7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاریخ فکری و فرهنگی جهان معاصر غربی
جلسه اول
@philosophyofsocialscience
جلسه دوم استاد سلطانی_1.m4a
18.74M
تاریخ فکری و فرهنگی جهان معاصر غربی
جلسه دوم
@philosophyofsocialscience
جلسه سوم استاد سلطانی_1.m4a
24.38M
تاریخ فکری و فرهنگی جهان معاصر غربی
جلسه سوم
@philosophyofsocialscience
هدایت شده از حمید پارسانیا
noormags-اندیشه؛_تکنولوژی_در_آینده_انقلاب_اسلامی_ایران-1858400_2578995.pdf
696.7K
💠 #مقاله؛ تکنولوژی در آینده انقلاب اسلامی ایران؛
✍️استاد پارسانیا
🔸دلایلی كه صدرالمتألهین بر حیات و علم و كلام همه موجودات اقامه میكند، دلایلی است كه از احكام مربوط به وجود آنها استفاده میكند و دلایلی كه حكمای مشاء و اشراق، درباره غفلت و جهل موجودات طبیعی اقامه میكنند، دلایلی هستند كه از احكام مربوط ماهیات جسمانی و صور مربوط به آنها استفاده میكنند و اگر این دو حكم بدون لحاظ دو حیثیت متفاوت یك موجود طبیعی به آن موجود نسبت داده شوند ناسازگار خواهند بود و به تناقض منجر میشوند.
🔸ریشههای غفلت انسان از حقیقت عالم حجاب و غفلت انسان نسبت به حقایق وجودی پدیدهای است كه از یك سو ریشه در پنهان شدن آثار و احكام وجود و در نتیجه ریشه در غلبه احكام ماهیات دارد و از دیگر سو در اصطلاح و عادت یعنی در فرهنگ معرفتی و علمی جامعه استقرار مییابد.
🔸بنابراین اصطلاحات اهل علم، عادات اهل عرف و در حجاب ماندن آدمیان، عواملی نیستند كه به تنهایی، سبب تفسیر جهانی طبیعت، در نزد انسان شوند، عامل دیگری كه در كنار این عوامل حضور دارد و نقشی مهم ایفا میكند این است كه جهان طبیعت نیز به رغم این كه زنده، حی، بوده و سرشار از محبت و عشق و میل و اراده است، معرفت و محبت خود را پنهان میكند و این پنهان كردن گرچه حاصل نحوه مواجهه آدم با عالم است، لكن مطابق سنت مكر و استدراج الهی است و مبتنی بر حكمت و عدالتی است كه طبیعت آگاهانه و عالمانه كارگزار آن است.
🆔@parsania_net
بررسي بنيادهاي نظري ـ فلسفي «روششناسي بنيادين» و دلالتهاي آن در تكوين نظريه (تبيين مباني نظري نسبت واقعيت و انديشه)
مجله معرفت فرهنگی اجتماعی، سال سيزدهم، شماره چهارم، پياپي 52، پاييز 1401، ص 27ـ44
مهدي سلطاني
* صديقه قرباني
چکيده
استاد پارسانيا در «روششناسي بنيادين» شيوه شکلگيري نظريات علمي را دنبال ميکند، درحاليکه از منظر ايدهآليستها معرفت، هستي را رقم ميزند. نمونههايي از تلفيق مارکسيتها هستي را مقدم ميدانند و در نگاه نوکانتيها نحوهاي از تعامل هستي و انديشه در تکوين نظريه توضيح داده ميشود. استاد پارسانيا براساس بنيادهاي نظري صدرالمتألهين، قائل به حضور هستي و انديشه ـ با هم ـ در شکلگيري و تحقق نظريه است. مسئله اين پژوهش آن است که روششناسي بنيادين مبتني بر کدام مبناي نظري از حکمت متعاليه، «تکوين لحظه حال» (نظريه مُحقَقشده» را به اين نحو توضيح ميدهد؟ و نحوه ارتباط اين دو عامل را چگونه تبيين ميکند؟ حکمت متعاليه با چه ظرفيتي ميتواند اين نظريه را تفسير نمايد؟ روش اين مقاله توصيفي ـ تحليلي بوده و در نهايت نشان داده است: «نفسالامر» نظريات اجتماعي که روششناسي بنيادين از آن سخن ميگويد «هستيهاي اعتباري» است که در نتيجه اعتبارات انساني و حرکت جوهري تحقق مييابد. اين هستيهاي اعتباري در مرتبه نفس عالِم و مرتبه فرهنگ (جهان اجتماعي) به يک وجود موجودند و بنا بر نوع تعامل نظر و عمل در «نوع اخير مُحقَق» و «جهان اجتماعي»، امکانهاي مختلفي از نسبت هستي و مفهوم در نظريه به وجود ميآيد.
کليدواژهها: حکمت متعاليه، روششناسي بنيادين، نظر و عمل، هستي و انديشه، جهان اجتماعي.
@philosophyofsocialscience
هدایت شده از کانال | علی محمدی هوشیار
🔻دوره میان مدت نقد جریان احمدبصری
در ۱۶ جلسه(مجازی)
📌فروردین و اردیبهشت ۹۹
🎙علی محمدی هوشیار
➖➖➖➖➖➖➖
جلسه اول:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1705
جلسه دوم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1707
جلسه سوم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1708
جلسه چهارم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1709
جلسه پنجم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1710
جلسه ششم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1711
جلسه هفتم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1712
جلسه هشتم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1713
جلسه نهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1714
جلسه دهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1715
جلسه یازدهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1716
جلسه دوازدهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1717
جلسه سیزدهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1718
جلسه چهاردهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1719
جلسه پانزدهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1720
جلسه شانزدهم:
https://eitaa.com/ali_hoshyar/1721
هدایت شده از عقلنوشتههای انقلابی
⚡️مدرنیته یک دین است؛ نه یک تطور عینی عالم
🔰دکتر حسین کچویان:
🔸همینطور که جلوتر آمدیم یک چیزهایی را از تمدن غرب پذیرفتیم و مجبور شدیم یک چیزهایی را عوض کنیم تا رسیدیم به جایی که به عنوان مثال بگوییم دین یک امر شخصی است چون دیدیم که این نوع زندگی، مستلزم این نوع تلقی از دیانت است.
🔸بنابراین اگر این تمدن ادامه پیداکند، ملزوماتش را هم میآورد.
بعضی اوقات در بدو امر یکی مستقیماً مفهوم دین، خدا، اخلاق و مفهوم زندگی دینی را هدف میگیرد ولی این تمدن اصلاً در ظاهر با این مقولات کاری ندارد؛ ماشین است که وارد میشود و فرهنگ خودش را میآورد.
🔸یکی از اشتباهات ما ازاول، نفهمیدن زیرکی ها و فریبکاریهای تمدن غرب است که خود را ازاول آنطوری که هست (به عنوان یک دین) عرضه نکرد، بلکه به عنوان یک تطور عینی عالم عرضه کرد. اگر از اول به عنوان یک دین خودش را به ما عرضه کرده بود، اینطور نمیشد که همه امور این تمدن را بگیریم و بعد هم به طور ناخودآگاه عوض بشویم؛ مثلاً اگر شما علم بیشتری بخواهید تا اسلام را بهتر بشناسید میگویند کتب تفسیر و احادیث را بخوانید، حالا اگر شما بخواهید مدرن تر بشوید میگویند باید فوکو، هابرماس و گیدنز بخوانید یعنی این دین مدرنینه است و این ها هم پیامبرهای آن هستند و وقتی شما اینها را خواندید قبولش میکنید و دنیا را هم عوض میکنید؛ یعنی مستقیماً ضربه میزند.
خیلی از دانشجوهای ما وقتی وارد این رشته ها میشوند، دچار تزاحم، بحران و مشکل میشوند؛ چون بلافاصله آنهارا نسبت به زندگی و هستی شان مسئله دار میکند.
🔸از علوم طبیعی هم نباید غافل شد، علوم انسانی صریحاً نفی میکند، ولی علوم طبیعی خدا را مسکوت میگذارد که در یک سیر طولانی تر عملاً به حذف اعتقاد به خداوند میانجامد.
علوم طبیعی عملاً زندگی مان را تغییر میدهد و در درازمدت وقتی زندگی عینی ما تغییر یافت، مجبوریم که اخلاقیات و فرهنگ خود را هم عوض کنیم؛ کما اینکه این صدسال تاریخ هم به اصطلاح احیاگری به یک معنا همین است؛ یعنی زندگی ما عوض شده است. پی در پی به فهم های جدید از دیانت پیدا کردیم و به اینجا رسیدیم.
🔸اگر از منظر دینی علوم اجتماعی را بررسی کنیم، علوم اجتماعی در بعضی از شاخه ها، الهیات دنیای مدرن است. ما دچار این توهّم شدیم که داریم علم عالم و هستی را میخوانیم؛ نه، بلکه این یک شکل معنا کردن این جهان است؛ این ها یک روز، نظریه پایان تاریخ میدهند و ده سال بعد، آن را رها میکنند و پس ازآن پشیزی نمیارزد و ما تازه میآییم به عنوان نظریه علمی مطرحش میکنیم؛ اینها نظریه نیست، اینها در واقع ایدئولوژی است.
برابری جنسیتی یا عدالت جنسیتی
در نظریه جهان های سه گانه استاد پارسانیا، جهان اول، جهان حقیقت است که انسان در نسبت با نفس الامر امور قرار دارد و جهان دوم و سوم، رقیقت و بسط معنایی - مفهومی - عملی آن حقیقت است که در جهان اول است. جهان دوم و سوم تجلی گاه آن جهان اول است، رقیقت آن جهان اول است. لذا مدام در بین این سه جهان در حرکتیم تا بتوانیم لوازم و دلالتهای آن حقیقت را در رقیقت دنبال کنیم. سیاستگذاری هم تعویقی است که در این حرکت مداوم اتفاق می افتد؛ یعنی تعویقی است که در جهان دوم و سوم رخ می دهد برای تجلی دقیق تر آن حقیقت. این تعویق برای عمل سیاستمدار است برای این تجلی. انقلاب فرانسه نحوه ای از نسبت را در جهان اول رقم زده است و انقلاب اسلامی نیز نحوه ای دیگر. این حرکت از جهان اول به جهان دوم و سوم علی الدوام است و حد ندارد. در جسمانیت الحدوث و روحانیت البقاء نیز این حرکت مدام ادامه دارد، چون در نحوه ای از نسبت در جهان اول، جسمانیت در جهان دوم و سوم به رقیقت آن حقیقت، حادث شده است و در حرکت جوهری به ساحت روحانیت ارتقاء یافته است. این حرکت و چرخش بین جسمانیت و روحانیت نیز علی الدوام است. لذا چنانچه در نحوه ی نسبت انقلاب فرانسه بایستیم، برابری جنسیتی را در جهان دوم و سوم دنبال خواهیم کرد؛ و جسمانیتی در جهان دوم و سوم حادث خواهد شد که هم جنس گرایانه خواهد بود تا در وجه روحانی آن به صورت ایده برابری جنسیتی، به حرکت جوهری، رقم زده شود. در انقلاب اسلامی که نسبت دیگری با امور رقم زده شده است، جسمانیت دیگری و روحانیت متفاوتی در تناسب با ایده عدالت جنسیتی رقم می خورد.
@philosophyofsocialscience
هدایت شده از نسیم حکمت
نشست فلسفه فرهنگ.mp3
20.97M
🔰صوت نشست تخصصی نگرشی نوین به فلسفه فرهنگ
🔸با محوریت کتاب چیستی و نحوه وجود فرهنگ اثر استاد یزدان پناه
🗓پنج شنبه مورخ 26 آبان ماه
https://eitaa.com/nasimehekmat
Z0000013.m4a
42.5M
تاریخ فکری و فرهنگی جهان معاصر غربی
جلسه چهارم
@philosophyofsocialscience
نظام حقوقی ثابت یا سیالیت فرهنگ
گفتار: محمدوحید سهیلی
نظام حقوق اسلامی و منطق استنباطی آن که اصول فقه نامیده میشود؛ مانند هر نظام دانش دیگری ناظر به مسائلی است که در حوزه موضوعش قرار میگیرد؛ بنابراین ناظر بر موضوع و تعیین حدود آن نیست. از این رو نیز هست که هر چند به امر متغیر میپردازد، اما این مسئله تا زمانی که با نگاهی بالادستی که در اینجا یعنی نگاهی بنیادین و کلانِ ناظر بر مسئله نگریسته نشود؛ نسبت امور و از جمله امر ثابت و متغیر در یک وضعیت جمعیافتگی ظهور و بروز پیدا نمیکند...👇
https://farhangesadid.com/fa/news/7524/%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82%DB%8C-%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA-%DB%8C%D8%A7-%D8%B3%DB%8C%D9%91%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
@philosophyofsocialscience
هدایت شده از حسین سوزنچی
بسم الله الرحمن الرحیم
📝#حجاب به مثابه #کنشگری_زن مسلمان
▪️مساله حجاب (که شاید بخودی خود و منفصل از زمان و مکان، یک حکم دست چندم در شریعت باشد) به دلایل تاریخی-اجتماعی در یک قرن اخیر اهمیت خاصی پیدا کرده است؛ و اگر این جایگاه خاصی که امروز پیدا کرده درست فهم نشود تحلیل درستی از بسیاری از جریانات معاصر نمیتوان داشت.
🔸اگر حدیث منسوب به حضرت زهرا س که «برای زن بهتر این است که مردان او را نبینند و او مردان را نبیند» را در گوشه ذهنمان پررنگ کنیم، میتوان گفت در سنت اسلامی دو نگاه به حجاب وجود داشته است:
▫️یکی نگاهی که حجاب را ذیل این حدیث میدید؛ که خروجیاش توصیه به پردهنشینی و خانهنشینی زن است؛ و
▫️دیگری حجاب را در کنار و بلکه مکمل این حدیث میدید، با این بیان که حدیث مذکور، در مقام بیان یک قاعده کلی در روابط زن و مرد است، که میخواهد بگوید اصل بر عدم اختلاط است؛ اما حجاب، ناظر به این واقعیت میدانی است که اساسا زندگی انسان، اجتماعی است و زندگی اجتماعی، جز با حدی از اختلاط بین زن و مرد ممکن نیست، لذا حجاب در اسلام، نه مهر امضایی بر پردهنشینی زن، بلکه مهر تاییدی بر حضور زن در میان جامعه است، اما به نحوی که جنسیت او تحتالشعاع امور جنسی قرار نگیرد.
🔹شاید از بهترین صورتبندیهای این نگاه دوم، بحثهای شهید مطهری در کتاب «مساله حجاب» باشد. ایشان در نیمه اول کتاب با جریان غربزده درگیر است که آنان حجاب را از منظر تسلط مرد بر زن تحلیل میکنند، و در نیمه دوم با جریان طرفدار پردهنشینی زن؛ وهردو در این مشترکند که «حجاب» را به مثابه «محدود کردن زن» قلمداد میکنند و ذیل نگاه اول قرار میگیرند؛ و ایشان میکوشد با تبیین نگاه دوم، از ایده «حجاب به مثابه مصونیت» دفاع کند.
🔸حقیقت این است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این حداکثر معنایی است که از حجاب در جامعه ترویج شد، که علیرغم اینکه واقعا یک پله از تلقی غربی و سنتی بالاتر است، اما همچنان حجاب را برای زن در موضع انفعال قرار میدهد.
🔺اما میتوان تقریری از حجاب ارائه کرد که حجاب، نه از موضع انفعال، بلکه از زاویه فعال بودن زن مطرح، و به مثابه کنشگری زن باشد.
البته اصل این ایده در آثار شهید مطهری هست اما بسط نیافته است.
در واقع الگوی غرب برای ورود زن به جامعه یا #الگوی_فمینیستی است که در باطن خود #مردسالار است (و به تعبیر شهید مطهری #زنانگی_زن را نادیده میگیرد و او را همچون #انسان_بیبها وارد جامعه میکند) و یا #الگوی_سرمایهداری است که جدی گرفتن زنانگی زن را در این میداند که زن را به مثابه #کالای_جنسی وارد جامعه کند.
در قبال این دو، اسلام با جدی کردن حجاب میخواهد نشان دهد که هم زنانگی زن در مقام حضور اجتماعی وی را جدی میگیرد و هم حضور او در جامعه را نمیخواهد در افق جنسی قرار دهد.
در این فضا حجاب، نه صرفا یک واکنش انفعالی و برای مصونیت زن، بلکه یک اقدام کنشگرانه و برای ارائه الگویی از حضور زن در جامعه است که در عین جدی گرفتن زن بودن وی، مانع فروکاستن این زنانگی به افق امر جنسی میشود.
🎙در منبرهای فاطمیه اول در دانشگاه امام صادق ع کوشیدهام که در سهجلسه اول این گفتمان را تبیین کنم؛ و در جلسه چهارم توضیح دهم که بر مبنای این گفتمان، ورود حاکمیت در مساله حجاب چگونه باید باشد.
🎧جلسه اول
https://eitaa.com/souzanchi/1190
🎧جلسه دوم
https://eitaa.com/souzanchi/1193
🎧جلسه سوم
https://eitaa.com/souzanchi/1194
🎧جلسه چهارم
https://eitaa.com/souzanchi/1195
کل بحثها در فضای وب
🌐https://www.souzanchi.ir/hijab-as-a-muslim-womans-activism/
تبصره:
تیم رسانهای هیات میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق ع زحمت کشیده و تاکنون چهار کلیپ از این جلسات بنده تهیه کردهاند.
ضمن تشکر از ایشان، تذکر این نکته لازم است که در هریک از چهار کلیپ مذکور، بحثهای جدا از هم طوری به هم چسبانده شده که مخاطب گمان میکند با یک فراز متصل مواجه است. از این رو، این کلیپها هریک به کلیت خود معنایی را به مخاطب منتقل میکند که شاید تفاوتهای مختصری با مراد گوینده داشته باشد.
چه خوب است که اگر کلیپی تهیه میشود، برش متصلی از بحث باشد، ویا اگر تقطیعی رخ میدهد اتصال این قطعات به گونهای باشد که مخاطب متوجه باشد که وسط اینها مطالبی گفته شده و چنین کنار هم گذاشتنی، بر اساس ذهنیت تدوینگر است، نه گوینده.
حسین سوزنچی
@souzanchi