدان نبرد فرو نشست، امام حسين (ع) را ديديم كه بر بالين آن جـوان ايـسـتـاده و او پـاشـنـه هـاى پـاى خـود را بـر زمين مى سايد، امام حسين (ع) در آن حال مى گفت:
▪️«قومى كه تو را كشتند از رحمت خدا به دورند و در روز رستاخيز جد تو از جمله دشمنان آنان خواهد بود».
🌷 سـپـس فـرمـود:
▪️«سوگند به خدا براى عموى تو بسيار دشوار است كه او را بخوانى و نـتوانـد بـه تـو پـاسخ دهـد، يـا بـه تـو پـاسـخ گـويـد امـا بـه حال تو سودى نبخشد، در يك چنين روزى كه دشمنان او بسيار و ياران او اندك باشند».
🥀حميد بن مسلم گويد: آن گاه او را برداشت، دو پاى پسر را ديدم كه روى زمين مى كشيد، و حسين(ع) سينه به سينه وى نهاده بود.
💭 با ـود گفتم «او را كجا مى برد؟»
⛺️ وى را برد و در كنار پسرش على اكبر(ع) و ديگر شهيدان قرار داد.
🌹 از اسم آن نوجوان پرسش كردم؟
👥 گفتند وى #قاسم_بن_الحسن(ع) است. (۹)
۱. وسيلة الدارين، ص ۲۵۳.
۲. مقاتل الطالبيين، ص ۸۷، دارالمعرفه.
۳. حياة الامام الحسن (ع)، ج ۲، ص ۴۶۰.
۴. ابصارالعين، ص ۷۲.
۵. وسيلة الدارين، ص ۲۵۳.
۶ . مدينة المعاجز، ج ۴، ص ۲۱۴ و ۲۱۵؛ نفس المهموم، ص ۲۰۸.
۷. مقتل الحسين (ع)، خوارزمى ، ج ۲، ص ۲۷، مكتبة المفيد؛ ولى در مناقب ج ۴، ص ۱۱۵، امالى ص ۱۳۸، مجلس ۳۰، فرسان الهيجاء، ج ۲، ص ۲۸، مدينة المعاجز، ج ۳، ص ۳۷۰.
۸. ناسخ ، ج ۲، ص ۳۲۸.
۹. تـاريـخ طـبـرى ، ج ۵، ص ۴۴۷، دارالمـعـارف، مقاتل الطالبيين، ص ۸۸، دارالمعرفه.
#روایت
#عاشورا
#داستان_کوتاه
💚 #قاسم_بن_الحسن
🍯 پیراهنت از بهار عطرآگینتر
❤️🔥 داغت ز تمام داغها سنگینتر
❤️🔥 کام همه تلخ شد ز داغت امّا
🍯 در کام تو مرگ از عسل شیرینتر
🖊 سعید بیابانکی
🏴 ششم ماه #محرم،
🦋 بزرگداشت جناب قاسم بن الحسن (علیه السلام)
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#شعر_مجتبوی
#شعر_حسینی
💚 #قاسم_بن_الحسن
🌹 از خیمه برون آمد و شد سوی سپاه
🌕 با قامت سرو و با رخی همچون ماه
🌕 ناگاه برآمد از دل دشمن و دوست:
🌹 «لا حول و لا قوّة الا بالله»
🖊 سید محمد خسرونژاد
🏴 ششم ماه محرم،
🦋 بزرگداشت جناب قاسم بن الحسن (علیه السلام)
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#شعر_حسینی