《راز پلاک سوخته》
#ارسالی_کاربر
امروز صبح کتاب رازپلاک سوخته دستم رسید
کتابی براساس دست نوشته هاوخاطرات #شهید_مهدی_طهماسبی به قلم #علی_ابراهیمی...
یادمثلث عشقی که بودافتادم،البته مثلث نه مربع، شایدم مستطیل
عشق هم نه ازاون عشقای خاک برسری،عشق واقعی والهی...
سال96سرمصاحبه های مستند تا افق حلب بودم(مستند #شهید_عباس_دانشگر)داشتم باحسین جوینده(#شهید_حسین_جوینده)مصاحبه میکردم وحسین با آب وتاب وخیلی مفصل ازخاطرات سوریه اش میگفت
ازخاطرات سوارهواپیماشدن وسلام وعلیکش بامهدی...
ازحالی که مهدی داشت...میگفت:ازخود فرودگاه مهدی توی خودش بود،اصلاداخل یه حال وهوای دیگه ای بود،تک می پریدو...
میگفت: داخل هواپیما بغل مهدی نشستم وگفتم:مهدی چی شده؟مشکلی پیش اومده؟باحاج خانم به مشکل خوردی؟راضی نبوده بیای؟
گفت:نه به خدامشکلی نیست
حسین میگفت:سه پیچش شدم و،ولش نکردم تاحرف بزنه
آخرش گفت:میدونی شنیدی اون هایی که میخوان شهیدبشن یه حال وهوایی دارن،یه طورین؟
حسین گفت آره شنیدم،مهدی ادامه داد:منم همین طوریم!!!
حسین رنگش پرید وگفت الکی میگی ترسیدی!
مهدی گفت:نه بابا این بار چندمم هست که میام امامیدونم که این بارشهیدمیشم
حسین میگفت:نتونستم تحمل کنم وبحث عوض کردم وزدم جاده خاکی که حال وهواش عوض بشه امانشد!منم به روی خودم نیوردم دیگه
حسین همین طور با آب وتاب ازرسیدن وخوابیدن وپراکنده شدن بچه هاوجداییش ازمهدی و...همه روتعریف میکرد،تایکی دو روز بعدش که داشت میرفت سمت خط،حسین میگفت:نزدیک های خط بودیم که یکدفعه یکی ازماشین های عراقی رواونجا زدن،دودسیاه همه جا روگرفته بود وبوی گوشت وخون و...که یکدفعه به ماگفتن که آره یکی ازبچه های شماهم داخل این ماشین بود!!!
#عباس_دانشگر هم ازخط رسید،بهش گفتم عباس هم شوکه شد!
پیکر که قابل شناسایی نبود،یه پلاک به مادادن وگفتن این پلاک بچه های شماست...(شماره اش روحسین گفت،من یادم نمیاد
حسین میگفت:باعباس پلاک را گرفتیم دستمون وشماره اش روخوندیم،پلاک خودم رودیدم یک شماره بعدازشماره من بود
خیلی فکرکردم که این نفر بعدازمن که پلاک گرفت کی بود!!!
امایادم نمی اومد،بی سیم زدم به بچه ها،میگفتم فلانی هستی؟فلانی هست؟
همه تک تک اعلام حیات میکردن دونه دونه بچه هارو چک میکردیم،که یکدفعه دیدم همه هستن الا...مهدی!!!
همونجافهمیدم چه خاکی برسرمون شده،همونجا یادحالات وحرفاش داخل هواپیما افتادم...
عباس هم رفته بودبالای پیکر مهدی وخشکش زده بود،دفعه اول بود که عباس یکی از رفقایش را اینطور می دید...
بعدازشهادت #ابراهیم_عشریه،که همین2ماه پیش بود!مهدی دومین شهید همکار ورفیق ابراهیم بود...
عباس هم تاچند روز توی خودش بود وحال وهواش عوض نمیشد
ادامه ماجرا هم بماند،فقط اینکه عباس هم4روز بعدش به آرزوش رسید...
#شهید_مهدی_طهماسبی
#شهید_حسین_جوینده
#شهید_عباس_دانشگر
#شهید_ابراهیم_عشریه
@pelak_sokhteh
#اطلاع_رسانی
مراسم تشییع روح پاک #حاج_محمد_طهماسبی #پدربزرگ_شهید_مهدی_طهماسبی فرداصبح12دی
درمسجدسلیمان واقع درکلگه برگزارمیگردد
@pelak_sokhteh
《راز پلاک سوخته》
#اطلاع_رسانی مراسم تشییع روح پاک #حاج_محمد_طهماسبی #پدربزرگ_شهید_مهدی_طهماسبی فرداصبح12دی درمسجدس
#پدربزرگی که بعداز #شهادت نوه اش آرام وقرار نداشت وسرانجام صبح امروز روحش به نوه شهیدش پیوست
روحشان شاد
تسلیت به خانواده طهماسبی
@pelak_sokhteh
《راز پلاک سوخته》
#پدربزرگی که بعداز #شهادت نوه اش آرام وقرار نداشت وسرانجام صبح امروز روحش به نوه شهیدش پیوست روحشان
#اطلاع_رسانی
پس ازتشییع آن مرحوم ساعت10صبح جنب قطعه شهداکلگه،مراسم سوم وهفتم درمسجدجامع نمره یک مسجدسلیمان برگزارمیگردد.
@pelak_sokhteh
مهدی جان مهمان نوازیت زبان زدبود
امروز مهمان داری آن هم پدربزرگت
که بعدازشهادتت آرام وقرار نداشت ومدام ازفراق شماگریه میکرد
#شهید_مهدی_طهماسبی
#مرحوم_حاج_محمد_طهماسبی
@pelak_sokhteh
پخش مستند #از_آسمان
ویژه
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_دهقان
#دستهای_گرم_پدر
جمعه : ۱۳ دی ماه
ساعت : ۱۶
از شبکه دو سیما
@pelak_sokhteh
《راز پلاک سوخته》
شعری که #شهید_مهدی_طهماسبی قبل ازشهادتش برای #سردار_شهید_قاسم_سلیمانی خوانده بود
👆👆👆👆
@pelak_sokhteh
🌹در آغوش حسین علیه السلام🌹
دوش دیدم به فلک جلوه ی ربانی را
و شنیدم ز مَلک ؛ نغمه ی روحانی را
دوش دیدم که می رفت نسیم سوی عراق
تا به مولا بدهد هدیه ی ایرانی را
باز کرد روضه ی رضوان؛ حسین بن علی
و در آغوش گرفت روح "سلیمانی" را
وپذیرفت زما حضرت زهرای بتول
نیمه شب ناب ترین تحفه و قربانی را
دوش دیدم که سردار سلیمانی ما
جاودان گشت و رها کرد تن فانی را
رفت آن مرغ غزل خوان سوی باغ بهشت
و به جغدان بنهاد این دِه ویرانی را
تن او غرقه ی خون و دل او محو جنون
طی کرد با سر و جان؛ وادی عرفانی را
سر سردار؛ بلند است نیفتد هرگز
تاکه دشمن بچشد بی سر و سامانی را
رفت سردار ولی سایه ی آن دست خدا
نقش بر آب کند نقشه ی شیطانی را
خواب آشفته ی دشمن ندارد تعبیر
لیک دشمن بچشد طعم پریشانی را
رفت سردار ولی می رسد آن " فتح قریب"
چشم بگشا و ببین وعده ی قرآنی را
رفت سردار؛ ولیکن تو بیا یا مهدی
آشکارا بنما آن رخ پنهانی را
دلاوری..۱۳ دی ماه ۱۳۹۸
#شهید_سردار_سلیمانی
@pelak_sokhteh