eitaa logo
پلاک ۱۳
102 دنبال‌کننده
704 عکس
138 ویدیو
7 فایل
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درَم... ✨❤️ + اگر نکته‌ای هست: @ftm_omt
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
میشه آدم هم صبور باشه هم عجول؟! پاسخ‌های شما را مشتاقم... 💛
همین شوق دمادم می‏تواند... و بارانی که نم‌نم می‏تواند... دلم را -بس که گنجشک است- حتی نگاه ساده‏ای هم می‏تواند... چرا شعری نخوانم، سنگ باشم فقط ساکت بمانم، سنگ باشم نگاهم لهجهٔ گنجشک دارد چگونه می‌توانم سنگ باشم؟ دو دست خالی‌ام را می پسندند دل پوشالی‌ام را می پسندند فقط گنجشک‌های پرشکسته شکسته‌بالی‌ام را می پسندند پر از احساس باران باشد اما... درختی در خیابان باشد اما... مرا بنویس: گنجشکی که یک عمر دلش می‌خواهد انسان باشد اما... نجیب و بی ریا بودیم اما... و با درد آشنا بودیم اما... منِ دلتنگ و باران و دوبیتی سه گنجشک رها بودیم اما... جهان چشم تری دارد که انگار  دل ناباوری دارد که انگار ولی من، هر چه بی‌گنجشک باشم دلم بال و پری دارد که انگار... تو باید بوی نیلوفر بگیری مبادا رنگ خاکستر بگیری تو باید آنقدر گنجشک باشی که با هر قطره باران پر بگیری به من، ای شوق بی‌پایان، کمک کن! به این گنجشک سرگردان، کمک کن! بلد هستی زبان قطره ها را به من در خواندن باران کمک کن! پر از رقصیدن گنجشک‌ها باش همیشه بر تن گنجشک‌ها باش به مردم اعتمادی نیست، باران خودت پیراهن گنجشک‌ها باش نمی‌ماند تناور شانهٔ من فرو می‌ریزد آخر شانهٔ من مترسک هستم و بار گرانی‌ست پر گنجشک‌ها بر شانهٔ من بگو گنجشک‌ها از من نترسند از این یک تکّه پیراهن نترسند بگو کاری ست زخم عشق، امّا برای عشق از مردن نترسند... + سید حبیب نظاری + شعر کامل نیست... می‌تونید دوبیتی‌های گنجشک رو جستجو کنید و کل دوبیتی‌ها رو بخونید 🐣 + دوستم که دوبیتی‌های گنجشک رو اولین بار ازش شنیدم: @gom_j_sh @pelak13
ما را کسی نخواست، تو هم گر نخواستی، در گوشمان بگو که بمیریم گوشه‌ای... @pelak13
هدایت شده از |عـلویـات|
امیرالمومنین را در بازار کوفه دیدند؛ به لباس فروشی فرمود: آیا مرا میشناسی؟! گفت: بله تو امیرالمومنین هستی. علی(علیه السلام) از مغازه او رد شد و به لباس فروش دیگری فرمود: آیا مرا میشناسی؟! او گفت: خیر. پیراهنی از او خرید و پوشید سپس فرمود: خدا را شکر که علی‌بن‌ابی‌طالب را پوشاند. _از کسی لباس خرید که او را نمیشناخت به دلیل اینکه مبادا لباس را از روی گذشت و جایگاه اجتماعی علی(علیه‌السلام) به او ارزان‌تر بفروشد. @alaviaat | خصائص‌الائمه،ص۸۰
یاد این حدیث افتادم 🕊💚
مهرماه پارسال، توی کوچه گوشیمو از کیفم درآوردم که یه تماس بگیرم، یهو جناب دزد (!) از دستم قاپید و رفت. اگر خود دزدیده‌شدن گوشی ۱٪ حس بد داشت، ترسی که بهم منتقل شد ۹۹٪ بود... یادمه اون شب، بدون این‌که هوا سرد باشه می‌لرزیدم... به‌شدت... واکنش‌های لحظهٔ اول آدما نسبت به شنیدن این خبر رو یادم نمیره... اونایی که -نگران- گفتند: خودت خوبی؟! اونایی که -معمولی- گفتند: ای وای! اونایی که -خونسرد- گفتند: توی کوچه گوشی دستت گرفتی؟! واکنش‌های ثانویهٔ آدم‌ها هم جالب بود... و حالا که نزدیک یک سال گذشته و اون شوک روانی خیلی وقته کمرنگ شده؛ خاطرهٔ حضور اون یکی دو نفری که چند روز همه‌جوره هوامو داشتند، کمرنگ‌نشدنیه... حالا چرا اینا رو نوشتم؟ یه متنی خوندم دیروز، نوشته بود بعضی وقتا اسمش «زمانِ بودن» هست... و این‌که چه افرادی در این زمان حضور پیدا کنند، مهمه... بحث این نیست به آدما امید ببندیم... امید بستن به هرکسی جز خدا، مساوی با ناامیدی از همون شخصه... چون آدما به هر حال آدمن... خیلی وقتا نمی‌تونن. اما این‌که نتونن، با این‌که نخوان، یا حتی تلاش نکنن که ببینن می‌تونن یا نه، خیلی متفاوته... باز هم، بحث این نیست ما از آدم‌ها توقع داشته باشیم... بحث این نیست ما دائماً فکر و انرژیِ ارزشمندمون رو صرف کی چیکار کرد کی چیکار نکرد بکنیم... بحث این نیست همه قرار باشه توی سختی‌های ما، آماده به خدمت و دست به سینه باشن... هر آدمی گرفتاری‌های خودشو داره... بحث فقط اینه: با نگاه به مجموع واکنش و رفتار آدم‌ها در بزنگاه‌ها، می‌تونیم بفهمیم جایگاهمون پیش هرکسی چقدره... و این قضیه معادلات سخت و پیچیده‌ای نداره... . @pelak13
🖤 أُصِبْنا بِکَ یا حبیبَ قلوبِنا ... 🖤 برایت مصیبت‌زده‌ایم، ای محبوبِ دل‌هایِ ما! • زیارتِ رسول مهربانی (ص) @pelak13
هدایت شده از Najva
1_6673095112.pdf
حجم: 32.1M
سیره و صفات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
هدایت شده از منبرک
🏴 به مناسبت رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و السلم (11 ه. ق) ♨️ زجر دادن مومن چه زشت است! سَمِعْتُ أَبِی یَذْکُرُ، عَنْ جَدِّی، قَالَ: ” کُنَّا عِنْدَ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَقَامَ رَجُلٌ وَنَسِیَ نَعْلَیْهِ، فَأَخَذَهُمَا رَجُلٌ فَوَضَعَهُمَا تَحْتَهُ، فَجَاءَ الرَّجُلُ، فَقَالَ: مَنْ رَآهُمَا؟ فَقَالَ الرَّجُلُ: أَنَا أَخَذْتُهُمَا، فَقَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: فَکَیْفَ بِرَوْعَهِ الْمُؤْمِنِ؟ فَقَالَ الرَّجُلُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، وَالَّذِی بَعَثَکَ بِالْحَقِّ, مَا أَخَذْتُهُمَا إِلا وَأَنَا أَلْعَبُ, قَالَ: کَیْفَ بِرَوْعَهِ الْمُؤْمِنِ؟ ثَلاثًا. 📚 منبع: [میزان الحکمه، ج۱۰ ج ۱۸۹۵۹، الترغیب و الترهیب، ج ۳، ص ۴۸۴] 🔸گروهی در محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نشسته بودند. مردی از اصحاب برخاست تا بیرون رود، ولی فراموش کرد کفشهای خود را بردارد، یکی از اصحاب کفشهای او را مخفی کرد. ❓مرد بازگشت و گفت: کفشهای من کجاست؟ 🔸گفتند: ما کفشهای تو را ندیدیم. حضرت متوجه آنان شد و فرمود: چرا مؤمنی را می‌ترسانید؟ عرض کردند: شوخی می‌کنیم. 💢حضرت دو یا سه بار سخن خود را تکرار فرمود: «فکیف بروعه المؤمن»؛ زجر دادن مؤمن چه زشت است! 💠 منبرک 🆔 @manbarak
لب خشک و داغی که در سینه دارم سبب شد که گودال یادم بیاید اباصلت! آبی بزن کوچه‌ها را قرار است امشب جوادم بیاید... قرار است امشب شود طوس، مشهد شود قبله‌گاه غریبان، مزارم اگر چه غریبی شبیه حسینم ولی خواهری نیست اینجا کنارم به دعبل بگو شعر کامل شد اینجا «و قبرٍ بطوس»ـی که خواندم برایش بگو این نفس‌های آخر هم اشکم روان است از بیت کرب و بلایش از آن زهر بی‌رحم پیچیده‌ام من به خود مثل زهرای پشت در از درد شفابخشِ هر دردم از بس که خواندم در آن لحظه‌ها روضهٔ مادر از درد بلا نیست جز عافیت، عاشقان را تسلّای دردم نگاه طبیب است من آن ناخدایم که غرق خدایم «رضا»یم، رضایم رضای حبیب است اباصلت! آبی بزن کوچه‌ها را به یادِ سواری که با ذوالفقارش بیاید سحر تا بگردند دورش خراسان و یاران چشم انتظارش... 🖤 آجرک الله یا صاحب الزمان @pelak13