🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴
#شهید_مدافع_حرم
#مصطفی_صدرزاده
توی سن پانزده سالگی بود ، برای کمک به #مسجد ، #جمعه شبها می رفت بهشت زهرا ، تو سن نوجوانی و غرور !
وقتی بهش می گفتم #مامان اذیت نمی شی بری پول جمع کنی، می گفت مامان خیلی لذت داره #برای_خدا گدایی کردن .
#مصطفي ازهمان #نوجوانی درحال خودسازی بود و خیلی زجر کشید و اجرش رو دید .
امیدوارم اون دنیا دست مارو هم بگیره ان شاالله
#بهشت را به #بها می دند
#نه_به_بهانه
#شهادت_اما
قیمتی دارد بالاتر از #بهشت!
برای اینکه #خدا خود بشود بهای #خون تو
#چقدر_آماده_ای
راوی :
#مادر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهـش_پر_رهرو
🕊🌹🌷💐🌷🌹🕊
#شهیدانه
#کلاس_درس_شهدا
#شهید_والامقام
#سید_مجتبی_علمدار
اگر خـواستی #زندگی کنی، باید
منتظر #مرگ باشی! ولی اگر #عاشق
شدی ، دوان دوان سمت #فدا شدن
در راه #معشوق میروی !
این خاصیت کسانی است که در
فکر #جاودانه شدن هستند ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀
#مثل_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#حسن_احمدی
خانه پدر که می آمد ، بیکار نمی نشست .
اول از پدر شروع می کرد ، موها و محاسنش را اصلاح می کرد ، ناخن هایش را می گرفت و لباس تمیز به بابا می پوشاند ، بعد هم می رفت سراغ خانه ، اگر کاری روی زمین مانده بود انجام می داد .
راوی
#مادر_شهید
همیشه در خانه در کارها خیلی کمک می کرد .
وقتی هم که مهمان داشتیم بیشتر خودش پذیرایی می کرد .
وقتی که غذا آماده می شد در پهن کردن و چیدن سفره کمک می کرد و بعد هم کمک می کرد سفره راجمع کنیم و داخل آشپزخانه می آمد و می گفت خانمم شما خسته شدی من همه ی کارها را انجام می دهم .
راوی#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#در_محضر_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#محمود_ستوده
یکی از همرزمان محمود نقل می کند :
تا زمانی که در منطقه کرخه نور بودیم هرگز نشد حتی یک شب #شهید_ستوده بدون پوتین استراحت کند و هر لحظه آمادگی کامل برای هجوم به دشمن در او وجود داشت .
در این وضعیت جنگ اقتصادی چقدر به #مسئولینی مانند #شهید_ستوده نیاز داریم.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#علی_اکبر_قربان_شیرودی
همسرم محمد علی هر بار که مسجد و هیئت می رفت، علی اکبر را هم با خود می برد.
علی اکبر عاشق مداحی و روضه شده بود و استعداد خوبی هم داشت.
هر وقت از مجلس روضه برمی گشت، خواهرانش را جمع می کرد.
او مداحی می کرد و آنها سینه می زدند. نوجوان هم که بود، زیارت عاشورای امام زاده را می خواند و مداح محرم روستا بود.
راوی :
#مادر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم
#ماه_خون_و_قیام
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#ماه_محرم
#شهید_والامقام
#محمدحسین_مرادی
شب سوم محرم تازه از عملیات برگشته بودیم. محمد حسین اصرار می کرد که باید برویم حرم.
بیشتر بچه ها از فرط خستگی توان نداشتند بیایند. فقط من اعلام کردم که حاضرم همراهش به حرم بیایم.
راه افتادیم. وقتی رسیدیم به حرم، برق رفته بود. اجازه ورود به حرم را نمی دادند.
محمدحسین اصرار کرد تا قبول کردند که فقط داخل حیاط برویم. وقتی وارد حیاط شدیم، دیدیم با اینکه 3 روز از محرم گذشته هنوز حرم سیاهپوش نیست و پرچم عزا هم روی گنبد نصب نشده است. رفت دوباره کلی التماس کرد تا اجاره بدهند که او پرچم سیاه را بگذارد.
با اصرار محمدحسین، خادم حرم هم مجبور شد قبول کند. وقتی محمدحسین رفت بالای گنبد،
اول احترام نظامی گذاشت و بعد هم پرچم را تعویض کرد.
فردا صبح یعنی چند ساعت پس از این حادثه از ناحیه پهلو و بازو مجروح شد که منجر به شهادتش شد.
راوی : #همرزم_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم
#ماه_خون_و_قیام
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#علی_صیاد_شیرازی
خانهدار شدن شهید صیاد طول و تفصیل دارد. بالاخره بعد از کش و قوسها و چانهزنیهای فراوان صیاد را راضی کردیم که ماشینش را بفروشد و خرج خانه کند.
با کمک چند نفر از همکاران خانه را برایش آماده کردیم. قرار شد با خودش برویم و خانه را ببینیم. رفتیم. خوب همهجا رو بازدید کرد. حیاط، طبقههای بالا و زیر زمین که یک سالن وسیع داشت و یک اتاق کوچکتر.
خانه تازه رنگشده بود و موکت هم نداشت. برگشت یکی از بچهها را صدا کرد و گفت: «آقای جمشیدی! برو بازار چندمتر پرچم بگیر و بیار دور تا دور این اتاق نصب کن. از این پارچ هایی که روش شعر نوشتهشده؛ “باز این چه شورش است” از همونها بگیر و بیار» .
ن و تیمسار ازگمی بههم نگاه کردیم که صیاد چه کار میخواهد بکند.
گفت: که «از این سالن استفاده شخصی نمیکنیم. اینجا میشه حسینیه که همان هم شد.
شبهای اول هر ماه مراسم عزاداری امام حسین و ائمه را آنجا برگزار میکرد. خودش جارو دست میگرفت و قبلاز آمدن مهمانها، حیاط و پیادهروی جلوی در را آبوجارو میکرد. هرچه اصرار میکردم که «حاجآقا! بدید من جارو میکنم»، فایده نداشت.
وقتی هم که مهمانها میآمدند، کفشها را جفت میکرد. بعد میآمد توی سالن؛ همان کنار در دو زانو مینشست.
راوی :
#همرزم_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم
#ماه_خون_و_قیام
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
#قسمت_چهارم
حضرت آقا شهید بالازاده را جلو کشیده و در آغوش میگیرند و رو به سرتیم محافظانش کرده و میفرمایند: «آقای...! یک زحمتی بکش با آقای ملکوتی (امام جمعه وقت تبریز)تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است, هر کاری دارد راه بیاندازید و هر کجا هم خودش خواست ببریدش, بعد هم یک ترتیبی بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل, نتیجه را هم به من بگویید»
حضرتآقا خم شده صورت خیس از اشک شهید بالازاده را بوسیده و میفرمایند: «ما را دعا کن, پسرم درس و مدرسه را هم فراموش نکن, سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان»
مرحمت بالازاده با مجوز آقا وارد تیپ عاشورا شد - چه نام بامسمایی- شجاعت و درایت را با هم داشت و همه در حیرت که این همه در یک نوجوان ۱۳ ساله چگونه جمع شده است.
بر و بچههای تیپ عاشورا چهره مهربان و جدی مرحمت را از یاد نمیبرند. بیشتر اوقات کنار فرمانده خود شهید مهدی باکری دیده میشد.
روز ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر در جزیره مجنون شهید شد.
آقا مهدی باکری هم در همان عملیات به شهادت رسید .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
🥀🌹🕊🌷🕊🌹🥀
#عاشقانه_های_شهدا
#شهید_والامقام
#محمدتقی_پکوک
فرمانده توپخانه لشکر محمد رسول الله (ص)
بدانید که به دو جای بدنم شلیک خواهد شد .
یکی به #مغزم که به #اسلام میاندیشد و دیگر به #قلبم که برای اسلام میتپد.
و همانطور که گفته بود در ۲۱ مرداد ۱۳۶۲ در جاده اسلامآبادِ غرب توسط گروهک تروریستی کومله به فیض #شهادت نائل آمد .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
🕊🏴🌴🏴🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#محمدباقر_مؤمنی_راد
نزدیک اذان صبح در خواب، از امام حسین (ع) یک پیام شفاهی دریافت کرده بود و یک پیام کتبی .
پیام شفاهی وعده ملاقات امام حسین (ع) بود و در نامه حضرت نوشته بود :
چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی.
وقتی بیدار شد حال بارانی داشت .
چند شب بعد شهید شد .
امام حسین (ع) آمده بود دنبالش .
راوی :
#حاج_علی_سیفی
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم_و_صفر
#ماه_برکات_اسلامی
#ماه_زنده_ماندن_اسلام
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
🌹🌴🕊🥀🕊🌴🌹
#همسرانه
#همسر_شهید
#روح_اله_کافی_زاده
اولین #شهید_مدافع_حرم
استان اصفهان
متولد : 1359/06/27
#شهادت : 1392/02/15
محل #شهادت : سوریه
#قصه_آخرین_خداحافظی
همسرم در همان اعزام اول به آرزویش رسید. وقتی پیکر پاکش را از فرودگاه به پادگان آوردند، به خاطر ازدحام جمعیت فقط برای چند دقیقه توانستم او را ببینم و متاسفانه ملاقات خصوصی هم اتفاق نیفتاد تا بتوانم با آقا روحاله صحبت کنم و یک دل سیر ببینمش و دیدار ما به قیامت افتاد.
وی با بیان اینکه از زمانی که فتنه در سوریه آغاز شد روحاله مدام اخبار سوریه را دنبال میکرد، گفت : 27 فروردین سال 92 بود که گفت برای سفری به تهران میروم اما یکی دو روز بعد تماس گرفت و گفت که سوریه است. خیلی ناراحت شدم اما او گفت که "نترس و گریه نکن که حضرت زینب (س) هوای ما را دارند".
او جمله آخرش را گفت و ما را به خدا سپرد و خداحافظی کرد.
برادرم در روز 14 اردیبهشت خبر #شهادت همسرم را به من داد.
آقا روحاله سعی میکرد ما را سالی یکبار هم که شده به مشهد ببرد و هر وقت فرصت میکردیم قم و جمکران و شهرستانهای نزدیک میرفتیم .
راوی :
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
🌹🕊💐🥀💐🕊🌹
#شهدا
#نماز_اول_وقت
با #قایق گشت می زدیم . چند روزی بود #عراقی_ها راه به راه کمین می زدند.
سر یک آب راه، قایق #حسین پیچید رو به رویمان .
ایستادیم و حال و احوال . پرسید « چه خبر؟ »
آره #حسین آقا . چند روز بود #قایق خراب شده بود . خیلی وضعیت ناجوری بود .
حالا که درست شده، مجبوریم صبح تا عصر گشت بزنیم .
مراقب بچه ها باشیم. عصر که می شه ، می پریم پایین ، #صبحونه و #ناهار و #شام رو یک جا می خوریم. »
پرسید « پس کی #نماز می خونی؟ » گفتم « همون عصری » گفت « بیخود »
بعد هم وادارمان کرد #پیاده شویم . همان جا لب آب ایستادیم، #نماز خواندیم .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهـش_پر_رهرو
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
#همسرانه
#همسر_شهید
#حمید_سیاه_کالی
گفتم: من آدم عصبی هستم، بداخلاقم، صبرم کمه، امکان داره شما اذیت بشی.
#حمید که انگار متوجه قصد من از این حرف ها شده بود گفت: شما هر چقدر عصبانی بشی من آرومم. خیلی هم صبورم، بعید می دونم با این چیزها جوش بیارم.
گفتم : اگر یه روزی برم سرکار یا دانشگاه، خسته باشم، حوصله نداشته باشم، غذا درست نکرده باشم، خونه شلوغ باشه، شما ناراحت نمیشی؟؟
گفت : اشکال نداره. زن مثل گل میمونه، حساسه، شما هر چقدر هم که حوصله نداشته باشی من مدارا می کنم...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
🥀🕊🏴🌹🏴🕊🥀
#شهدا
#امام_حسین_ع
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_سیدمنصور_بیاتیان
#شهیدی از خطـــــه سرزمیــــــن مجاهدتهــــــای خامـــــوش کردستان
اگر #کشته شدم مرا #غسل ندهید ، چون #ننـــگ است کسی که معلمش #امام_حسین_ع را #غسل ندادهاند ، خودش را #غسل دهند .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
#خاطرات_شهدا
#شهید_والامقام
#علی_اصغر_اتحادی
چهار دختر و سه پسر داشتم ،اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشتم .
دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ایی گذاشتم ،همان شب خواب دیدم بیرون خانه همهمه و شلوغ است ، درب خانه را هم کسی می زند .
در را باز کردم ، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد .
نوزادی در آغوش داشت ، رو به من کرد و گفت : این بچه را قبول می کنی ؟
گفتم : نه، من خودم بچه زیاد دارم !
آن آقا فرمود : حتی اگر علی اصغر امام حسین باشد؟!
بعد هم نوزاد رادر آغوشم گذاشت و رو چرخاند و رفت .
صدا زدم : آقا شما که هستید ؟
فرمود : علی ابن الحسین ، امام سجاد!
هراسان از خواب پریدم و رفتم سراغ داروها، دیدم ظرف دارو خالی است !
صبح رفتم خدمت شهید آیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم
آقا فرمود : شما صاحب پسری می شوید که بین شانه هایش نشانه ای است ، آن رانگه دار .
آخرین پسرم روز میلاد امام سجاد (ع ) به دنیا آمد، نامش را علی اصغر گذاشتم ، در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود !!
علی اصغرم بزرگ شد و در عملیات محرم در روز شهادت امام سجاد(ع)، در تیپ امام سجاد (ع) شهید شد...
راوی :
#مادر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#بزرگ_مردان_کوچک
#شھید_والامقام
#محمود_تاجالدین
نخبه علمی بود
به قدری باهوش بود که
در۱۳سالگی به راحتی
انگلیسی حرف میزد
در جبهه آموزش زبان میداد
والفجر۸ شیمیایی شد
و در۱۷سالگی به #شهادت رسید
معلم کوچک جبههها
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
🌹 #شناخت_لاله_ها 🌹
#شهید_والامقام
#اسحاق_پرماس
اسحاق در سال 1350 در دهستانی محروم و دور افتاده به نام سیه بنوئیه چشم به عالم هستی گشود .
پس از طی دوران طفولیت در آغوش گرم و با صفای والدین در سن هفت سالگی راهی مدرسه شد و تحصیلات خویش را با وجود مشکلات متعدد تا مقطع پنجم ابتدایی به پایان رسانید .
فقر و محرومیت مالی حاکم بر خانواده از طرفی و عدم امکانات اقتصادی و رفاهی از سوی دیگر مانع تحصیل #شهید شدند .
به ناچار مدرسه را رها کرد و پس از آن تمام تلاش خویش را مصروف همکاری و مساعدت با دیگر اعضای خانواده در تهیه و تأمین مخارج زندگی نمود .
#شهید_سحاق_پرماس چند سال پس از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به عضویت نیروهای خوش نام و همیشه دلاور جهاد در آمد .
جهادی که با تمام هم و غمش و بدون هیچگونه انتظار و چشم داشتی بسیج گشت . تا سختیهای دوران دفاع مقدس را با آرمان خواهی خود برکام ملت شریف ایران شیرین سازد و اسحاق پرماس هم یکی از دلاورمردان و رزمندگان پرتلاش و فعال این نیروی مخلص و قهرمان بود که جهت حراست از نظام مقدس جمهوری اسلامی رهسپار میادین نبرد شد تا سینه خویش را سپر گلوله های فریب خوردگان ابلیس قرار دهد .
سرانجام به تاریخ 1368/02/29 ، شربت #شهادت نوشید و در گلزار #شهدای محل تولدش آرمید .
🌹 #سالروز_شهادت🕊
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ارسالی_از_اعضاء
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#شهیدانه
#شهید_والامقام
#بهنام_محمدی
#بهمنام_محمدی ، #شهید ١٢ ساله ای است که به گفته سید صالح موسوی : " هر وقت اصلحه ژ_3 ، روی #دوشش می انداخت نوک اسلحه روی زمین #ساییده می شد..
در تمام روزهای #مقاومت از ٣١ شهریور تا ٢٨ مهر ۵٩ در #خرمشهر ماند و به قول تمام بچههای #خرمشهر باعث دلگرمی رزمندهها بود .
شبها که روی پشت بام میخوابیدم از من در مورد #شهادت و #بهشت میپرسید!
هر بار او را به بهانهای از #خرمشهر بیرون میبردیم تا سالم بماند باز غافل که میشدیم میدیدیم به #خرمشهر برگشته و در #مسجد_جامع مشغول کمک است ...
آن نوجوان ١٢_١٣ ساله آن روز به وظیفهاش عمل کرد ..
وظیفهاش بود که #درس و #مدرسه را رها کند و از شهرش #دفاع کند .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#شهیدانه
#شهید_والامقام
#بهنام_محمدی
#بهمنام_محمدی ، #شهید ١٢ ساله ای است که به گفته سید صالح موسوی : " هر وقت اصلحه ژ_3 ، روی #دوشش می انداخت نوک اسلحه روی زمین #ساییده می شد..
در تمام روزهای #مقاومت از ٣١ شهریور تا ٢٨ مهر ۵٩ در #خرمشهر ماند و به قول تمام بچههای #خرمشهر باعث دلگرمی رزمندهها بود .
شبها که روی پشت بام میخوابیدم از من در مورد #شهادت و #بهشت میپرسید!
هر بار او را به بهانهای از #خرمشهر بیرون میبردیم تا سالم بماند باز غافل که میشدیم میدیدیم به #خرمشهر برگشته و در #مسجد_جامع مشغول کمک است ...
آن نوجوان ١٢_١٣ ساله آن روز به وظیفهاش عمل کرد ..
وظیفهاش بود که #درس و #مدرسه را رها کند و از شهرش #دفاع کند .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀
#خاطرات_شهدا
#سردار_شهید
#حاج_احمد_کاظمی
یکی از رزمندگان لشکر ۸ نجف اشرف نقل میکند که بعد از عملیات کربلای پنج با #حاج_احمد_کاظمی به پشت خط بر میگشتیم.
#حاج_احمد پشت فرمان نشسته بود و با هم صحبت میکردیم.
در بین صحبتها گفت: این شعار مرگ بر آمریکا که #امام به ما هدیه داد ما را حیات داد و ما را سربلند کرد، سپس #حاج_احمد سه بار دست خود را به فرمان ماشین زد و گفت: فلانی به هفتاد پشتت (نسل بعد از خودت) بسپار که با پوتین بخوابند چرا که حفظ کردن این سربلندی بسیار سخت است.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀
#شهدا
#ولایت_فقیه
#شهید_والامقام
#محمد_غفاری
پیامم به #امت و ملتی که نائب #بقیه_الله آنان را ملت معجزه اسای قران میداند. بر خلقی ست که #مشتاقانه از جان و مال #خویش در راه خدا می گذرند...
راه ما چیزی جز #پیروی از #ولایت_فقیه به #حق نیست!
چشم و گوش به فرمان #ولایت باشید! و از آن #پشتیبانی کنید و گفته های #مقام_عظمای_ولایت حضرت #امام_خامنه_ای عزیز را با جان و دل گوش کنید و به آن عمل کنید که اگر در این #راه قرار بگیرید به #یاری_خدا سعادتمند و روسفید خواهید شد .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#در_محضر_شهدا
#شهید_والامقام
#عباس_جوشقانی
انقلابی بودن مهم نیست بلکه انقلابی ماندن همراه با سختیها و رنج ها مهم است. از ولایت و روحانیت مبارز و متعهد به اسلام دست بر ندارید تا مجلس شما تضعیف نشود.
#شهدا
#انتخابات
#حضور_حداکثری
#انتخاب_اصلح
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌹🌴🕊🥀🕊🌴🌹
#عاشقانه_های_شهدا
#شهید_والامقام
#دکتر_چمران
خدایا مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان میکنم ببخش .
آنان که به من بدی کردند، مرا هشیار کردند
آنان که از من انتقاد کردند، به من راه و رسم زندگی آموختند
آنان که به من بی اعتنایی کردند ، به من صبر وتحمل آموختند
آنان که به من خوبی کردند ، به من مهر و وفا ودوستی آموختند
پس خدایا:
به همه ی آنانی که باعث تعالی دنیوی واخروی من شدند ،
خیر ونیکی دنیا وآخرت عطا بفرما .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#ماه_محرم
#شهید_والامقام
#محمودرضا_بیضایی
ماه محرم در راه بود، قرار شده بود که با عملیاتهایی اطراف حرم بیبی(سلام الله علیها) از اشغال تروریستهای تکفیری، پاکسازی شده تا مردم محرم امسال بتوانند بهراحتی و در امنیت کامل، در ایام شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) عزاداری کنند.
محمودرضا نیز مانند بقیه برای شروع عملیات لحظه شماری میکرد، خیلی خوشحال به نظر میرسید. با شادی فوقالعادهای از حضورش بر بالای گلدستههای حرم جهت شناسایی دشمن تعریف میکرد و از عکسهای نابی میگفت که از حرم مطهر و گنبد و بارگاه حضرت زینب(س) برای خود تهیه کرده بود.
راوی :
#همرزم_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم
#ماه_خون_و_قیام
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#ماه_محرم
#شهید_والامقام
#محمد_کشاورز_بودانی
محمد از بنیان گذاران بسیج مسجد حضرت امیرالمومنین جی بود ، از نیروهای خبره وفعال بسیج ،اولین کسی بود که بیرق مراسم عزاداری ایام ماه محرم را اوایل انقلاب درمنطقه ای که زندگی می کردیم ، افراشت. دسته جات سینه زنی وزنجیر زنی راه انداخت، و غذا نذری می داد .
قبل از اعزام به جبهه به عنوان جهاد گر مقداری ازمایحتاج رزمندگان راجمع آوری کرد و به جبهه رفت و عاقبت در سیزدهم خرداد ماه 1361 در عملیات بیت المقدس به دلیل اصابت ترکش به سر ، به فیض شهادت نائل آمد ...
راوی :
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم
#ماه_خون_و_قیام
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa