🌹 #ڪـلام_شهید از طـرف من بہ جوانـان بگویید: چشم شهیـدان و تبلور خونشان بہ شما دوختہ است! بپا خیزید و اسلام خود را دریابید... #شهیدمحمدابراهیم_همت #روحش_شاد_باصلوات @pelakkhakii 👈👈🌷🌷

⛔️ ۱۴ تیر ۱۳۶۱ "احمد متوسلیان" در جایی از تاریخ گم شد❗️ 🔻کتاب "خیانت به فرمانده"، روایت اسرار شنیده نشده‌ای از اسارت حاج احمد است. بین سال‌های ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۵ بارها برای آزادی گروگان‌های آمریکایی و فرانسوی و حتی صهیونیستی، افرادی مثل هاشمی رفسنجانی و علی اکبر ولایتی تلاش کردند، اما برای آزادی احمد متوسلیان با اینکه فرصت‌هایی به وجود آمد، اما عده‌ای نمی‌خواستند فرمانده به ایران بازگردد❗️ 🔸وقتی هاشمی رفسنجانی زحمات شهید عماد مغنیه را برای آزادی حاج احمد به هدر می‌دهد❗️ 🔹دستور عقب‌نشینی توسط "محسن رفیق‌دوست" در یک قدمی آزاد سازی حاج احمد 🔸کدام یک از مسئولین سپاه، حاج احمد را "دندان کرم خورده" نامید⁉️ 🔹تعلل هفت ساله محمد خاتمی در معرفی نماینده برای مذاکره و آزاد سازی حاج احمد❗️ 🔻حتما این کتاب رو بخونید... @pelakkhakii 👈👈🌷

🔺حاج احمد متوسلیان : آرزو میکنم یک زمانی برسد که کربلا، نجف، مکه، مدینه و قدس را آزاد کرده باشیم، چراکه کربلا و نجف‌مان دستِ #کافرین، مکه و مدینه‌مان دستِ #منافقین و قدس عزیزمان دستِ #ظالمین است.... ❇️ سالروز ربوده شدن ۴ دیپلمات ایرانی توسط رژیم صهیونیستی. @pelakkhakii 👈👈🌷

┄═✼❁﷽❁✼═┄ 💠 حاج احمد متوسلیان: 💢 هر شهری که توسط اسرائیلی ها محاصره شده آزاد خواهیم کرد و اسرائیل را به سقوط می کشانیم. 🇮🇷 ۱۴ تیر سالروز ربوده شدن #حاج_احمد_متوسلیان فرمانده و دیپلمات ربوده شده ایرانی 👉 @pelakkhakii 👈 ┄┅══✼🌺✼══┅┄

سلام به دوستان انقلابی✋ خوبید؟☺️ من حاج سعیدسامانلو #ملقب به #فاتح_الزهرا فرزند اول خانواده ازشهرمقدس قم هستم.. در دی ماهِ سال ۱۳۶۰ دریک خانواده مذهبی بدنیا اومدم.. از کودکی محبوب و#مودب و کوشا با بازی گوشیهای کودکانه بودم😉 بی آلایشی، #گذشت، #ولایت مداری از همان کودکی ام شکوفا بود☺️ این شکوفاییها رامدیون کمک خداوند و رهنمودهای پدر دلسوزم هستم. مادر مهربانم از کودکی درکلاس قرآن ثبت نامم کرد و من با علاقه و پشتکار #قرآن و تفسیر رایادگرفتم😍 از سن 12 سالگی به #مسجد میرفتم و مثل بزرگترها رفتار می کردم #روزه می گرفتم و اعمالِ #عبادیم را انجام میدادم..😌 #شهید_حاج_سعید_سامانلو @pelakkhakii 👈👈🌷

در نوجوانی ، در پایگاه محلمون مسئولیت می‌گرفتم و به نحو احسن کارهامو انجام میدادم و به همه ثابت میکردم که مسئولیت پذیرم😊 کلاس های قرآن برگزار می کردم و در عزاداری ها نقش فعالی داشتم.. درس می خواندم، ورزش می کردم و از رهنمودهای علما و بزرگان و شهدا در زندگی ام استفاده می کردم. از ویژگی های بارزم #راستگویی و #کسب رضای خدا در هر کاری بود در جوانی هم ، در رشته ریاضی (دبیرستان امام صادق) مشغول به تحصیل شدم بسیار باهوش بودم😍 و درکارهام اخلاص درعمل داشتم،، به اردوهای جهادی می رفتم و لحظه ای از تلاش برای گره گشاییِ مردم دریغ نمیکردم😊 رشته ی دانشگاهیٖم حسابداری بود که بعداز فارغ التحصیلی در دانشگاهِ دلیجان، درسالِ دوم دانشگاه ، با دخترِ شهید سید محمد رباط جزی آشنا شدم ،، و خدا قسمت کرد و باهم ازدواج کردیم😍رشته تحصیلیِ همسرم روانشناسی بود. @pelakkhakii 👈👈🌷

باتمامِ عشق و علاقه ای که به سپاه داشتم، تصمیم گرفتم در این راه ادامه مسیر بدم و با انگیزه ی قوی به نیروی سپاه ملحق شدم و با افتخار پاسدارِ انقلاب اسلامی شدم😍 و کم کم دردانشگاهِ افسری امام حسین (ع) به عنوانِ افسر پذیرفته و ادامه تحصیل دادم ..

زندگیِ دونفرهِ ما بسیار شیرین و دوست‌داشتنی بود ،، با بدنیا آمدنِ بچه هامون ، زندگیمون زیباتر و پرمعنی تر شده بود 😊 خدا دوتا گل پسر بنامِ علی آقا و آقا محمد حسین بما داده♥️♥️ من عاشقِ همسر و بچه هام بودم و همیشه به وجودشون افتخار میکنم. @pelakkhakii 👈👈🌷

احترامِ بسیاری برای سادات قائل بودم وعاشق حضرت زهرا (س) بودم ازخدادرک کردنِ شهادت حضرت زهراسلام الله علیهارامیخواستم. من به زبان انگلیسی وعربی تسلطِ کاملی داشتم.. وقتی جنگ سوریه پیش آمد، خودم را در قبالِ دفاع از مردمِ مظلوم ، مسئول می‌دونستم .. هرجور بود راهیِ سوریه شدم ؛ چون وظیفه داشتم برای دفاعِ از حرم ، خودمو به اون سرزمین برسونم .. همیشه می‌گفتم: « اهل بیت (ع) از ما هستن و ما اجازه نمی‌دیم کسی بهشون بی‌احترامی کنه...» همسرم عاشقم بود😍♥️🌷 دوریم براش سخت بود و هست. 😢 اولش وقتی مطرح کردم که میخوام به سوریه برم مخالفت کرد ،، اما بعد از دو ماه و صحبت‌هایی که با هم داشتیم راضی به رفتنم شد.😊 قدرتِ بیانم بسیار عالی بود 😉و متبحّر در سخنوری بودم 😌. @pelakkhakii 👈👈🌷

در ماجرای سوریه رفتنم همسرم رو با حضرت زینب (س) روبرو کردم☺️ می‌گفتم: «تو از خاندان اهل بیت (ع) هستی، اگر من نرم سوریه، می‌خوای به حضرت زهرا (س) چی بگی؟ میخوای بگی که من نذاشتم شوهرم برای کمک به دخترت بره....؟!؟!» گفت: سعیدجان من از پدر شهیدم گذشتم😊تواَم اگه میخوای به سوریه بری،، من نمی‌توونم جلوی شما رو بگیرم. ما در مقابلِ مصیت‌های ائمه اطهار هیچ هستیم😔 خانومم با رضایت کامل ، منو راهیِ جبهه‌های مقاومت کرد و برام بهترین‌ها را خواست. حتی بهترین مرگ که شهادت بود.😍😊😍 @pelakkhakii 👈👈🌷

ودرجبهه مقاومت من باورم اینه که پیروزیِ شهرهای شیعه نشین (نبل و الزهرا) با کمک خانم فاطمه زهرا (س) انجام شد. فعالیتهام در شمال غرب در برخورد با گروهک های مزدور و در خاموش کردن شورش های داخلی و رشادت هایم در سوریه و آزاد سازی دو شهر شیعه نشین نبل والزهراتحسین برانگیز بود. که همش عنایتِ خودِ خانم فاطمه زهرا سلام الله بود. @pelakkhakii 👈👈🌷