#خاطرات_دوران_کودکی
《پسر پای کلاس جنگ پدر》
♦️ در زمان جنگ هنگامی در #پادگان_شهید _محلاتی مربی #تخریب و انفجارات بودم،مدام اول صبح بیدار می شد و چکمه های قرمز رنگ خود رابه پایش می کرد و می گفت من هم میخواهم باشما به #پادگان بیایم و آن زمان هم وسایل آموزشی #مین ها وچاشنی ها وماسوره ها بکلی جنگی بودند، #مهدی جلوی صف کلاس می نشست وبا دقت مطالب را گوش میداد،اوعلاقه عجیبی به رزمندگان و خصوصا نیروهای #سپاه داشت.
#راوی_پدر_شهید
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_طهماسبی
#راز_پلاک_سوخته
🔹🔸🔹
💠 @pelak_sokhteh👈
✅ #آماده_ام....
♦️♢ پدر مرد جنگ بود و زندگی اش شده بود #جبهه!
موشک باران و بمباران هم در دوران جنگ، نُقلی بود برسر شهرها.
🔸پدر مشغول جنگ با دشمنی که سایه افکنده بود برسر مردمان شهر و پسر هم در خانه کمک دست مادر.
مرد کوچکی که مادر هر وقت میخواهد از شیرین زبانی اش بگوید با لبخندی می گوید #مهدی بچه پرشر و شوری بود.
🔸پسری که یک روز صبح زود از خواب بیدار می شود تا می بیند پدر پوتینش را بسته و راهی #پادگان است ، خیلی سریع #چکمه_قرمزش را می پوشد و می گوید برویم من آماده ام❗️
➖ انگار از همان بچگی برای رفتن و جنگیدن آماده بود.
#راز_پلاک_سوخته
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_طهماسبی
🍃🌺
💠 @pelak_sokhteh👈
《راز پلاک سوخته》
مجموعه رفتارهاش نشون می داد که انسان خودساخته ایه.!
وقتی شهید گمنامی رو برای تدفین به #پادگان می آوردند از تابوت جدا نمیشد.!
می دوید و کار می کرد. خلوت که میشد می نشست به نجوای با شهید و عقده های دلش رو باز می کرد
رفتاهاش رو زیر نظر داشتم
حالاتش برام #جالب بود و آموزنده .
توی کارهاش که دقت می کردم حق داشتم بهش بگم تو #آخرش شهید می شی😌
این حرفم رو که می شنید، هر بار میخندید و متواضعانه می گفت : من کجا و #شهادت کجا؟ من و شهادت دو واژه بیگانه از همیم.!
#شهید_عبد_الصالح_زارع
@pelak_sokhteh
✅ #آماده_ام....
♦️♢ پدر مرد جنگ بود و زندگی اش شده بود #جبهه!
موشک باران و بمباران هم در دوران جنگ، نُقلی بود برسر شهرها.
🔸پدر مشغول جنگ با دشمنی که سایه افکنده بود برسر مردمان شهر و پسر هم در خانه کمک دست مادر.
مرد کوچکی که مادر هر وقت میخواهد از شیرین زبانی اش بگوید با لبخندی می گوید #مهدی بچه پرشر و شوری بود.
🔸پسری که یک روز صبح زود از خواب بیدار می شود تا می بیند پدر پوتینش را بسته و راهی #پادگان است ، خیلی سریع #چکمه_قرمزش را می پوشد و می گوید برویم من آماده ام❗️
➖ انگار از همان بچگی برای رفتن و جنگیدن آماده بود.
#راز_پلاک_سوخته
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_طهماسبی
🍃🌺
💠 @pelak_sokhteh👈
#خاطرات_دوران_کودکی
《پسر پای کلاس جنگ پدر》
♦️ در زمان جنگ هنگامی در #پادگان_شهید _محلاتی مربی #تخریب و انفجارات بودم،مدام اول صبح بیدار می شد و چکمه های قرمز رنگ خود رابه پایش می کرد و می گفت من هم میخواهم باشما به #پادگان بیایم و آن زمان هم وسایل آموزشی #مین ها وچاشنی ها وماسوره ها بکلی جنگی بودند، #مهدی جلوی صف کلاس می نشست وبا دقت مطالب را گوش میداد،اوعلاقه عجیبی به رزمندگان و خصوصا نیروهای #سپاه داشت.
#راوی_پدر_شهید
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_طهماسبی
#راز_پلاک_سوخته
🔹🔸🔹
💠 @pelak_sokhteh👈