eitaa logo
روایت بانوی پیشران ایران
1.1هزار دنبال‌کننده
91 عکس
121 ویدیو
7 فایل
┅| روایت بانوی پیشران ایران |┅ ارتباط با ما : @Dokhtarane_morvarid #رویداد_روایت #بانوی_پیشران_ایران #سازمان‌بسیج‌جامعه‌زنان‌خراسان‌رضوی
مشاهده در ایتا
دانلود
سرداردلها: سوژه جشن تولد بهمن ماه کلان روایت:مردم دیندار وپایند به آرمان‌های انقلاب 🌷🌷سلام یک روز صبح زمستانی بهمن ماه درباره اعتکاف برنامه ریزی میکردم ازآنجایی که بنده حقیر را مسئول این کارقرارداده بودند .برای همین خیلی دغدغه این راداشتم که برنامه به نحو احسن وعالی انجام شودتامعتکفین نهایت استفاده وثواب معنوی راببرند .موعد مقررفرارسید واعتکاف در مسجدجامع شهرم آغاز شد من بودم یه عالم فکروخیال ودغدغه . روز اول بااجرای برنامه هایی مضمون ختم قرآن وادعیه گذشت .روز دوم هم به همین منوال .اویل صبح بود که به ذهنم رسید برنامه ومسابقه بیشترین ختم صلوات و تحقیق درباره زندگی شهدای شاخص وشهدای شهرم از کسانی که اقوام آنها در اعتکاف حضور دارند صورت گیرد وجوایزه به برندگان اهداشود خوشبختانه این ایده هم اجراشد.وکم کم عصر روز دوم فرارسید وبچه ها مکرر درخواست داشتند برنامه شاد ومفرح برایشان داشته باشیم .یکباره این ایده بنظرم رسید که تاریخ تولد همه اعضا رایاداشت کنم وبعدازبین آنها برای کسانی که متولدین بهمن ماه هستند جشن تولد بگیریم .بعدبلافاصله با شیرینی فروشی تماس گرفتم و سفارش کیک دوکیلویی رابه این نوشته که ۴۴ سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران مبارک باد دادم وخواستم بچه ها سوپرایز شوند برای همین چیزی به آنها نگفتم .شب شد وقتی امام جمعه محترم وامام جماعت وشهردار شهرم که میهمان بودند وسخنرانی انجام شد وآنها تشريف بردند جشن آغاز شد همگی درحیرت بودند که اعتکاف را چه به جشن وشادی مخصوصا قشر مسن ترها. کیک راکه آوردند به همراه آن عدد ۴۴ وفشفشه هم سفارش داده بودم بود. بچه ها خیلی خوشحال شدند ویک چیز جالب
زن جوان غربی که باید هزینه زندگیش را به هر طریق ممکن به تنهایی تامین کند😱😨 موظف است همیشه به اندازه کافی زیبا و دلربا باشد😍 و گرنه محلی از اِعراب ندارد😔 او باید سنگینی تربیت فرزندانی را به دوش کشد که جهت باز تولید نیروی کار آینده، جامعه به آنها نیاز دارد😰 پدر بچه ها نیست و او دوران سالمندی را در پیش دارد، در حالیکه زیبایی های ظاهریش را از دست داده و هیچکس پذیرای او نخواهد بود😔 عجب کلاه گشادی به بهانه آزادی بر سر زنان غربی گذاشته شد🤔
کلان روایت ۱. زن با شرف و با استعداد ایرانی، پیشرفت ها و موفقیت های بسیاری را رقم زده است. این امر غرب را عصبانی کرده است و به واکنش وادار کرده است. سوژه:خانم گوهرشاد بانوی ادب دوست وخردمند ایرانی چگونه زیستی که بعد این همه سال هنوز بین ما هستی.... همیشه در تاریخ که سفر میکنم افرادی ذهنم را درگیر میکنند که در تاریخ ماندگار شدند چه کردند و چگونه ماندگار شدند.... مثل خانم گوهر شاد بانویی که هنرمندانه زندگی کردند. ایشان زمانی که مسجد گوهر شاد را میساختند به همه کارگران و معماران اعلام کرده بودند دستمزد شما را دو برابر می دهم ولی شرطش این که فقط با وضو کار کنید و در حال کار با یکدیگر مجادله و بد زبانی نکنید و با احترام رفتار کنید . او به کسانی که به وسیله حیوانات مصالح و بار به محل مسجد می‌آورند دستور داده بودند که سر راه حیوانات آب و علوفه قرار دهند و حیوانات را نزنند و بگذارند هرجا که تشنه و گرسنه بودند آب و علف بخورند. بار سنگین بر آنها نگذارند... ایشان اخلاق اسلامی را رعایت میکردند و همیشه به یاد خدا بودند و به دیگران هم متذکر میشدند..... وقتی این روایت ها رو میخوندم به یاد دعای ۱۱صحیفه سجادیه افتادم که امام سجاد چه زیبا فرمودند: يَا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاكِرِينَ ، وَ يَا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرِينَ...... ای آن‌که یادش برای یادکنندگان عزت و افتخار است و ای آن‌که سپاس‌گزاریش، برای سپاس‌گزاران پیروزی و رستگاری.....
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 من بهار جون مربی پیش دبستانی هستم.یک خاطره بسیار زیبا برایم اتفاق افتاد و هنوز که هنوزه با یادآوری آن انرژی می‌گیرم؛ ساعت رسمی کشور به عقب کشیده شده بود و به همین خاطر هنگام اذان ظهر با کلاسم تداخل پیدا کرده بود، چون نیروی مهد ما کم بود من نمی‌تونستم کسی را مراقب بچه هام بزارم و با خیال راحت نمازم را بخونم. از طرفی اصلاً نمی‌خواستم نماز سر وقت خودم را عقب بندازم و از همه مهمتر اینکه صدای اذان از مسجد محل به گوش می‌رسید و من به عنوان الگوی عملی بچه‌های خودم نمی‌توانستم بی تفاوت باشم بنابراین از دخترای گلم خواستم که مرتب روی صندلی‌هاشون کنار دیوار بنشینند و ۵ دقیقه تمرین سکوت و آرامش داشته باشند تا من هم بتونم در این فاصله نمازم رو بخونم؛ واقعاً سکوت و آرامش بود و من خوشحال ازاینکه چه دخترای خوب و فهمیده‌ای دارم با لذت تمام روی سجاده‌ام به نماز ایستادم . وقتی نمازم تموم شد کنارم رو نگاه کردم دیدم یکی از دخترانم کنارم نشسته فکر کردم با من کاری دارد اما وقتی سرم را بلند کردم دیدم بقیه دخترای گلم هم در دو صف به نماز ایستادند ؛ بدون اینکه من حتی کوچکترین اشاره یا درخواستی از آنها کرده باشم. 🌸💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸
کلان روایت: بسیاری از این زنانی که ضعیف الحجاب هستند، انقلابی دیندار، محب اهل بیت و اهل تضرع هستند شرح روایت: دو روز مانده به محرم از منزل خارج شدم در مسیری که به سمت ایستگاه اتوبوس می‌رفتم دو دختر خانوم که هم محلی و ضعیف الحجاب بودن داشتن با هم صحبت می‌کردن من ناخودآگاه صحبت‌های آنها را گوش کردم زهرا به ندا گفت از امشب باید بریم مسجد ندا گفت اوو هنوز دو شب دیگر مونده تا محرم حالا امشب رو بریم پارک زهرا گفت نه من مسئول هیئت را دیدم گفتم اگر کاری دارین در خدمت هستم گفت اگر امشب کاری نداشتی بیا مسجد می خواهیم استکان‌ها را واکتسی کنیم زهرا ادامه داد ندا جان از امشب تا بعد از عاشورا پارک ملت و دور زدن تعطیل باید تازه بریم لباس‌های مشکی و درست حسابیمون رو از تو کمد در بیاریم..
# روایت _ بوم سوژه: مریم کوچک نژاد (استاد دانشگاه نورث وسترن آمریکا ) مریم کوچک نژاد بانوی ایرانی محجبه اهل صومعه سرا، گیلان که بدلیل داشتن حجاب رسانه های جبهه غرب این بانوی پژوهشگر را بایکوت می کنند تا کسی این بانوی بزرگوار را نشناسد اما من می خواهم این بانوی بزرگوار را به جهان بشناسم. مریم کوچک نژاد پژوهشگر و دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود در رشتهٔ فیزیک را از دانشگاه صنعتی شریف اخذ کرده‌است. پس از آن در سال ۲۰۱۲ تحصیلات دکتری رفتار سازمانی را در دانشگاه یوتا، و پسادکتری را نیز در مرکز ادموند جی. صفرا در دانشگاه هارواد پشت سر گذاشته‌است. او از سال ۲۰۱۴ در دانشگاه نورث‌وسترن در اوانستون ایالت ایلینوی به پژوهش مشغول بوده و هم‌اکنون به‌عنوان دانشیار در این دانشگاه مشغول به کار است. او در پژوهش‌های خود متمرکز بر «درک ماهیت پویای تصمیم‌گیری‌های اخلاقی» و «چگونگی تجربهٔ روانی افراد از نظر روانشناسی در برخوردهای اخلاقی روزمره» است. یکی از 40 استاد جوان زیر 40 سال جهان در سال 2020 هستند. رسانه های جبهه غرب به این دلیل که می خواهند ثابت کنند که حجاب محدودیت و عقب ماندگی است و خانم محجبه نمی تواند به موفقیت و مراحل عالی تحصیلی..... برسد مریم کوچک نژاد را بایکوت رسانه ی می کنند
سوژه وموضوع محوری:باربارا مدلینگ فروشگاه والمارات است سارا دوست باربارا یک روز زمستانی به دیدنش می رودکه ساراازاوخواست ماجرای مدلینگ شدنش رابگوییدکه شروع کردبه تعریف کردن چون علاقه ی زیادی به مدولباس داشتم وهمیشه ازتنوع خوشم میومدهدفم این بودکه مدلینگ مشهوری بشم به آژانس مدمراجعه کرده م که مدل شدن مراحل سختی داره اول اینکه بایدمتناسب بااستانداردهای جهانی باشه واندام خوبی ازجمله پاهای ظریف، دست های کشیده وقدی نسبتابلندداشته باشیم وبه بعضی ها هم گفتن بایدچندجاازبدنتون عمل بشه واینکه بایدرژیم غذایی خاصی داشته باشیم ویک آلبوم ازعکس های مختلفی بهشون ارائه دادم دراین هنگام متوجه شدم باربارابه یک نقطه خیره شده وپلک نمیزنه دستایش یخ زده که چندبارصدایش کردم وتکونش دادم وگفتم به چی فکرمی کنی همانطورکه اشکش جاری شدبودباصدای غمگینی گفت:چندسال پیش درمسابقات فوتبال به عنوان مهمان ویژه دعوت شده بودم که دربین بازی به دستشویی رفتم که درآنجااحساس کردم کسی دنبالم می آیدکه توجه نکردم وبعدازخارج شدم متوجه یکی ازبازیکنان فوتبال شدم که دستش رو روی بدنم می کشید وچشمانش روبسته بود(باربارا بریده بریده وبه حالت ترس بیان می کرد) ومثل دیونه ها گردنم رابومی کشیدکه تونستم پسش بزنم ولی اومرابه بیرون ازدستشویی بردوبه من تعرض کردوموردآزارقرارگرفته ام وداشت هق هق میزداورادرآغوش گرفته وبهش گفت چراشکایت نکردی گفت بخاطرمحافظت ازخانواده ام ازاین کارمنصرف شده ام وحال باربارا مساعدنبوددیگرپیگیرماجرانشدم وباهم یک قهوه خوردیم وبعدازخوردن ناهارازاوخداحافظی کردم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚫ضرب و شتم دختر جوان توسط پلیس آمريکا!! 💎دیروز تو مترو نشسته بودم که دوتا خانم جوان کم حجاب واردشدن... خیلی سرشون تو گوشی بود شنیدم که بهم میگن :خوش به حالشون ...چه راحت ....چه باکلاس ....توخیابون با شلوارک و بدون حجاب راست راست راه میرن و خرید میکنند هیچ کس بهشون کاری نداره !!!یهو یکیشون گفت : عه عه نگاه کن ؟!! چی شد ؟! چرا پلیس این طوری کرد ؟!طفلی رو اینقدر کتک زد که تمام سرو صورتش پرخون شد ...اونم واسه یک پارک اشتباه اتومبیل !!! چه آزادی معناداری 😑 چهره متعجب هر دوتاشون هنوز جلوی چشمامه😉
بوم دخترم تهران بود ازش خواستم در تدارک جشن ۱۰ کیلومتری غدیر که تبلیغات زیادی در صدا و سیما کرده بودند شرکت کند اولش مخالفت کرد😕 اما با اصرار من پذیرفت چند روز بعد جشن باهاش تماس گرفتم خوابگاه بود گفتم چه خبر گفت هیچی به سفارش شما رفتم چی شد ؟هیچی یک کوت سبزی ریختن جلومون پاک کنیم تا شب درگیرسبزی پاک کردن بودم🍃 اگر مسخره بازی و شوخیهای بچه ها نبود که حوصلم حسابی سر میرفت اما مامان اون دوستی که تو فضای مجازی پیدا کرده بودم از کشور المان برام پیام داده بود چند روز پیش یک مسابقه طراحی ربات داشتند و اونا با همدیگه یک رباط درست کردند🤔 که میتونه کمک حال بیماران پارکینسونی تو غذا خوردن بشه مامان چقدر کارشون جالب بود👏👏 کاشکی منم بجای سبزی پاک کردن میتونستم تو تیم اونا فعالیت کنم😔
کلان روایت:مردم ایران دیندارند و پایبند به آرمانهای انقلابند به ویژه جوانان و نوجوانان و زنان☘ سوژه :هیئت عزاداری و زنجیرزنی سیدالشهداء🏴 روایت:یک صف از زنجیر با ضرب آهنگ طبل بالا و پایین می آمد. من کنار هیئت بودم و سینه میزدم تواضع،ادب و نظم زنجیرزنان تحسین آمیز بود مداح از رشادت‌های جوانان در واقعه کربلا میخوند و من جوانانی را می دیدم که دو زنجیر سنگین در چند ثانیه،چند بار به پشتشون اصابت میکرد. یک ساعت،دو ساعت و...،خدای من پاهاشون از رمق نمی افته؟!😳 قد زنجیرزنان کوتاه و کوتاه‌تر میشد نوجوانان و کودکان هم پیرو پدربزرگ و پدرانشون که اول صف بودند،زنجیر می‌زدند. زنان و دختران کنار ایستادند و بر مصائب حسین اشک می‌ریزند😢 از همه قشر،بزرگ و کوچک و تیپ‌های ظاهری مختلف میگفتند:یا حسین
کلان روایت:افشای نگاه فاجعه آمیز غرب به زن با معرفی یک فعال عفاف زنان بنام خانم وندی شیلت. برایم نوشته بود:رها جانم این آخرین باریه که برام روسری ومانتو میفرستی ،قول میدم دیگه اذیتت نکنم!!! سریع از مغازه اومدم بیرون و روصندلی پیاده رو نشستم و باهاش تماس گرفتم ،بادیدن چهره ی خندونش از پشت گوشی نفسی از سر راحتی کشیدم و تو دلم خداروشکر کردم اما با عصبانیت بهش گفتم :وای لیلا منظورت از این پیام چی بود؟یعنی چی دیگه لباس نفرست ؟من که دق کردم. با شیطنت گفت :_اولا سلام آبجی خانوم ! بخدا من حالم خوبه ،میبینی که... ،فقط اینجا جدیدا با یه نفر آشنا شدیم که هم حامی حقوق زنان هم برای خانمهایی که میخوان لباس آدمیزادی بپوشن (با خنده)نمایشگاه میزاره و لباسهای پوشیده میفروشن ،وای نمیدونی زهرا خیلی خانم خوبیه خیلی تلاش میکنه فضا رو برای خانم های طرفدار عفاف آسون کنه ،وقتی بهش گفتم من ایرانیم خیلی کنجکاو شد ،خیلی چیزا از زنای ایران باید بهش بگم ... _اسمش چیه؟ _وندی شیلت!