🔴🔴شبهه:
دقت کردین شهدا فقط به #حجاب خانوما حساسند!! فقط #دلواپس چندتار مو هستند ولی به دزدی و اختلاس و عملکرد مسئولین هیچ حس خاصی ندارند!!!
🔵موضوع: #شهدا #وصیتنامه #حجاب #اختلاس
🔵🔵پاسخ شبهه:
🔸اگر وصیت و سیره شهدا را مطالعه میکردید متوجه میشدید که شهدا چه در طول زندگی خود و چه در دوران مبارزاتی خود #دلواپس و حساس بسیاری از چیزها بودند.
دلواپس ایمان ما که خدشه دارنشود،
دلواپس امنیت ما ،که به خطر نیوفتد ،
دلواپس ناموس ما ،که نگاه چپ به آن نیوفتد،
دلواپس #فقرا ، که محتاج نان شبی نشوند،
دلواپس #خواص ، که #بصیرتشان ازدست نرود،
دلواپس #بیت_المال که چپاول نشود،
دلواپس #حقوق_ضعفا بودند که پایمال نشود
دلواپس #ولایت که پشتش راخالی نکنند،
دلواپس آرمانهای ما، که برایش جان دادند تا تحقق یابد، 👈که اگر محقق نشده ، تقصیر آنهایی ست که #خون_شهدا راپایمال کردند،
وکوتاهی ماست که یادی ازدلواپسی شان نمیکنیم.
🔸 پس توصیه میکنیم #وصیت_نامه هایشان رابخوانید ، تامتوجه شوید خواسته هاشان چه بوده.
🔸آنچه در اولویت اول برای شهدا بوده و در وصیتنامه ایشان نیز تقریبا بدون استثنا وجود دارد ، اطاعت از #ولی_فقیه است.
🔸در حقیقت نگاه و حساسیت اصلی شهدا به پیروی و اطاعت از ولی فقیه بوده است .
چرا که اگر مسئولین و مردم در مسیر اطاعت از ولی فقیه قرار بگیرند ، پاکدستی ، حفظ بیت المال، خدمت به مردم، توجه بیشتر به فقرا ، حجاب و پاکدامنی و غیره ... همه وهمه ، قطعا تحقق میابد.
تهیه شده در:
@Forqancybery96
باز نشردر
از لاک جیغ تا خدا
@banomahtab
Moghadam-EidGhadir1390[04].mp3
2.62M
🔸علی دلبره ، علی محشره ، علی حیدره🔹
#غدیر
#ولایت
#از_لاک_جیغ_تا_خدا
@banomahtab
به مابپیوندین👆(درایتا)
♻️ #حامی_ایتا
👆🏼 این چند تا فایل رو اگه کسی گوش بده کاملا متوجه اوضاع الان کشور میشه.
🔵 به طور کلی ولایت به خاطر حجب و حیایی که داره و به مردم و منتخبین مردم #احترام میذاره، خیلی از افشاگری ها رو نمیکنه و خیلی حرفا رو نمیزنه.
⭕️ منافقین هم از همین موضوع استفاده میکنن و با فسادها و دروغ ها، عرصه رو بر #ولایت تنگ میکنن تا جایی که اگه عمارهایی برای تبیین نباشند
حتی خود مردم هم برای تکه تکه کردن ولایت از هم سبقت خواهند گرفت؛ درست مثل کربلا...
💢 الان چه تعداد از انقلابیون جان بر کف رهبری، دچار شک و تردید شدند؟!
بوی کربلا میاد... عمارها کجا هستند...؟
#از_لاک_جیغ_تا_خدا
@banomahtab
به مابپیوندین👆(درایتا)
♻️ #حامی_ایتا
🌸🕊
#شهیدانـه🌷
••به رُفقایش گفتہ بود:
••من اهمیت نمےدهم درباره ما
••چه مےگویند..
••من میخواهم دلِ #ولایت رو
••راضی کنم..
+ این #بصیرت چگونه حاصل میشود؟!
👈بر اثر گذشتن از خود...👌
#سردارشهید_حسینخرازے
#امام_زمان
#از_لاک_جیغ_تا_خدا
@banomahtab
به مابپیوندین👆(درایتا)
♻️ حامی ایتا
🌸🕊
#شهیدانـه🌷
••به رُفقایش گفتہ بود:
••من اهمیت نمےدهم درباره ما
••چه مےگویند..
••من میخواهم دلِ #ولایت رو
••راضی کنم..
+ این #بصیرت چگونه حاصل میشود؟!
👈بر اثر گذشتن از خود...👌
#سردارشهید_حسینخرازے
#امام_زمان
#کرونا_را_شکست_میدهیم
#از_لاک_جیغ_تا_خدا
@banomahtab
به مابپیوندین👆(درایتا)
♻️ حامی ایتا
💫#ولایتمداری حاج قاسم از بیان #حاج_حسین_یکتا؛
❤️#حاج_قاسم در آزمون ولایتپذیری سربلند شد و ثمره پیشرفتهای ایشان در عرصههای مختلف، تواضع بیشتر در برابر #ولایت بود.
💠هر چه به کنار رفتن پردههای غیبت و #ظهور_منجی عالم بشریت نزدیکتر میشویم، امتحان ولایتمداری نیز سختتر میشود و پیروان #مکتب_سلیمانی باید ولایتمداری بیچون و چرا تمرین کنند.
💠حاج قاسم سلیمانی با شهادت خود بر ماذنه عالم اذانی به افق #افول_آمریکا گفت و #امام_خامنهای در بیتالمقدس نماز آن را اقامه خواهد کرد.
۲۴ بهمن ۱۳۹۸
#شهدا
#شهید_سردار_سلیمانی
#مکتب_سلیمانی
#شهیدان_الگوی_جذب_جوانان
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
@ebrahim_navid_shahadat
@ebrahim_navid_sticker
═══°✦ ❃ ✦°═══
❀#انتشاربادرج_لینک_مجازاست.👆
❤️ #شهید_محمد_سخندان ❤️
طول مدت عمرش کوتاه ولی بسیار مفید بود
او همواره اطرافیانش را به #نماز_اول_وقت و #دست_گیری کردن از نیازمندان و فقرا و #قناعت در زندگی #غیبت_نکردن و بدگویی دیگران را نکردن سفارش میکرد
او در اواخر عمر شریفش به حرم امام رضا هر شب میرفت #آرزوی رفتن به سوریه داشت زیرا نمیتوانست بی حرمتی به اهل بیت را ببیند سربازان امام زمان که در حال دفاع از #ولایت بودن را تنها بگذارد به گفته ی دوست نزدیکش حامد شبها به حرم میرفت و نماز شب میخواند و دعا میکرد زودتر برود.
#حیدریون
#حاج_عمار
¤شهیدمدافعحـرم #محمد_سخندان 🌹
• شهادت ۱۳۹۴/۸/۱۹
• محل شهادت حلب
『رهبرانه🍃』
🌷حاج قاسم: به زودی فتنههایی پیش روی خواهید داشت که کل شهدا آرزوی حضور به جای شما را خواهند داشت!
آن روز من نیستم، ولی شما پشت آقا را خالی نکنید
#ولایت✨
#سرداردلها🌷
هدیه صلوات ✨
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
.
.
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
.
.
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
.
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
.
.
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
.
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم...
.
.
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
.
.
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
.
.
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا
گاهی،نگاهی...
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀
#شهدا
#ولایت_فقیه
#شهید_والامقام
#محمد_غفاری
پیامم به #امت و ملتی که نائب #بقیه_الله آنان را ملت معجزه اسای قران میداند. بر خلقی ست که #مشتاقانه از جان و مال #خویش در راه خدا می گذرند...
راه ما چیزی جز #پیروی از #ولایت_فقیه به #حق نیست!
چشم و گوش به فرمان #ولایت باشید! و از آن #پشتیبانی کنید و گفته های #مقام_عظمای_ولایت حضرت #امام_خامنه_ای عزیز را با جان و دل گوش کنید و به آن عمل کنید که اگر در این #راه قرار بگیرید به #یاری_خدا سعادتمند و روسفید خواهید شد .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
.
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
.
.
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
.
.
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
.
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
.
.
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
.
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم...
.
.
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
.
.
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
.
.
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا
گاهی،نگاهی...
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#تلنگر_تذکر_تفکر...
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!🤔
.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞
.
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یا_زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم😓 از کوچه گذشتم...
.
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی؟!
برای دفاع از #ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓
.
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم😓، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی #دل...
کم آوردم...😭
گذشتم...
.
🌷هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم #مدارس !
هم #دانشگاه !
هم #فضای_مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم...
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...😭😭😭
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!😭
تمام شد...
#تمام
.🥀🕊از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا، نمی توان گذشت...
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa