eitaa logo
پلاک ایران | غیرمحرمانه قم
2هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
83 فایل
پایگاه خبری پلاک ایران با مدیریت حسین افسر خبرنگار استان قم💁‍♂️ 👈اینجا با اخبار مهم و جامع ایران همراه باشید @pelak_iran ادمین تبلیغات: @pelak_iran
مشاهده در ایتا
دانلود
پلاک ایران | غیرمحرمانه قم
‌ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت‌دلبر 🔍 #قسمت‌هفتادوششم 🔵 تا اینکه اونجا به واسطه ک
‌ ‌🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان 🔍 🔶 با خجالت گفت : واسه همین انقدر مرتب اومدم دعا کن بتونم خوب حرف بزنم بعضی از دانشجوها با دنیای ما خیلی غریبن، آهی کشید و پرسید ⁉️ طیبه تو این راه کمکم میکنی ؟ 💙 اشکهایم را پاک کردم ، سرم قد یه کوه شده بود اما با لبخند تلخ و مسلط صحبت کردم : ببین مرتضی ... آقا مرتضی ... گفتنی ها رو خودت خوب گفتی ،خیلی برات خوشحالم جز این از پسر آقا سید و عمه فاطمه انتظار نمی‌رفت،نمیدونم چه کمکی از دستم بر میاد،میدونی که کوتاهی نمیکنم،ولی خودت هم میدونی که ما نباید...... حرفم را قطع کرد 🔴 میدونم چی میگی به همین نزدیکی وقت اذان قسم میخورم طیبه منو نمیبینی ، اصلا جایی که باشی نمیام ،مگه به ضرورت خودم میدونم که ما تا وقتی که زنده هستیم بااااید از هم فاصله بگیریم . ❤️ دو نفر که روحشون به هم گره خورده هیچ وقت نمیتونن عادی و معمولی با هم باشن،پس خیالت راحت کمکی که ازت میخوام برای خودم نیست 🔸پس چی ... واضح بگو لطفا چه کاری از دستم برمیاد ،میخوام باهات معامله کنم راحله ۲ تا پسر داره و یه جمیله ، 🟢 جمیله با تو،در عوض محمدت با من تو هوای جمیله رو داشته باش،همه جوره سر محمد برات جبران میکنم تو خواهری کن برام ،ببین چیکار میکنم واسه پسرت. ❤️ معامله وسوسه انگیزی بود... کمی تامل کردم و گفتم : حرفی نمیمونه آقای برادر ، من چه تو تلافی کنی چه نه حتما هوای جمیله رو دارم ، پس برو با خیال راحت به آرمانهات برس ... نفسی از سر آسودگی کشید بلند شدم و برایش چای ریختم نگاهم به موبایلم افتاد ⚪️ امیر چند تا پیام داده بود : خوبی عشقم ...همه چی روبراهه ... موفق باشی همسر توانمند من ... زیر لب لبخند زدم 💙 من جمیله و راحله را زیر پر و بالم گرفتم،اما هر کاری که من انجام دادم هزاران هزاران هزاران هزار برابرش را هزاران هزار برابرش را مرتضی برایم جبران کرد... بازیهای روزگار عجیب بود و عجیب بود و عجیب... ...