eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.3هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
8.7هزار ویدیو
151 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
♥️هوالمحبوب♥️ 💌#رمان_تنها_میان_داعش 🕗#قسمت_بیستُ_هشتم دیگر دلش از این دنیا جدا شده و نگران بار غم
♥️هوالمحبوب♥️ 💌 🕗 شب که شد ما زن‌ها دور اتاق کِز کرده و دیگر در میان نبود که از منتهای جان‌مان ناله می‌زدیم و گریه می‌کردیم. ♦️ در سرتاسر شهر یک چراغ روشن نبود، از شدت تاریکی، شهر و آسمان شب یکی شده و ما در این تاریکی در تنگنای غم و گرما و گرسنگی با مرگ زندگی می‌کردیم. همه برای عباس و عمو عزاداری می‌کردند، اما من با اینهمه درد، از تب سرنوشت حیدر هم می‌سوختم و باز هم باید شکایت این راز سر به مهر را تنها به درگاه می‌بردم. ♦️ آب آلوده چاه هم حریفم شده و بدنم دیگر استقامتش تمام شده بود که لحظه‌ای از آتش تب خیس عرق می‌شدم و لحظه‌ای دیگر در گرمای ۴۵ درجه طوری می‌لرزیدم که استخوان‌هایم یخ می‌زد. زن‌عمو همه را جمع می‌کرد تا دعای بخوانیم و این توسل‌ها آخرین حلقه ما در برابر داعش بود تا چند روز بعد که دو هلی‌کوپتر بلاخره توانستند خود را به شهر برسانند. ♦️ حالا مردم بیش از غذا به دارو نیاز داشتند؛ حسابش از دستم رفته بود چند مجروح و بیمار مثل عمو درد کشیدند و غریبانه جان دادند. دیگر حتی شیرخشکی که هلی‌کوپترها آورده بودند به کار یوسف نمی‌آمد و حالش طوری به هم می‌خورد که یک قطره از گلوی نازکش پایین نمی‌رفت. ♦️ حلیه یوسف را در آغوشش گرفته بود، دور خانه می‌چرخید و کاری از دستش برنمی‌آمد که ناامیدانه ضجه می‌زد تا فرشته نجاتش رسید. خبر آوردند فرماندهان تصمیم گرفته‌اند هلی‌کوپترها در مسیر بازگشت بیماران بدحال را به ببرند و یوسف و حلیه می‌توانستند بروند. ♦️ حلیه دیگر قدم‌هایش قوت نداشت، یوسف را در آغوش کشیدم و تب و لرز همه توانم را برده بود که تا رسیدن به هلی‌کوپتر هزار بار جان کندم. زودتر از حلیه پای هلی‌کوپتر رسیدم و شنیدم با خلبان بحث می‌کرد :«اگه داعش هلی‌کوپترها رو بزنه، تکلیف اینهمه زن و بچه که داری با خودت می‌بری، چی میشه؟»... ♦️ شنیدن همین جمله کافی بود تا کاسه دلم ترک بردارد و از رفتن حلیه کنم. در هیاهوی بیمارانی که عازم رفتن شده بودند حلیه کنارم رسید، صورت پژمرده‌اش به زنده ماندن یوسف گل انداخته و من می‌ترسیدم این سفرِ آخرشان باشد که زبانم بند آمد و او مشتاق رفتن بود که یوسف را از آغوش لختم گرفت و با صدایی که از این به لرزه افتاده بود، زمزمه کرد :«نرجس کن بچه‌ام از دستم نره!» ♦️ به چشمان زیبایش نگاه می‌کردم، دلم می‌خواست مانعش شوم، اما زبانم نمی‌چرخید و او بی‌خبر از خطری که می‌کرد، پس از روزها به رویم لبخندی زد و نجوا کرد :«عباس به من یه باطری داده بود! گفته بود هر وقت لازم شد این باطری رو بندازم تو گوشی و بهش زنگ بزنم.» و بغض طوری گلویش را گرفت که صدایش میان گریه گم شد :«اما آخر عباس رفت و نتونستم باهاش حرف بزنم!» ♦️ رزمنده‌ای با عجله بیماران را به داخل هلی‌کوپتر می‌فرستاد، نگاه من حیران رفتن و ماندن حلیه بود و او می‌خواست آنچه از دستش رفته به من هدیه کند که یوسف را محکم‌تر در آغوش گرفت، میان جمعیت خودش را به سمت هلی‌کوپتر کشید و رو به من خبر داد :«باطری رو گذاشتم تو کمد!» قلب نگاهم از رفتن‌شان می‌تپید و می‌دانستم ماندن‌شان هم یوسف را می‌کُشد که زبانم بند دلم شد و او در برابر چشمانم رفت. ♦️ هلی‌کوپتر از زمین جدا شد و ما عزیزان‌مان را بر فراز جهنم به این هلی‌کوپتر سپرده و می‌ترسیدیم شاهد سقوط و سوختن پاره‌های تن‌مان باشیم که یکی از فرماندهان شهر رو به همه صدا رساند :«به خدا کنید! عملیات آزادی شروع شده! چندتا از روستاهای اطراف آزاد شده! به مدد (علیه‌السلام) آزادی آمرلی نزدیکه!» شاید هم می‌خواست با این خبر نه فقط دل ما که سرمان را گرم کند تا چشمان‌مان کمتر دنبال هلی‌کوپتر بدود. ♦️ من فقط زیر لب (علیه‌السلام) را صدا می‌زدم که گلوله‌ای به سمت آسمان شلیک نشود تا لحظه‌ای که هلی‌کوپتر در افق نگاهم گم شد و ناگزیر یادگاری‌های برادرم را به سپردم. دلتنگی، گرسنگی، گرما و بیماری جانم را گرفته بود، قدم‌هایم را به سمت خانه می‌کشیدم و هنوز دلم پیش حلیه و یوسف بود که قدمی می‌رفتم و باز سرم را می‌چرخاندم مبادا و سقوطی رخ داده باشد. ♦️ در خلوت مسیر خانه، حرف‌های فرمانده در سرم می‌چرخید و به زخم دلم نمک می‌پاشید که رسیدن نیروهای مردمی و شکست در حالی‌که از حیدرم بی‌خبر بودم، عین حسرت بود. به خانه که رسیدم دوباره جای خالی عباس و عمو، در و دیوار دلم را در هم کوبید و دست خودم نبود که باز پلکم شکست و اشکم جاری شد. ✍نویسنده: فاطمه ولی نژاد °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f.👆
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
♥️هوالمحبوب♥️ 💌#رمان_تنها_میان_داعش 🕗#قسمت_بیست_نهم شب که شد ما زن‌ها دور اتاق کِز کرده و دیگر #ن
♥️هوالمحبوب♥️ 💌 🕗 ♦️ نمی‌دانستم وقتی خط حیدر خاموش و خودش عدنان یا است، با هدیه حلیه چه کنم و با این حال بی‌اختیار به سمت کمد رفتم. در کمد را که باز کردم، لباس عروسم خودی نشان داد و دیگر دامادی در میان نبود که همین لباس آتشم زد. از گرما و تب خیس عرق شده بودم و همانجا پای کمد نشستم. ♦️ حلیه باطری را کنار موبایلم کف کمد گذاشته بود و گرفتن شماره حیدر و تجربه حس که روزی بهاری‌ترین حال دلم بود، به کام خیالم شیرین آمد که دستم بی‌اختیار به سمت باطری رفت. در تمام لحظاتی که موبایل را روشن می‌کردم، دستانم از تصور صدای حیدر می‌لرزید و چشمانم بی‌اراده می‌بارید. ♦️ انگشتم روی اسمش ثابت مانده و همه وجودم دست شده بود تا معجزه‌ای شود و اینهمه خوش‌خیالی تا مغز استخوانم را می‌سوزاند. کلید تماس زیر انگشتم بود، دلم دست به دامن (علیه‌السلام) شد و با رؤیایی دست نیافتنی تماس گرفتم. چند لحظه سکوت و بوق آزادی که قلبم را از جا کَند! ♦️ تمام تنم به لرزه افتاده بود، گوشی را با انگشتانم محکم گرفته بودم تا لحظه اجابت این معجزه را از دست ندهم و با شنیدن صدای حیدر نفس‌هایم می‌تپید. فقط بوق آزاد می‌خورد، جان من دیگر به لبم آمده بود و خبری از صدای حیدرم نبود. پرنده احساسم در آسمان پر کشید و تماس بی‌هیچ پاسخی تمام شد که دوباره دلم در قفس دلتنگی به زمین کوبیده شد. ♦️ پی در پی شماره می‌گرفتم، با هر بوق آزاد، می‌مُردم و زنده می‌شدم و باورم نمی‌شد شرّ عدنان از سر حیدر کم شده و رها شده باشد. دست و پا زدن در برزخ امید و ناامیدی بلایی سر دلم آورده بود که دیگر کارم از گریه گذشته و به درگاه زار می‌زدم تا دوباره صدای حیدر را بشنوم. بیش از چهل روز بود حرارت احساس حیدر را حس نکرده بودم که دیگر دلم یخ زده و انگشتم روی گوشی می‌لرزید... ♦️ در تمام این مدت منتظر بودم و حالا خطش روشن بود که چشیدن صدایش آتشم می‌زد. باطری نیمه بود و نباید این فرصت را از دست می‌دادم که پیامی فرستادم :«حیدر! تو رو خدا جواب بده!» پیام رفت و دلم از خیال پاسخ حیدر از حال رفت. ♦️ صبر کردن برایم سخت شده بود و نمی‌توانستم در پاسخ پیام بمانم که دوباره تماس گرفتم. مقابل چشمانم درصد باطری کمتر می‌شد و این جان من بود که تمام می‌شد و با هر نفس به التماس می‌کردم امیدم را از من نگیرد. یک دستم به تمنا گوشی را کنار صورتم نگه داشته بود، با دست دیگرم لباس عروسم را کنار زدم و چوب لباسی بعدی با کت و شلوار مشکی دامادی حیدر در چشمم نشست. ♦️ یکبار برای امتحان پوشیده و هنوز عطرش به یادگار مانده بود که دوباره مست محبتش شدم. بوق آزاد در گوشم، انتظار احساس حیدر و اشتیاق که بی‌اختیار صورتم را سمت لباسش کشید. سرم را در آغوش کتش تکیه دادم و از حسرت حضورش، دامن آتش گرفت که گوشی را روی زمین انداختم، با هر دو دست کتش را کشیدم و خودم را در آغوش جای خالی‌اش رها کردم تا ضجه‌های بی‌کسی‌ام را کسی نشنود. ♦️ دیگر تب و تشنگی از یادم رفته و پنهان از چشم همه، از هر آنچه بر دلم سنگینی می‌کرد به خدا شکایت می‌کردم؛ از پدر و مادر جوانم به دست تا عباس و عمو که مظلومانه در برابر چشمانم پَرپَر شدند، از یوسف و حلیه که از حال‌شان بی‌خبر بودم و از همه سخت‌تر این برزخ بی‌خبری از عشقم! قبل از خبر ، خطش خاموش شد و حالا نمی‌دانستم چرا پاسخ دل بی‌قرارم را نمی‌دهد. در عوض خوب جواب جان به لب رسیده ما را می‌داد و برای‌مان سنگ تمام می‌گذاشت که نیمه‌شب با طوفان توپ و خمپاره به جان‌مان افتاد. ♦️ اگر قرار بود این خمپاره‌ها جانم را بگیرد، دوست داشتم قبل از مردن نغمه را بشنوم که پنهان از چشم بقیه در اتاق با حیدر تماس گرفتم، اما قسمت نبود این قلب غمزده قرار بگیرد. دیگر این صدای بوق داشت جانم را می‌گرفت و سقوط نفسم را خفه کرد. دیوار اتاق به‌شدت لرزید، طوری‌که شکاف خورد و روی سر و صورتم خاک و گچ پاشید. ♦️ با سر زانو وحشتزده از دیوار فاصله می‌گرفتم و زن‌عمو نگران حالم خودش را به اتاق رساند. ظاهراً خمپاره‌ای خانه همسایه را با خاک یکی کرده و این فقط گرد و غبارش بود که خانه ما را پُر کرد. ناله‌ای از حیاط کناری شنیده می‌شد، زن‌عمو پابرهنه از اتاق بیرون دوید تا کمک‌شان کند و من تا خواستم بلند شوم صدای پیامک گوشی دلم را به زمین کوبید. ✍نویسنده: فاطمه ولی نژاد °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f.👆
💠 خاطره ای از شھید جاویدالاثر مصطفی ردانی پور طلبه و شاگرد آیت‌الله بهجت و آیت‌الله بهاءالدینی- جانشین شهید خرازی در لشکر امام حسین (ع) 👇👇 را آمده بود خانه... به دوستش علی می گفت: «امسال ماه رمضون از خدا احدی الحسنیین را خواستم؛ یا یا .» هر شب با موتور علی می رفتند ، هر سی شب! وقتی دعا را می خواندند، توی حال خودش نبود، ناله می زد، داد می کشید ، می کرد ، از حال می رفت. از که بر می گشتند، گوشه ی حیاط، می ایستاد نماز شب می خواند. زیر انداز هم نمی انداخت، هنوز دستش خوب نشده بود؛ نمی توانست خوب قنوت بگیرد، با همان حال، العفو می گفت، گریه می کرد، می‌گفت: « ماه رمضون که تموم بشه، من هم تموم می شم ...» 🔹یک ماه از رمضان نگذشته بود که دعایش مستجاب شد و آسمانی گشت🌷 (منبع: 📚 کتاب: یادگاران جلد هشت-کتاب شهید ردانی پور، ص 75)
میگفت پدر و مادر امامزاده های سیار هستند هر وقت دارید بروید پیششان و عرض حاجت کنید؛ آنها که کنند حتما مستجاب میشود. 🕊🌹 🆔 Eitaa.com/pelak_shohadaa
میگفت پدر و مادر امامزاده های سیار هستند هر وقت دارید بروید پیششان و عرض حاجت کنید؛ آنها که کنند حتما مستجاب میشود. 🕊🌹
میگفت پدر و مادر امامزاده های سیار هستند هر وقت دارید بروید پیششان و عرض حاجت کنید؛ آنها که کنند حتما مستجاب میشود. 🕊🌹 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
‌‌🌷شهیدی که قول داده است زائرانش را کند! حاجتمندان دقت کنید....👇 eitaa.com/joinchat/1350369280Cba31a11fa4 کانال مـــدافعان حرم☝️😍 ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🍰مسائل شرعی زناسویی متاهلین(احکام اتاق خواب) "اتــاق_خــواب"_«بدون سانسور» eitaa.com/joinchat/2371223552Ca5be77fd53 🍰مناسبت‌های شیعه، أوقات شرعی eitaa.com/joinchat/3681681410C3e9cfb4859 🍰《معـدنِ استـوریـاۍِ سیـاسـۍمذهبـۍ》جانمونۍ بچھ شیعھ‌ھ‌ھ eitaa.com/joinchat/2560098398Cacc4602d2d 🍰جهان پس از مرگ" تجربه مرگ" بسیار زیبا و موثر گذارعااااالی eitaa.com/joinchat/787349625C44347bd843 🍰خودت را در برابر سه جایگاه زمین بزن تاارزشت‌ بالابرود۰۰۰ eitaa.com/joinchat/711917615C57c733ee60 🍰محتوای فرهنگی پرورشی ویژه معلمان و مربیان طرح امین eitaa.com/joinchat/85983330C7210d6f841 🍰احادیث۱۴معصوم، تفسیرآیات‌قرآن نمازهای هرشب ماه رجب، استغفار شبانه eitaa.com/joinchat/2067857410C2adc10030d 🍰کانال صوتی دلنشین نهج البلاغه " شرح روزی یک حکمت عاااالیه eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f 🍰بدون سانسور و خجالت(ازدواج وزناشویی) فقط متاهلین eitaa.com/joinchat/3560439879C0e9ded2d08 🍰ارزانترین پوشاک کودک مادر ارسال رایگان کدمرسوله eitaa.com/joinchat/3587637297Cc96c9001ca 🍰ماجرای شهیدی که به مادرش قرآن آموخت!! eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59 🍰تکنیک ((10➖10➖10➖10)) در زندگی چیه؟ eitaa.com/joinchat/897908738C30a1928237 🍰قلبی آرام با یاد خدا 1 eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a 🍰روزهای قمر در عقرب،دعاهای مشگل گشا eitaa.com/joinchat/1562050661Ca783c7a21d 🍰آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن کریم eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd 🍰حـس آرامـش بـا یـاد خـدای مهـربان eitaa.com/joinchat/1993277442Ce1e0ec17d2 🍰غذاهای سنتی، کیک و دسر،مرحله به مرحله eitaa.com/joinchat/1507655685Cac76267ae5 🍰شهیدی که قرضهای شخص بدهکاری را بدون آنکه فرد بدهکار بداند پرداخت کرد. eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f 🍰تلنــــــگر مــذهبـــی eitaa.com/joinchat/1740898305C1b457154a7 🍰قلبت♡ رو با قرآن جلا بده ترتیل، تحدیر، تفسیر آیه به آیه قرآن.. eitaa.com/joinchat/2994601997C52c0bdbc8a 🍰آموزش رایگان صفر تا صدخیاطی آسان دوخت eitaa.com/joinchat/454098969Cfb9fc7dac2 🍰گنجـــــهاے معنـــــوے eitaa.com/joinchat/3198681104C2fc8fb24a4 🍰بانک جزوه، تلخیص و کتب حوزوی eitaa.com/joinchat/922091681C1b5ada3ae8 🍰دعای رفع نحسی و سنگینی خانه و مغازه (افزایش رزق) eitaa.com/joinchat/1940455429C76f2863e88 🍰بچه ات نماز نمیخونه؟نمازت سروقت نیست؟ eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ راهکارهای 😉😊 بیا و های خانه داری رو یادبگیر🏃 eitaa.com/joinchat/87949681Cc1dbfcc56c 💕اگه میخوایی هزاران رمز خوب و رو بشناسی👈یه سر بزن 😊👆 ➖➖➖ 🔷🔶🔹🔸🔷🔶 ➖➖➖ 19 بهمن؛ @Listi_Baneri_110
‌‌‌‌‌‌🌷شهیدی که قول داده است زائرانش را کند! حاجتمندان دقت کنید..../ داستان کوتاه برادرم بود را اینجا بخونید👇 eitaa.com/joinchat/1350369280Cba31a11fa4 کانال مـــدافعان حرم☝️😍 ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💟مسائل شرعی زناسویی متاهلین(احکام اتاق خواب)«بدون سانسور»گروه پرسش احکام eitaa.com/joinchat/2371223552Ca5be77fd53 💟گاهی وقتا تو خیابون یه نوحه میشنوی و مات میمونی منبعش اینجاست eitaa.com/joinchat/2560098398Cacc4602d2d 💟راهکار آیت_الله_بهجت برای کسانی که علاقه به خواندن قرآن ندارند... eitaa.com/joinchat/711917615C57c733ee60 💟تلنــــــگر مــذهبـــی eitaa.com/joinchat/1740898305C1b457154a7 💟شهیدیکه درشب عملیات به تک تک اعضا گردان گفت که سرنوشت شما چه خواهدشد eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f 💟کانال صوتی دلنشین نهج البلاغه " شرح روزی یک حکمت عاااالیه eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f 💟آموزش رایگــان خیــاطی اینجاست با مربی حرفه ای!!!! eitaa.com/joinchat/3247767579C4037b469cd 💟چگونہ غیبـت نکنیــم!؟ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59 💟آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن کریم eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd 💟تعبیرخواب،دعاهای مشگل گشا eitaa.com/joinchat/1562050661Ca783c7a21d 💟اگه هیچے حالتو خوب نمیکنه باشاه‌کلید ورودبه دنیای_زبان_بدن،حال‌دلتـــــوخوب کن eitaa.com/joinchat/897908738C30a1928237 💟حـس آرامـش بـا یـاد خـدای مهـربان eitaa.com/joinchat/1993277442Ce1e0ec17d2 💟بدون سانسور و خجالت(ازدواج وزناشویی) فقط متاهلین eitaa.com/joinchat/3560439879C0e9ded2d08 💟احادیث۱۴معصوم، تفسیرآیه‌به‌آیه‌قرآن نهج‌البلاغه، اعمال و دعاهای روزانه eitaa.com/joinchat/2067857410C2adc10030d 💟محتوای فرهنگی پرورشی ویژه معلمان و مربیان طرح امین eitaa.com/joinchat/85983330C7210d6f841 💟راهکار شیخ‌ حسنعلی‌ نخودکی‌ برای رفع مشکل ازدواج و اشتغال eitaa.com/joinchat/2994601997C52c0bdbc8a 💟جهان پس از مرگ" تجربه مرگ" بسیار زیبا و موثر گذارعااااالی برای ماه رمضان eitaa.com/joinchat/787349625C44347bd843 💟جدول قمر در عقرب ، روزشمار عاشقی eitaa.com/joinchat/3681681410C3e9cfb4859 💟بچه ات نماز نمیخونه؟نمازت سروقت نیست؟ eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🎊 فکر کردی یه جاروبرقی میکشی 👗👚لباساتم میندازی لباسشویی شدی خانوم خونه دار؟! 😒😏بیا تواین کانال ببین خونه داری یعنی چی🤗 👇 eitaa.com/joinchat/87949681Cc1dbfcc56c ➖➖➖ 🔷🔶🔹🔸🔷🔶 ➖➖➖ 18 اردیبـهشت؛ @Listi_Baneri_110
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷شهیدی که قول داده است زائرانش را کند! حاجتمندان دقت کنید..../ خبر چه سنگینه خبر پر از درده غم رفیقامون بیچارمون کرده!🏴😭 داستان کوتاه برادرم بود را اینجا بخونید👇 eitaa.com/joinchat/1350369280Cba31a11fa4 کانال مـــدافعان حرم☝️😍 ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🖤مسائل شرعی زناسویی متاهلین(احکام اتاق خواب)«بدون سانسور»گروه پرسش احکام eitaa.com/joinchat/2371223552Ca5be77fd53 🖤گاهی وقتا تو خیابون یه نوحه میشنوی و مات میمونی منبعش اینجاست eitaa.com/joinchat/2560098398Cacc4602d2d 🖤یک دعای کوتاه برای ارتباط عاطفی بهتر با امام زمان علیه السلام/بیا و امام زمانی شو eitaa.com/joinchat/711917615C57c733ee60 🖤تلنــــــگر مــذهبـــی eitaa.com/joinchat/1740898305C1b457154a7 🖤احادیث۱۴معصوم، تفسیرآیه‌به‌آیه‌قرآن نهج‌البلاغه، اعمال و دعاهای روزانه eitaa.com/joinchat/2067857410C2adc10030d 🖤کانال صوتی دلنشین نهج البلاغه " شرح روزی یک حکمت عاااالیه eitaa.com/joinchat/2855665682Cc04673bf9f 🖤حـس آرامـش بـا یـاد خـدای مهـربان eitaa.com/joinchat/1993277442Ce1e0ec17d2 🖤آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن کریم eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd 🖤تعبیرخواب،دعاهای مشگل گشا eitaa.com/joinchat/1562050661Ca783c7a21d 🖤عـاقـبت شـوخی بـا نـامـحرم!! eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59 🖤بدون سانسور و خجالت(ازدواج وزناشویی) فقط متاهلین eitaa.com/joinchat/3560439879C0e9ded2d08 🖤سؤال: کسی که خیلی مشکلات زندگی به او فشار ‌آورده چه‌کار کند؟ eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f 🖤محتوای فرهنگی پرورشی ویژه معلمان و مربیان طرح امین eitaa.com/joinchat/85983330C7210d6f841 🖤راهکار شیخ‌ حسنعلی‌ نخودکی‌ برای رفع مشکل ازدواج و اشتغال eitaa.com/joinchat/2994601997C52c0bdbc8a 🖤جهان پس از مرگ" تجربه مرگ" بسیار زیبا و موثر گذارعااااالی برای ماه رمضان eitaa.com/joinchat/787349625C44347bd843 🖤جدول قمر در عقرب ، روزشمار عاشقی eitaa.com/joinchat/3681681410C3e9cfb4859 🖤بچه ات نماز نمیخونه؟نمازت سروقت نیست؟ eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ همیشه به خاطر دست پُخت بدم هر کی خونم میومد یا تیکه مینداختن یا زخم زبون میزدن😭😔 منم هر بار یه جواب میدادم و بهانه های مختلف 😏😞🤦🏻‍♀😤 تا اینکه با یه کانال تو ایتا آشنا شدم که هم میذاره واقعا مدیونشم 😳👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/87949681Cc1dbfcc56c دست پُختم الان شده عالی😍☝️ ➖➖➖ 🔷🔶🔹🔸🔷🔶 ➖➖➖ 3 خــرداد؛ @Listi_Baneri_110
( ) 🌷با پدرش که حرف میزد معلوم بود چندباری خطر از بیخ گوشش رد شده. به شوخی چندباری حرف از زده بود اما بار آخر می گفت کنید اینبار شهید شوم. بعد از شهادتش هم همه می‌گفتند که مصطفی خودش می‌خواست و دعا کرده بود که برود. می گفتند چرا حرف شهادت را میزنی؟ تو که خانواده خوبی داری. گفته بود به خاطر دل کندن از خانواده نیست، دلم با عشق دیگری است. از و مصطفی می‌گوید که اگر نبود او را به نمی‌کشاند: "با من از شهادت حرف نمی‌زد می دانست ناراحت می‌شوم. اگر عشق و اراده‌اش نبود بار اولی که برگشت دیگر به سوریه نمی‌رفت اما می‌خواست که برود. خودش می‌خواست که وارد شود.🌷 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🔴قابل توجه مخاطبین عزیز؛ با توجه به حجم انبوه شایعاتی که این روزها تو فضای مجازی شاهدیم، تو کانال تخصصی مون بنام کانال آنتی شایعات و شبهات عضو بشید تا بتونید اخبار فیک و نادرست رو تشخیص بدید و مطلع بشید 👇 http://eitaa.com/joinchat/271908868Cfa339de8a5 ☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️ 📲مرجع‌تخصصی‌پاسخ‌شایعات‌فضای‌مجازی ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🍓گنجـــــهاے معنـــــوے eitaa.com/joinchat/3198681104C2fc8fb24a4 🍓ذکربسیارمهمی که آیت الله بهجت 《برای‌حل‌مشکلات‌بزرگ‌سفارش‌می‌کرد۰۰۰》 eitaa.com/joinchat/711917615C57c733ee60 🍓عاشقانه_شھدا ♡ قصه دلبری گرتو نمی پسندی تغییر کن قضا را eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f 🍓عـاقـبت شـوخی بـا نـامـحرم!! eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59 🍓خودسازی (سخنان تأثیر گذار اساتید اخلاق) eitaa.com/joinchat/3704684546Caf34e52107 🍓فتنـــه_های_آخـــرالزمان eitaa.com/joinchat/3596812291C5bffef7aba 🍓فوت و فن خیاطی رو اینجا یاد بگیر بیا که؛ کلی ایده و ترفند خیاطی داره... eitaa.com/joinchat/456982804C2a2d3d765f 🍓تربیت فرزند. و روانشناسی کودک و نوجوان eitaa.com/joinchat/1433141407C779b5a6099 🍓ذکرهای ‌گره گشا تعبیر خواب رایگان eitaa.com/joinchat/1562050661Ca783c7a21d 🍓آموزش طبی حکیم خيرانديش eitaa.com/joinchat/3657826315C2a3b833fb4 🍓آیه‌ای که باخواندن آن تمام طلسمات زندگیتون از بین میره! eitaa.com/joinchat/2994601997C52c0bdbc8a 🍓تلنــــــگر مــذهبـــی eitaa.com/joinchat/1740898305C1b457154a7 🍓روزهای قمر در عقرب، مرداد و شهریور eitaa.com/joinchat/3681681410C3e9cfb4859 ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌷 شهیدی که قول داده است زائرانش را کند! حاجتمندان دقت کنید....👇 eitaa.com/joinchat/1350369280Cba31a11fa4 کانال مـــدافعان حرم☝️😍 ➖➖➖ 🔷🔶🔹🔸🔷🔶 ➖➖➖ 28 مــردادماه؛ @Listi_Baneri_110
🔴قابل توجه مخاطبین عزیز؛ با توجه به حجم انبوه شایعاتی که این روزها تو فضای مجازی شاهدیم، تو کانال تخصصی مون بنام کانال آنتی شایعات و شبهات عضو بشید تا بتونید اخبار فیک و نادرست رو تشخیص بدید و مطلع بشید 👇 http://eitaa.com/joinchat/271908868Cfa339de8a5 ☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️ 📲مرجع‌تخصصی‌پاسخ‌شایعات‌فضای‌مجازی ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ❇️استوری های مذهبی خام eitaa.com/joinchat/2560098398Cacc4602d2d ❇️آیت‌الله‌بهجت‌ره: هرکس این عمل را انجام دهد و به مقامات‌عالیه نرسد مرالعن‌کند eitaa.com/joinchat/711917615C57c733ee60 ❇️ماجرای تکان دهنده از معجزه باب الحوائج حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f ❇️ماجرای شهیدی که روی هوا نماز میخواند!! eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59 ❇️خودسازی (سخنان تأثیر گذار اساتید اخلاق) eitaa.com/joinchat/3704684546Caf34e52107 ❇️چگونه گل‌های خود را براق تر و شاداب کنیم eitaa.com/joinchat/1435238543Cef0113d163 ❇️تربیت فرزند. و روانشناسی کودک و نوجوان eitaa.com/joinchat/1433141407C779b5a6099 ❇️بانــــــوی‌هنـرمنـــد (خیاطی ، ایده، آموزش ، ترفند) eitaa.com/joinchat/456982804C2a2d3d765f ❇️ایده تزیینات را از اینجا بردار eitaa.com/joinchat/4133552247Cd45f4b08be ❇️آموزش پخت غذاهای نذری برای صدنفربه بالا eitaa.com/joinchat/969867344C9d4c0c0809 ❇️آموزش انواع شیرینی‌های فوری eitaa.com/joinchat/2559836309C06c85bb166 ❇️پروفایل های مذهبی رو از اینجا بردار eitaa.com/joinchat/2395799651C5ed5bfd5f1 ❇️ذکرهای ‌گره گشا تعبیر خواب رایگان eitaa.com/joinchat/1562050661Ca783c7a21d ❇️آموزش طبی حکیم خيرانديش eitaa.com/joinchat/3657826315C2a3b833fb4 ❇️آیه‌ای که باخواندن آن تمام طلسمات زندگیتون از بین میره! eitaa.com/joinchat/2994601997C52c0bdbc8a ❇️تلنــــــگر مــذهبـــی eitaa.com/joinchat/1740898305C1b457154a7 ❇️روزهای قمر در عقرب، مرداد و شهریور eitaa.com/joinchat/3681681410C3e9cfb4859 ‌➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌷 شهیدی که قول داده است زائرانش را کند! حاجتمندان دقت کنید....👇 eitaa.com/joinchat/1350369280Cba31a11fa4 کانال مـــدافعان حرم☝️😍 ➖➖➖ 🔷🔶🔹🔸🔷🔶 ➖➖➖ 30 مــردادماه؛ @Listi_Baneri_110