دارم یه تجربه جدید رو امتحان میکنم، خودم نمیدونم خوب دارم پیش میرم یا نه، نیاز دارم نظر بگیرم بابتش😭.
ببینید من اصلا حال و حوصله خوشگل بودن ندارم، نباید کلا به این قسمت بپردازم که در ادامه خودمم برم رو مخ خودم.
• خونه پیشولیا •
اینم از " آخ تو شب یلدای منی" بنده🤌.
دلم برا این بزغاله هی تنگ میشه و غصم میاد که داره بزرگ میشه. امشب کلی برامون رقصید، با هم بازی کردیم، کلی چیزی خوردیم، توت فرنگی رو کیکمو خورد، یه دقیقه بیشتر شیرینی زندگیم بود، دوسش دارم.#روز_نوشت
• خونه پیشولیا •
به نام آفریننده تو
_عزیزِ نزدیک و دلخواسته، سلام.
مرا ببخشید که از آخرین مکاتبهام روزگاری طولانی گذشته است. حالتان چگونه است؟ شنیدهام در آن روز که زمستان به دیارتان پای نهاد و چشمانتظاریتان به پایان رسید، حیاتی نو یافتهاید.
باید شکایت زمستان را نزد شما بیاورم. او به من وعده داده بود که در بازگشت، این نامه را به دستتان برساند، اما گویا مرا از یاد برد و شتابناک، از شوق دیدار شما، زودتر از موعد به خانهتان شتافت. به او بگویید که تنها بهخاطر شما، او را عفو میکنم و کدورت دل را به فراموشی میسپارم.
اینک، اگر از این سخنان بگذریم، میلادتان را تهنیت میگویم. دیرزمانی منتظر این روز بودم تا از اسرار ناگفته با شما سخن بگویم. این بار را برای شکرگزاری از وجودتان برگزیدهام. روزهای دشواری را پشت سر نهادیم، روزهایی که گاه تا مرز پایان گام میزدیم و بازمیگشتیم. روزهایی که اگر وجود شما نبود، شاید اکنون من نیز در اینجا نبودم.
بهیاد دارید در نامههای پیشین چه گفتم؟ امید. بله، شما همان تجسم امید هستید؛ همان نَفَس دوباره در دلهای خسته و همان خندههای بلند پس از باران اشک. شما رنگ سبزی هستید که بر دیوارهای دلم نقش بستهاید و از حزن و تیرگی آن کاستهاید.
این روزهای سخت همچنان در پیشاند، حتی دشوارتر از پیش، و من گویی بیرمقتر از همیشه. اما گرمای دستی که در دستانم احساس میکنم، همان نوری است که ظلمتم را روشنا میبخشد. دستانتان را به مهر میفشارم و بار دیگر از جا برمیخیزم. اطمینان دارم که هر چه در این مسیر رخ دهد، شما را در کنار خود دارم. این حضور، انگیزهای است که مرا به اندیشیدن به ادامه راه ترغیب میکند.
قدردان از این حضور جاودانهتان و از دستان گرمتان که همیشه در یاری من هستند.
دوست عزیز و گرانمایه، سخنان بسیاری هست که در دل مانده، اما مجال اندک است. در این لحظات واپسین، تقاضایی دارم: لطفاً خرسند باشید. در ادامه این مسیر، قلبتان را از هر غباری پاک کنید و چونان کودکی که به تازگی پای به جهان گذاشته، سالی نو را آغاز کنید. این سال را به لبخند و شیرینی مزین کنید. یک سال دیگر به عمرتان افزوده شد و آرزوهایتان با شما رشد کردهاند. بالهایی به آرزوهایتان دهید و همراه آنها به اوج پرواز کنید.
در این سال، سربلند و بیتعلل به گذشته، نگاهی بلند به افق آینده داشته باشید و آن را به شکوه بسازید.
واپسین کلامم همچون همیشه، برای شما شکیبایی است و ایمانی ژرف؛ ایمانی به آنکه شما را برای ما چنین سبز و زنده آفریده است.
-دوست دار شما، رفیق کوچکتان.
• خونه پیشولیا •
به نام آفریننده تو _عزیزِ نزدیک و دلخواسته، سلام. مرا ببخشید که از آخرین مکاتبهام روزگاری طولانی
میخوام اون عکسه رو بفرستم که نوشته: این دریا رو میبینی؟ این اشکای منه😭
ممنونم ازت زن برای این زیبایی😭✨
https://eitaa.com/ft_mehrmahi/10988
یاد بگیرید، نگاه کنید رفته با چه عشقی به انیمیشن مورد علاقم نگاه کردهههه😭.
خوشحالی کردن-
میخوام براتون یه ویدیو هنری بزارم، حتی میخوام امروز رو باهاتون به اشتراک بزارم و تعریف کنم اما این چند شب بیخوابیام حالا وقتش شده که جبران بشه.
• خونه پیشولیا •
ماهی جدیدا در حال شنا رو صفحه گرامافون-
https://eitaa.com/ft_mehrmahi/10990
من خودم دفعه اول که دیدم دو روز تو افسردگی دست و پا میزدم ازشدت زیباییش😭.