eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.8هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
7.4هزار ویدیو
149 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
قرار عاشقی👇👇👇
هدایت شده از سلام بر ابراهیم( از لاک جیغ تا خدا)
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺 ✋🌻✨ از دیگر کارهائی که در مجموعه‌ی ورزش باستانی انجام می‌شد این بود که بچه‌ها به صورت گروهی به زورخانه‌های دیگر می‌رفتند و آنجا ورزش می‌کردند. یک شبِ ماه رمضان، ما به زورخانه‌ای در کرج رفتیم. آن شب را فراموش نمی‌کنم. ابراهیم شعر می‌خواند. دعا می‌خواند و ورزش می‌کرد. مدتی طولانی بود که ابراهیم در کنار گود مشغول شنای زورخانه‌ای بود. چند سری بچه‌های داخل گود عوض شدند اما ابراهیم همچنان مشغول شنا بود. اصلاً به کسی توجه نمی‌کرد. پیر مردی در بالای سکو نشسته بود و به ورزش بچه‌ها نگاه می‌کرد. پیش من آمد. ابراهیم را نشان داد و با ناراحتی گفت: «آقا! این جوان کیه؟!» با تعجب گفتم: «چطور مگه!؟» گفت: «من که که وارد شدم، ایشان داشت شنا می‌رفت. من با تسبیح، شنا رفتنش را شمردم. تا الان هفت دور تسبیح رفته یعنی هفتصد تا شنا! تو رو خدا بیارش بالا الان حالش به‌هم می‌خوره.» 💥 وقتی ورزش تمام شد ابراهیم اصلاً احساس خستگی نمی‌کرد. انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته! البته ابراهیم این کارها را برای قوی شدن انجام می‌داد. همیشه می‌گفت: «برای خدمت به خدا و بندگانش، باید بدنی قوی داشته باشیم. مرتب دعا می‌کرد که: خدایا بدنم را برای خدمت کردن به خودت قوی کن.» ابراهیم درهمان ایام یک جفت میل و سنگ بسیار سنگین برای خودش تهیه کرد. حسابی سر زبان‌ها افتاده و انگشت‌نما شده بود. اما بعد از مدتی دیگر جلوی بچه‌ها چنین کار‌هائی را انجام نداد! می‌گفت: «این کارها عامل غرور انسان می‌شه. می‌گفت: مردم دنبال این هستند که چه کسی قوی‌تر از بقیه است. من اگر جلوی دیگران ورزش‌های سنگین را انجام دهم باعث ضایع شدن رفقایم می‌شوم. در واقع خودم را مطرح کرده‌ام و این کار اشتباه است.» بعد از آن وقتی میاندار ورزش بود و می‌دید که شخصی خسته شده و کم آورده، سریع ورزش را عوض می‌کرد. اما بند قوی ابراهیم یک‌بار قدرتش را نشان داد و آن، زمانی بود که سید حسین طحامی، ‌قهرمان کشتی جهان و یکی از ارادتمندان حاج حسن به زور خانه آمده بود و با بچه‌ها ورزش می‌کرد. ... 🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
هدایت شده از سلام بر ابراهیم( از لاک جیغ تا خدا)
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺 ✋🌻✨ ... سید حسین طحامی(کشتی گیرقهرمان جهان)به زورخانه ما آمده بود وبابچه ها ورزش می کرد. هرچند مدتی بودکه سید به مسابقات قهرمانی نمی رفت،اما هنوز بدنی بسیار ورزیده و قوی داشت.بعدازپایان ورزش رو کرد به حاج حسن و گفت:حاجی کسی هست با من کشتی بگیره؟ حاج حسن نگاهی به بچه ها کردو گفت: ابراهیم،بعد اشاره کرد،برو وسط گود. معمولا درکشتی پهلوانی،حریفی که زمین بخورد یا خاک شود میبازد. کشتی شروع شد.همه ما تماشا میکردیم.مدتی طولانی دوکشتی گیردرگیربودند.اما هیچکدام زمین نخوردند. فشار زیادی به هردونفرشان آمد،اماهیچکدام نتوانست حریفش را مغلوب کند،این کشتی پیروز نداشت!!! بعدازکشتی،سیدحسین بلندبلند می گفت: بارک الله،بارک الله،چه جوان شجاعی،ماشاءالله پهلوان. ادامه دارد...... https://eitaa.com/salam_bar_adrahim کانال سلام بر ابراهیم ارائه قسمت هایی از کتاب 🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
هدایت شده از بایگانی مطالب
14.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علت تاکید محبت مردها به بانوان محارم (استاد پناهیان) @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا)
قسمت دوم👇👇👇
بهشت یعنی مسیر پیاده روی اربعین عباس علی هم یک مهندس هندی است که در بین زائران اربعین حسینی حضور دارد که تحصیلاتش را در انگلیس به اتمام رسانده  و در خانواده ای مسلمان و شیعی بزرگ شده است. «در مسیر پیاده روی اربعین از نجف به کربلا صحنه های زیبایی را دیدم و این شوق و شور مردم در حرکت به سمت حرم  امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) وصف نشدنی است.» عباس با بیان اینکه هیچ گاه نمی توان بهشت را در این دنیا به تصویر کشید، ادامه می دهد: «اگر من بخواهم تصویری از بهشت را به دیگران نشان دهم،  این مسیر پیاده روی اربعین که به حرم امام حسین (ع) و حضرت عباس(ع) ختم می شود را نشان خواهم داد . امروز چیزی که همه امت اسلام و مسلیمن به آن نیاز دارند ،  صلح و عدالت است و به نظرم این موضوع مهمی است که می تواند مقدمه ظهور باشد.» @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا)
1_29701421.mp3
15.62M
مداحی سید رضا نریمانی درد دل ما جامانده ها🙏😭 @banomahtab به مابپیوندین👆(درایتا)
قرار عاشقی👇👇👇
هدایت شده از سلام بر ابراهیم( از لاک جیغ تا خدا)
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺 ✋🌻✨ ورزش تمام شده بود.حاج حسن خیره خیره به صورت ابراهیم نگاه می کرد. ابراهیم جلو آمد وباتعجب گفت:چیزی شده حاجی!؟ هم بعد از چند لحظه سکوت گفت: تو قديمهاي اين تهرون، دو تا پهلوون بودند به نامهاي حاج سيد حسن رزاّز و حاج صادق بلور فروش، اونها خيلي با هم دوست و رفيق بودند. توي کشــتي هم هيچکس حريفشــان نبــود. اما مهمتر از همــه اين بود که بنده هاي خالصي براي خدا بودند. هميشه قبل از شروع ورزش کارشان رو با چند آيه قرآن و يه روضه مختصر و با چشمان اشــکآلود براي آقا اباعبدالله شروع ميکردند. نََفس گرم حاج محمد صادق و حاج سيد حسن، مريض شفا ميداد. بعــد ادامه داد: ابراهيم، من تو رو يه پهلوون ميدونم مثل اونها! ابراهيم هم لبخندي زد و گفت: نه حاجي، ما کجا و اونها کجا. بعضــي از بچه ها از اينکه حاج حســن اينطور از ابراهيــم تعريف ميکرد، ناراحت شدند. ...... 🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
هدایت شده از سلام بر ابراهیم( از لاک جیغ تا خدا)
🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹 فرداي آن روز پنج پهلوان از يکي از زورخانههاي تهران به آنجا آمدند. قرار شد بعد از ورزش با بچه هاي ما کشتي بگيرند. همه قبول کردند که حاج حسن داور شود. بعداز ورزش کشتيها شروع شد. چهار مسابقه برگزار شد، دو کشتي را بچه هاي ما بردند، دو تا هم آنها. اما در کشتي آخركمي شلوغ کاري شد! آنها سر حاج حسن داد ميزدند. حاج حسن هم خيلي ناراحت شده بود. من دقت کردم و ديدم کشــتي بعدي بين ابراهيم و يکي از بچه هاي مهمان اســت. آنها هم که ابراهيم را خوب ميشناختند مطمئن بودند که ميبازند. براي همين شلوغ کاري کردند که اگر باختند تقصير را بيندازند گردن داور! همه عصباني بودند. چند لحظه ای نگذشــت که ابراهيم داخل گود آمد. با لبخندي که بر لب داشــت با همه بچه هاي مهمان دست داد. آرامش به جمع ما برگشت. آیسان: هم گفت: من کشتي نميگيرم! همه با تعجب پرسيديم: چرا !؟ كمي مكث كرد و به آرامي گفت: دوســتي و رفاقت ما خيلي بيشتر از اين حرفها وكارها ارزش داره! بعد هم دست حاج حسن را بوسيد و با يك صلوات پايان کشتي ها را اعلام کرد. شــايد در آن روز برنده و بازنده نداشتيم. اما برنده واقعي فقط ابراهيم بود. وقتي هم ميخواستيم لباس بپوشيم و برويم. حاج حسن همه ما را صدا کرد و گفت: فهميديد چرا گفتم ابراهيم پهلوانه!؟ ما همه ساکت بوديم، حاج حسن ادامه داد: ببينيد بچه ها، پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد. ابراهيم امروز با نَفس خودش کشتي گرفت و پيروز شد. ابراهيم به خاطر خدا با اونها کشتي نگرفت و با اين کار جلوي کينه و دعوا را گرفت. بچه ها پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد. ... 🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹