#ادامه_خاطره_دانشجوی_شهید_مهدی_طهماسبی
افتادیم داخل یک جاده تاریک وخلوت،تنهانور داخل مسیر نورچراغ ماشین #آقای_طهماسبی بودوتنهاصدایی هم که میومد صدای چرخش لاستیک روی آسفالت خشک وقدیمی جاده بود.
سمت راست جاده کوه وتپه بود،نمیدونم تاحالاشده داخل تاریکی مطلق شب به کوه خیره بشین یانه؟خوف عجیبی آدم رومیگیره.
خوف ودلهره من مثل خط کشی سفیدکنارجاده که ازپشت شیشه ماشین به آن زل زده بودم ادامه داشت تااون پیچ آخرجاده!
انتهای پیچ آخرمنتج بود #به_روشنی، #به_امید #به_سبزی #به_سبزی_چهار_گنبد_خوشگل_جمکران #به_پایان_دلهره_ودلشوره_هایم،چه پایان خوبی بودبرای من
#ادامه_دارد...
@pelak_sokhteh