🌴#خاطرات_شهدا | #سیره_شهدا
🌷از تهران تا سوریه برای دوستانش فرازهایی از خطبه جهاد نهج البلاغه را میخواند. قرآن تلاوت میکرد، گاهی ذکر میگفت، شعر و مداحی زمزمه میکرد:
سائل بی دست و پایم آقا پناهم میدهی... شهید گمنام سلام...
🔅🌷خیلی شوخ طبع بود. بعضی از حرفهای جدی را هم به شوخی میزد. نشاط مجلس بود طوری که وقتی نبود جای خالیاش حس میشد. شوخیهایش هم حساب شده بود.
برا حمایت از دین جانش را میداد. نترس و شجاع بود. جایی رد پایی از افراطیگری مذهبی دیده، و تمام قد کمر به روشنگری بسته بود. در دفاع از ولایت فقیه حتی از آبرویش مایه گذاشت.
🌷شبی به شدت تهدیدش کردند، رفقای محسن نگران بودند مبادا آسیبی ببیند، توصیه کردند تنها رفت وآمد نکند ولی در جواب با همان لحن همیشگی گفته بود: «آدم یک بار بیشتر نمیمیرد، من تا خدا را دارم از کسی ترسی ندارم» و با شجاعت، تنها در مسیر تردد کرد.
#شهید_مدافع_حرم_محسن_حیدری
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊