eitaa logo
پیک صبا
16.7هزار دنبال‌کننده
25.4هزار عکس
6.7هزار ویدیو
2.2هزار فایل
پیکِ صبا پاتوقِ: #صالحینِ #بصیرِ #ایران ارسال خبر: از طریق مدیران استانی (روابط‌عمومی تعلیم و تربیت استان)
مشاهده در ایتا
دانلود
🏷 یادداشت‌ رشد 🌱 در سکوت و بدون نام، متربیان پایگاه امام خمینی رحمت‌الله‌علیه ماجرای رشد و پیشرفت‌ خود را روی کاغذ آورده‌اند، آن‌ها نوشته‌اند که چه مدت است به سمت قله گام بر می‌دارند و در چه ابعادی رشد کرده‌اند؛ بعضی در علم، بعضی در اخلاق و بعضی دیگر در روحیه. 💫این داستان‌ها، نمونه‌هایی از نهال‌های در حال رویش را روایت می‌کند بیش از ۶۰ نفر که هر کدام با زبانی منحصر به فرد و ادبیاتی متفاوت، تحول درونی خود را روی کاغذ پیاده کرده‌اند. 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
محور اصلی فعالیت‌های ما در پایگاه محمد رسول‌الله مسائل تربیتی و اخلاقی است؛ اما این هفته، با نزدیک شدن به فصل امتحانات، تصمیم گرفتیم کمی حال بچه‌ها را عوض کنیم و به رفع مشکلات درسی آنها بپردازیم. کلاس‌های آموزشی و تقویتی ریاضی برای دانش‌آموزان برای این‌که با آمادگی بیشتری در امتحانات حاضر شوند باعث شد بچه‌ها به‌شدت احساس رضایت کنند و با اعتماد به نفس سر امتحان حاضر شوند. 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
چه ذوقی داشتیم! اولین سوره‌مون رو حفظ کردیم و اومده بودیم جلسه‌ی صالحین حلقه‌ی شهید مصطفی صدرزاده به یمن این اتفاق بعضیا هم خودشون با دستای کوچیک کیک درست کرده بودن؛ با همون دستایی که چند روزه، با قرآن بیشتر انس گرفته و با شوق ورق زده شده... جشن ساده‌ای بود، ولی پر از نور و برکت؛ پر از لبخند، اشک شوق و عطر ایمان بود. نتیجه‌ی این دورهمی هم تصمیم جدی ما برای حفظ سوره‌‌های بعدی بود تا سرگروه پایگاه حضرت سمیه‌ ، یک گام دیگه به تربیت حافظان قرآن آینده نزدیک بشه... 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
بابا گفت برمی‌گردم؛ آمد، ولی در لباسِ شهادت و با عطر بهشـــت... شهرستان امروز صحنه‌ی حماسه بود؛ خورشید هنوز طلوع نکرده بود که پیکر سروان پاسدار «شهید جعفر شهبازی»، با پرچم سه‌رنگ ایران، به خانه برگشت. با لبخند همیشگی‌اش، با سکوتی که دل‌ها را می‌لرزاند. جعفر اهل همین کوچه‌پس‌کوچه‌های خلخال بود، بچه‌ای ساده با دلی بزرگ. با این‌که می‌دانست مأموریت‌هایش خطرناک‌اند، همیشه با لبخند می‌رفت. می‌گفت: «اگر من نرم، پس کی از این خاک دفاع کنه؟» در حمله ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی به خاک کشور، وقتی در نقطه‌ای دور، در غربت، مأموریت داشت، آسمان تیره شد. بی‌صدا، بی‌دفاع، درست وسط شب... و جعفر، مظلومانه آسمانی شد. نه خانواده کنارش بود، نه دوستان، فقط زمین بی‌صدا و آسمانی که بوی شهادت می‌داد. وقتی تابوتش رسید، دو دختر کوچکش فقط یک سؤال داشتند: «بابا چرا این‌قدر دیر کردی؟» و مادر آرام در گوششان گفت: «بابات برای این‌که ما بمونیم، خودش رفت... بی‌صدا، بی‌ادعا، تو غربت…» نام شهیدجعفر در کوچه‌های روستای اندبیل می‌پیچد. او فقط یک پدر نبود، یک قهرمان بود؛ مظلوم، غریب، اما جاودانه. 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران✾••
دل‌های کوچیک،حرف‌های بزرگ اولین روزهای تابستان ۱۴۰۴ پایگاه حضرت آسیه پر شده از صدای بچه‌ها؛ با چهره‌هایی جدی و پر از هیجان، ایستادن و شعار می‌دن، با صدایی بلـــند و رسا: «مرگ بر آمریکا مرگ بر اسرائیل» انگار دل‌هاشون از سنشون بزرگ‌تره... با همون زبان کودکانه، با همون شور و صداقت، از قهرمان‌های وطن حمایت می‌کنن و نشون می‌دن که عشق به ایران، از همون بچگی تو دل‌هاشون ریشه داره... 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
10.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️خطابه‌ی خلخالی‌ها در گوشه‌ای از ایران پهناور، جایی میان کوه‌های سرسبز ، گروهی از نوجوانان دهه نودی صالحینی با چشمانی درخشان و قلبی مالامال از امید، با برادران و خواهران یمنی خود حرف‌هایی می‌زنند، شنیدنی... 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
📮: گوشام رو که تیز کردم، یه خانم داشت درباره بابای من حرف می‌زد! می‌گفت او مثل یه نگهبان خوب که همیشه حواسش به همه چیز بوده هوای مارو داشته... من کنار مامانم نشسته بودم. هر کی اون روز بخشی از جلسه‌ی پایگاه حضرت آسیه رو اجرا می‌کرد، تقدیم می‌کرد به باباجعفر من! قاری قرآن، مداح، گروه سرود و... فهمیدم باباجعفر فقط مال من و مامان نیست. قهرمان من، بابای من، «جعفر شهبازی اندبیلی» از اون روز که در پایگاه شکاری تبریز توسط رژیم صهونیستی شهید شد، قهرمان همه‌ی مردم و و ایران حساب می‌شه... 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
📮: ✨یک پارچه نور 🔖 از غرفه‌ی حس خوب، صدای خنده‌ی دخترونه می‌اومد. با چشم‌هایی که برق می‌زدن، یکی‌یکی میومدن جلو، با یه کم خجالت، می‌نشستن پیشم و می‌پرسیدن: «خاله، می‌تونم یکی از این روسریا رو امتحان کنم؟» 🎈و من با لبخند، یکی از همونا رو سرش می‌کردم و تو گوشش می‌گفتم: «قشنگ‌تر از همه‌ش تویی... چون حجابت، داره دل حضرت زهرا رو شاد می‌کنه.» 🪞اون روز، روسری و شال، فقط یه هدیه نبودن؛ یه شروع تازه بودن. واسه دل‌هایی که می‌خواستن محکم‌تر، باوقارتر، خداپسندتر باشن. 🎀 بعضیا با حجاب اومدن، بعضیا با حجاب برگشتن و من دیدم که چقدر دخترای این سرزمین، آماده‌ن واسه درخشش. 📝 سرمربی صالحین حوزه ام‌البنین ، روایتی از نمایشگاه 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
میقات صالحین، نمایش اقتدار و هم‌دلی بسیجیان استان اردبیل سوم مردادماه ۱۴۰۴ نسیمی از ایمان و امید، شهرهای سراسر استان اردبیل را پر کرد. میعادگاه مصلای شهرهای ، ، ، ، ، ، ، ، ، و و دیگر نقاط استان به صحنه‌ای از شکوه و عظمت تبدیل شد. اجتماع بزرگ گروه‌های تربیتی بسیج، با حضور پرشور متربیان حلقه‌های صالحین نویدبخش فصل نوینی از بصیرت و ولایتمداری بود. 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
صبح زود، نوجوانان پایگاه آسیه اندبیل راهی سفری شدند که نگاهی تازه به ایمان و معرفت‌شان بدهد. اردوی یک‌روزه‌ای که با سلامی بر مزار شهید جنگ تحمیلی اخیر، شهید حسن نظری آغاز شد؛ جایی که عطر غیرت و صدای ایستادگی هنوز در هوا جاری‌ست. در فضای نورانی زیارت امام‌زاده، دل به حلقه‌ی محبت پیوند زدند و روایت غربت دختر سه‌ساله امام حسین، دل‌ها را لرزاند. نماز جماعت، بازی، خنده‌های بی‌تکلف لحظات ساده‌ی آنان را معنا بخشید. ناهار اردو هم ساده بود و صمیمانه و رشته‌های الفت آن‌ها را محکم‌تر کرد... 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
🍰 بازی مــزه‌ها! همه‌چی از یه قول ساده شروع شد. «خاله معصومه» گفته بود قراره راز کیک‌های خوشمزه‌ش رو یادمون بده. ولی هیچ‌کدوم‌مون فکر نمی‌کردیم یه کلاس آشپزی ساده، بشه جایی برای مزه‌کردن چیزای بزرگ‌تر از شیرینی. 🍭 آرد و تخم‌مرغ و شیر که قاطی شدن، خاله گفت: «بچه‌ها، دل‌ آدم هم باید با مهربونی، ایمان و صداقت قاطی بشه، تا طعم بندگی بگیره... درست مثل همین کیک.» کیک که رفت تو فر، همه چشم‌مون بهش بود. خاله لبخند زد و آروم گفت: «بعضی چیزا توی دل آدم، باید توی گرمای امتحان پخته بشه. مثل صبر، مثل وفاداری، مثل انتظار ظهور...» هم خندیدیم، هم فکر کردیم... و تازه فهمیدیم، گاهی بهترین درس‌ها، وسط بازی و شیرینی یاد آدم می‌مونه. 🌀اسم این تجربه شد: «بازی مزه‌ها» جایی که یاد می‌گیریم با دل و دست و فکر، شیرینی زندگی رو بچشیم. تابستون امسال، توی پایگاه حضرت فاطمه‌الزهراء سلام‌الله‌علیها ، یه مزه‌ی تازه داره. مزه‌ی یادگیری، مزه‌ی بندگی، مزه‌ی باهم بودن. 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
31.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در پایگاه‌های مقاومت بسیج ، نو+جوانه‌های صالحین از هر ثانیه‌ی اوقات فراغتشان، لحظه‌ای به یادماندنی می‌سازند. قلم‌های رنگارنگ، ایده‌های ناب و دست‌هایی که هم‌دلانه، شادی، هیجان و رفاقت در هر فعالیت موج می‌زند؛ از مسابقات ورزشی تا اردوهای طبیعت‌گردی... نوجوانان مشتاق در حال یادگیری مهارت‌های عملی مثل کمک‌های اولیه یا ساخت کاردستی و در این میان، مهارت‌هایی که می‌آموزند، نه‌تنها برای امروز که برای فردای زندگی‌شان گنجینه‌ای ارزشمند خواهد بود. 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••