پلاک ایران | غیرمحرمانه قم
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرتدلبر 🔍 #قسمتهشتادوچهار 🔶 امیر اشاره کرد که خودم می
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرتدلبر
🔍 #قسمتهشتادوپنج
🔶 امیر بعد از ورشکستگی شرایط سختی را گذراند بیشتر بار بدهی ها را تنهایی به دوش میکشید تا ما سختی نبینیم
من هم از ۷ صبح تا ۹ شب کار میکردم بیشتر ساعات روز هدا و مهدا اگه مدرسه نداشت را با خودم همراه می بردم ، هم موسسه و هم دفتر ، فقط دانشگاههایی که تدریس داشتم بچه ها پیش مامان معصومه که حالا حسابی تنها شده بود
می ماندند.
🔵 این تلاشها از من زن پولسازی ساخت ، از همه تواناییها و تحصیلاتم استفاده میکردم برای کسب درآمد و کمک به امیر و زندگی و ادامه اهداف فرهنگی و آموزشی خودم . این وسط دلم به حافظ شدن محمد خوش بود، تمام تلاش خودم را میکردم تا بچه ها این میزان کار کردن من و پدر را امری عادی بدانند و هیچ تنشی به خانه منتقل نشود ، امیر هم به خوبی همراهی میکرد ولی پیر شد ، در عرض دو سال به اندازه ده سال پیر شد
در همه آن روزها طبق آموزشهایی که دیده بودم با پیامها و تماسها با آغوش گرم و زبان شیرین ، با صرفه جویی و قناعت تلاش میکردم تا همسرم آرام باشد ، چرا که رضای امام زمانم در گرو آرامش و رضایت این مرد بود ، چون انگیزه داشتم کم نمی آوردم خسته نمی شدم
🟢 محمد که ۱۵ ساله شد برایش جشن عبادت گرفتم ،با یک کیک کوچک و کلی کتاب جدید که لا به لای ورقهایشان پسر بچه مرا به مردی کامل تبدیل کنند.
امیر از اینکه محمد ساعات زیادی را با مرتضی میگذراند ناراحت بود ، به وضوح حسادت میکرد و از من انرژی میگرفت .
🔻نزدیک نوروز ۹۲ بود ،طبق معمول محمد و مرتضی پی کارهای جهادی شب عید بودند و امیر کلافه ، چه معنی داره الان ۷ شبه و این بچه هنوز تو اون پایگاهه
💙 حق با توئه عزیزم حال این پسر پر رو میگیرم ،اینجوری که حرف میزدم آرام میگرفت ، ولی واقعا جای شکر داره ها ، ببین چه لقمه ای دادی به این پسر که برای کارهای جهادی خسته نمیشه ، هرچی داره از تو داره ، باید شکر کنیم به خاطر داشتنش ... نرم میشد بعد از حرفهای من
🔴 طیبه جان من که نمیگم نره کار جهادی ، ولی خب از درسش نزنه ، فردا پس فردا کنکور کم نیاره ، نگران نباش حالشو میگیرم ، برنامشو دقیق تر میریزم که از درسشم نمونه ،رفتم آشپزخانه و به محمد پیام دادم :
⚪️ گل پسر طیبه همین الان یه پیام قشنگ بده به بابا و آرومش کن ،نگرانته،
چشم عشقم، اینو بگم خوبه ؟
سلام پدر ببخشید دیر شد
⚪️ نخیرم این چه پیامیه آخه
اینو براش بفرست : سلام پدر
سلام سلطان ،سلام ستون
ببخشید این پسر ناخلف خودتونو
باور کنید هر بسته ای که دست فقرا میرسونم یاد شما میوفتم که چقدر خیر هستید ،امشب زودتر میام یه کشتی با هم بزنیم باشه
🔻چشم مادر ... خدا شما رو برام نگهداره
الان میفرستم براشون ، باید میانداری میکردم تا هیجانات مثبت محمد با مرتضی خالی شود و امیر هم آرام بگیرد
اگر مرتضی نبود محمد این میزان تقوا و شور کار کردن برای خدا را نداشت
امیر در عین همه خوب بودنهایش برنامه ای برای رشد شخصیتی و معنوی بچه ها نداشت ،ولی هیچ وقت اجازه ندادم بچه ها متوجه تفاوتهای اعتقادی پدرشان شوند
همیشه ویترین پدر یک پدر معتقد بود
امیر برای ساختن این ویترین کمکم کرد
✅ آن شب هم بعد از نماز سجده شکر
کردم ،خدایا شکرت ،درسته اوضاع مالی سخت شده ،ولی داشتن این ۳ تا بچه باهوش و باتقوا یه دنیا می ارزه
خدایا کمکم کن تا حواسم به همه باشه ...
🔴 با گسترش و نفوذ داعش در منطقه زندگی من و راحله هم تغییر کرد ...
#ادامه_دارد ...
InShot_۲۰۲۲۱۱۰۸_۲۱۲۶۴۵۶۹۶_۰۸۱۱۲۰۲۲.m4a
9.05M
#خاطرات_یک_مشاور
#حضرت_دلبر
#قسمتهشتادوپنج
📚داستان حضرت دلبر
#فایل_صوتی
با صدای نویسنده :
✍صالحه کشاورز معتمدی
مهمترینهارااینجابخوانید#پلاک_ایران👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/3161522520Cbf492e41c0
❤️🤍💚 ﷽ 🦋🦋🦋
💐 ســــــــلام
💗 صبحتون بخیر و شادی
💐 به حق خالق صبح
💗 وجودتون سرشار از سلامتی
💐 زندگیتون رو به پیشرفت
💗 دلتون خانه محبت و
💐 سفره تون پر برکت باشه
💖 در پناه خدای مهربان
💗 سه شنبهتون سرشار از زیبایی
#صبح_بخیر 🇮🇷
مهمترینهارااینجابخوانید#پلاک_ایران👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/3161522520Cbf492e41c0
🗞 تصاویر صفحه نخست منتخب
روزنامههای سه شنبه ۱۰مرداد ۱۴۰۲
مهمترینهارااینجابخوانید#پلاک_ایران👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/3161522520Cbf492e41c0