eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.9هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
149 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 سیاستی وجود دارد برای فراموشی این چهره‌ها! 💥۲۲ بهمن سالروز شهادت پهلوان، شهید ابراهیم هادی 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌟 🌟۳۳ ما بعدازظهر راه افتادیم ،فکر کردیم تا شب میرسیم،اما حدود ساعت دو یا سه نصف شب رسیدیم.فرید گفت:وقتی رسیدیم بالا،دیدیم به جای دوراهی که حاج عباس گفته بود ما رسیدیم به یه سه راهی.برای انتخاب راه، من و رسول باهم مشورت کردیم،رسول خیلی قرص و محکم گفت:از این راه میریم،آخه میدونید، آقا شما نباشی فرمانده ما رسوله. سرخ شدم و گفتم؛فرمانده چیه؟آقا راستش هوا داشت تاریک میشد حسابی ترسیده بودیم،اما نمی‌خواستیم مجید و احسان بفهمند. مثلا ما سرگروه بودیم. فرید قمقمه آب را بیرون اورد،آب خورو و گفت:نیمه های شب قرار شد یکجا بخوابیم،درختی نبود که بخوایم چادر و بهش ببندیم برای همین شب دوم زیرانداز داشتیم چادر نداشتیم. فکر کنید بالای ارتفاع، رسول گفت:مجید و احسان بین ما بخوابند که مراقبشون باشیم.اون شب از رطوبت و سرما به سختی تونستیم بخوابیم ،موقع نمازصبح رسول باتمام انرژی بیدار شده بود ،عکس ها هم هست.واقعا ما دلمون میخواست بخوابیم ولی بااجبار رسول بیدار شدیم.واقعا بهشت به اجبار بود دیگه.اون موقع صبح رسول سرحال ایستاده بود و از همه چیز عکس می‌گرفت. آقا مرتضی تشویقمان کرد و به همه ی ما گفت:اینکه تو شرایط سخت باهم متحد باشید،اطاعت کنید، همراه باشید،خیلی مهمه،اینطوری به قواعد کار گروهی عادت میکنید.اقای ساسانی از وسط های ستون شروع کرد به مداحی،شعری که می‌خواند درمورد حرم امام رضا ع بود.دقیقا ساعت هشت صبح بود.تقارن ساعت هشت و مداحی برای امام رضا ع از خوش سلیقگی آقای ساسانی بود.چشم هایم را بستم .یک درد و دل خودمانی با آقاجانم داشتم،قبل آن فرج حضرت صاحب الامر عج را خواستم تل دعای من بیشتر به استجابت نزدیک شود. زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
بهش گفتن آقا ابراهیم، چرا جبهه رو ول نمیکنی بیای دیدار امام خمینی؟ 🔹 گفت ما امام رو برای اطاعت میخوایم، نه برای تماشا! 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا تیر خوردم قبل از اینکه بخورم کف سنگر افتادم تو دامن امام حسین علیه السلام. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
💢من افتخار می کنم که امام خمینی(ره) این انقلاب را رهبری می کند. 🔹شهید علیرضا راهی در سال 1352 در روستای ازوار از توابع شهرستان کاشان در خانوانده مذهبی و زحمتکش و چشم به دنیا گشود. پس از طی کردن دوران طفولیت وارد دبستان روستا شد و مقطع راهنمایی را با رنج و مشقت و مشکلات روستا طی کرد او برای اخذ مدرک دیپلم تصمیم گرفت به شهرستان کاشان برود. او فردی نترس و سخت کوش بود و به فرائض مذهبی از جمله نماز و روزه اهمیت فراوان می داد و به فعالیت های فرهنگی و ورزشی بسیار علاقه داشت. ورزش مورد علاقه اش فوتبال بود که عضو اصلی تیم روستا بود او اخلاقی نیکو و پسندیده داشت به طوری که بین جوانان روستای شخصی الگو بود. همیشه سعی می کرد کاری که مورد رضایت خدا نیست را انجام ندهد. عاشق انقلاب و امام بود و می گفت: «من افتخار می کنم که امام خمینی(ره) این انقلاب را رهبری می کند.» اوقات فراغت خود را در پایگاه امام حسین (ع) روستا یا در کتابخوانی می گذراند.شهید، پدر و مادر خود را عاشقانه دوست می داشت و برای کمک به معیشت خانواده بعد از مدرسه به مزرعه می رفت و سخت کار می کرد. پس از رسیدن به سن 18 سالگی در تیر ماه سال 1371 آماده خدمت به انقلاب و کشور شد. پس از گذراندن دوره آموزشی، به سیرجان از توابع استان کرمان اعزام شد. او مدت 7 ماه خدمت خود را به مبازره با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر گذراند و سرانجام در شانزدهم بهمن سال 1371 در همین راه به شهادت رسید. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢مستندی کوتاه که فقط در یک روز بیش از سه میلیون بازدید گرفت | از بی حجابی تا برهنگی در ایران 🔹 تکان دهنده از وضعیت بی حجابی کشور! 🔹 گلایه های برخی بانوان تهرانی از بی حجابی های اخیر! 📌 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🥀خاطره بسیار شنیدنی استاد دیانی(شیخ‌عمار) از شهید حاج قاسم سلیمانی... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
عبدالله خیلی خوش صحبت بود. بی‌لبخند دیده نمی‌شد. می‌گفت: از صبح که از خواب بیدار می‌شوید، اگر به همه لبخند بزنید و آن‌ها را شاد کنید، برایتان حسنه نوشته می‌شود. آشنا که می‌دید صورتش پر از خنده می‌شد و پیشانی‌اش را می‌بوسید. تا وقتی ایستاده بود و حال و احوال می‌کرد، دستش را رها نمی‌کرد. عبدالله میثمی 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی شنیده نشده از درخواست حاج قاسم سلیمانی از رهبر انقلاب قبل از دریافت نشان ذوالفقار 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
کتاب چشمانت را ورق می‌زنم؛ و از هر صفحه‌اش، راهی به آسمان 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حاج قاسم سلیمانی: همیشه بهترین آدمها اگر بدترین همراه‌ها را داشتند، شکست خوردند آدم اگر میخواهد قله‌ی بلندی بخواهد برود، اگر همراهانش افراد هم وزن این قله نباشند، در راه زمین گیرش میکنند. اما اگر آدمهای همراه این راه، افرادی بودند که نه تنها قله را می‌پیمایند، بلکه آدم را هم میگیرند میبرند همراه خودشان، انسان احساس اطمینان میکند. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 هیچ زمان، آدم‌هایـی که تو را به خـــدا نزدیک می‌کنند رها نکن! بودن آنها یعنی خــــدا هنوز حواسش بهت هـــست شهید جهاد مغنیه❣ 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
هر کس نشود لایق عنوان حقا که برازنده این نام شمایی 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️تحلیل استاد عرب از آیات حجاب در قرآن ❇️قابل توجه مذهبی های صورتی و مخالفان حجاب قانونی 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
♨️رمان (بر اساس واقعیت) 📌مسابقه بزرگ 🍃برگشتم با عصبانیت بهش نگاه کردم ... دلم می خواست لهش کنم ... مجری با خنده گفت ... بیا جلو استنلی ... چند جزء از قرآن رو حفظی؟ ... 🍃جزء؟ ... جزء دیگه چیه؟ ... مات و مبهوت مونده بودم ... با چشم های گرد شده و عصبانی به سعید نگاه می کردم ... . سرش رو آورد جلو و گفت: یعنی چقدر از قرآن رو حفظی؟... چند بخش رو حفظی؟ چند تا سوره؟ 🍃سوره چیه؟ مگه قرآن، بخش بخشه؟ ... . سری تکان دادم و به مجری گفتم: نمی دونم صبر کنید ... و با عجله رفتم پیش همسر حنیف ... اون قرآن ضبط شده، چقدر از قرآن بود؟ ... خنده اش گرفت ... همه اش رو حفظ کردی؟ ... 🍃آره ... پس بگو من حافظ 30 جزء از قرآنم ... 🍃سری تکان دادم ... برگشتم نزدیک جایگاه و گفتم: من 30 جزء حفظم ... 🍃مجری با شنیدن این جمله، با وجد خاصی گفت: ماشاء الله یه حافظ کل توی مسابقه داریم ... 🍃مسابقه شروع شد ... نوبت به من رسید ... رفتم روی سن، توی جایگاه نشستم ... ضربان قلبم زیاد شده بود ... 🍃داور مسابقه شروع کرد به پرسیدن ... چند کلمه عربی رو می گفت و من ادامه می دادم ... کلمات عربی با لهجه غلیظ انگلیسی ... همه در حالی که می خندیدند با صدای بلند ماشاء الله می گفتند ... . 🍃آخرین بخش رو که خوندم، داور گفت: احسنت ... لطف می کنی معنی این آیه رو بگی ...؟ 💫 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
♨️رمان (بر اساس واقعیت) 📌بلد نیستم 🍃معنی؟ ... من معنی قرآن رو بلد نیستم ... 🍃با تعجب پرسید ... یعنی نمی دونی این آیه ای که از حفظ خوندی چه معنایی داشت؟ ... 🍃تعجبم بیشتر شد ... آیه چیه؟ ... 🍃با شنیدن این سوالم جمع بهم ریخت ... اصلا نمی دونستم هر مسلمانی این چیزها رو می دونه ... از توی نگاه شون فهمیدم به دروغم پی بردن... 🍃خیلی حالم گرفته شده بود ... به خودم گفتم تمام شد استنلی ... دیگه نمیزارن پات رو اینجا بزاری ... 🍃از جایگاه بلند شدم ... هنوز به وسط سن نرسیده بودم که روحانی مسجد، بلندگو رو از داور گرفت ... استنلی، می دونی یه نابغه ای که توی این مدت تونستی قرآن رو بدون اینکه بفهمی حفظ کنی؟ ... . 🍃بعد رو کرد به جمع و با لبخند گفت: می خندید؟ .... شماها همه با حروف و لغت های عربی آشنایی دارید ... حالا بیاید تصور کنید که می خواید یه کتاب ۶۰۰ صفحه ای چینی رو فقط با شنیدنش حفظ کنید ... چند نفرتون می تونید؟ ... . 🍃همه ساکت شده بودن و فقط نگاه می کردند ... یهو سعید از اون طرف سالن داد زد: من توی حفظ کردن کتاب های دانشگاهم هم مشکل دارم ... حالا میشه این ترم چینی نخونیم؟ ... و همه بلند خندیدن ... 🍃حاج آقا، نیم رخ چرخید سمت من ... نمی خواید یه کف حسابی براش بزنید؟ ... . 🍃و تمام سالن برام دست می زدند ... به زحمت جلوی بغضم رو گرفته بودم ... 💫 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
عجب حکایتی دارد این شهید ...🥲💔 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
گرامی باد روز پاسدار ؛ بر آنان ڪہ از جنس شهیدان و هم پیمان با حسین(ع) و از نسل فصل سرخ استقامتند. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
... از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓 . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم😓، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم...😭 گذشتم... . 🌷هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم!😭 تمام شد... .🥀🕊از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌟 🌟۳۴ حدود ساعت نه رسیدیم به نقطه ای که مشخص شده بود.آقای فلاحيان برای ما چند دقیقه ای صحبت کردند و بعد هم صبحانه و استراحت.بعد صبحانه ذوق و شوق ما بیشتر بود.وقتی رسیدیم آقا مرتضی همه چیز راکامل چک کرد ،مثل همیشه کلی هم توصیه کرد.گاهی با روح الله که حرف می زدیم ،بهم میگفت :برای راپل خیالم راحته،چون مربی خوبی بالای سرت بوده. نوبت من شد.وقتی آماده شدم،دستکش های جدیدم را با ذوق دستم کردم.قبل از پریدن نگاهی به روح الله کردم و برایش دست تکان دادم. طناب هایم را تنظیم کردم.خودم را به سمت پایین پرت کردم.یاد حرف آقا مرتضی افتادم که زیباترین حالت در این لحظه، حالت فرشته است.حالتی مثل وارونه شدن گرفتم. پاهایم را به سمت بالای طناب کشیدم،دور طناب پاهایم را محکم قفل کردم و سرم به سمت پایین بود.دو تا دستم را دوطرف خودم باز کردم.در آن لحظه اصلا حس فرود نداشتم،بیشتر حس میکردم دارم پرواز میکنم،درست مثل یک فرشته. تصویر لبخند ناصر را دیدم ،فهمیدم این همان اتفاق خوبی بود که من باید به آن می‌رسیدم و گاهی برای اوج گرفتن،باید پایین آمد، کمک کرد،دستی را گرفت،آبرویی را خرید و دلی را شاد کرد و این یکی از درس های رشد بود که ما کنار مربی مان یاد گرفتیم. آن روز برایم خیلی شیرین بود. مطمئن تر از قبل شدم که خدا در تمام لحظات به من،از هرکس و هرچیزی نزدیک تر است. بعداز ظهر بچه ها گروه گروه کنار هم نشسته بودند و گپ میزدند.نگاه کردم دیدم دوروبر آقا مرتضی خلوت شده،دستی به موهایم کشیدم و رفتم کنارش نشستم. باهم حرف زدیم،در مورد خیلی از چیزهایی که می‌توانست به رشد اخلاقی آدم ها کمک کند،حرف زدیم،اما هیچ کدامش مثل ایثار به این رشد سرعت نمی‌داد.(ایمان به خدا و اهل بیت علیهم السلام مهم هست،اما تکمیل کننده این مسیر از خود گذشتن و ایثار است که باید یاد میگرفتم و تمرین میکردم.اینکه جایی بتوانیم با همه علاقه و نیازی که داریم،انتخاب کنیم،بگذریم و نه بگوییم،خیلی نقش مهمی دارد. زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بدون تعارف با خانواده سردار شهید علی آقازاده از شهدای قمی حمله اسراییل به دمشق 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وعده‌ای که به آن عمل شد... 🔹حضور سرزده رهبر انقلاب بر مزار شهید پوریا احمدی، بخاطر وعده‌ای که به فرزند شهید داده بودند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
💌 اگر با ریخته شدن خون ناقابل من، فرج مولایم امام زمان (عج) نزدیکتر میشود، پس ای خمپاره‌ها بر من ببارید و خونم را بریزید. شهید شیرعلی سلطانی ❣🍃 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
آیین دل تو، مهربانیست شهید در سینه، بـهار جاودانیست شهید هر لحظه نگاهت به دلم می‌گوید عشق تو دلیل زندگانیست شهید 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa