eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35.1هزار عکس
16.4هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱🌷🌱🌱🌷🌱🌱قسمت ۱۳۲ (قسمت آخر) روی تپه کنار سجاد می نشینم . +چقدر اینجا سر سبزه ؟ نگاه پر عشقی حواله چشم هایم میکند و لبخند شیرینی به صورتم میپاشد _آره ، مشهد دشت و پارکای سر سبز و خوشگل زیاد داره . سر تکان میدهم ، با دیدن موبایلش که کنار دستش گذاشته بی اختیار لبخند مرموزی میزنم و موبایلم را از جیبم بیرون میکشم . شماره سجاد را میگیرم و به صفحه‌موبایلش چشم میدوزم . با بلند شدن صدای زنگ سجاد نگاهی به موبایلش می اندازد ، دقیق به نام روی صفحه چشم میدوزم 《لبخند بهشتی》 نگاهم را بلند میکنم و به سجاد میدوزم ، با دیدن تعجب در چشم هایم خودش همه چیز را متوجه مشود . میخندد _دلیل داره که اسمتو اینجوری تو گوشی سیو کردم اخم تصنعی میکنم و حق به جانب میگویم +زود ، تند ، سریع توضیح بده ، وگرنه اسمتو تو گوشیم از عشقم به پسر عمو تغییر میدم با بلند شدن صدای قهقهه سجاد میخندم . نگاهش را به رو به رو میدوزد قفل لب‌هایش را باز میکند . _خدا روزی که انسان رو خلق کرد، به خودش افتخار کرد، بابت این آفریده خاصش، بابت آفریده ی بی نظیرش که شد اشرف مخلوقات . یه لبخند شیرین زد ، از جنس بهشت ، با لذت گفت : _《فَتَبارَکَ الله اَحسَنُ الخالِقین》تو برای من مثل اون لبخندی ، از جنس بهشتی ، خاصی . تو برای من مثل لبخند خدایی . بخاطر همین اسمتو ذخیره کردم لبخند بهشتی چشم هایم را آرام میبندم ، قطره ایکش که در چشمم پنهان شده بود سرازیر میشود . میخندم +احساساتی شدم ، خیلی خاص بود میخندد، خنده اش را میخورد و نگاهم میکند، در نگاهش غم لانه کرده _میدونی شهریار اسمتو جی ذخیره کرده بود ؟ سری به نشانه نفی تکان میدهم _گوهر، من اولش فک کردم اسم یه دختره، اون موقع که این اسمو تو گوشیش دیدم مذهبی شده بود، خیلی تعجب کردم ، ولی وقتی شماره رو چک کردم شماره تو بود میخندم +آخرین باری که من بهش گفتم بده چک کنم چی سیوم کردی گفت خاویار سیوت کردم ، گفتم چرا ؟ گفت چون هم گرونه ، هم خاص و نایابه . هر دو قهقهه میزنیم _داشته سر به سرت میذاشته سر تکان میدهم +میدونم . حتی با یاد آوری شهریار هم بغضم میگیرد ، لب باز میکنم +میدونستی شهریار و سوگل عاشق هم بودن ؟ سجاد به رو به رو خیره میشود و لبخند کوچکی میزند _آره ، شهریار بهم گفته بود ، گفت سوگولم دوستش داشته . الان تو آسمونا پیش همن . اگه الان هر دو شون بودن خیلی جالب میشد .خواهر من با برادر تو ازدواج میکرد، خواهر شهریار با برادر سوگل . چقدر دلتنگوشونم سر به زیر می اندازم و بغضم را قورت میدهم +منم همینطور سجاد می ایستد و خودش را میتکاند _پاشو بریم تا اشکمون در نیومده . بلند میشوم، با اولین قدمی که سجاد برمیدارد ناگهان روی تپه سر میخورد . جیغ خفیفی میکشم و به پایین تپه نگاه میکنم .خدا رو شکر ارتفاع خیلی کم بوده . نگاهم را به قیافه در هم سجاد میدوزم و میخوانمش . نگاهم میکند و بعد بلند میخندد.با خندیدنش بی اختیار خنده ام میگیرد ، همیشه در بدترین شرایط میخندد ، دارد کم کم خلق و خوی شهریار را به خود میگیرد . نگاهم را به آسمان میدوزم و به خاطر خنده های از ته دلی که مدت ها بود تجربه نکرده بودم خدا را شکر نیکنم . با لبخند به سجاد نگاه میکنم و بی اختیار آیه ی قرآن در ذهنم تداعی میشود 《فَانَ مَعَ العٌسره یُسرا》 ✔️"پایان"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ عظم البلا ... همخوانی شهدا ... 🕙سـاعـت عـاشقـے ⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜ سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقا به جان حضرت زهرا ظهور کن دنیای ظلمتِ همه را غرق نور کن ما منتظر دیده به راه تو دوختیم لطفی به مانما و از این ره عبور کن https://eitaa.com/piyroo
زیارتنامه شهدا🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . 🕊یادشهدا باصلوات https://eitaa.com/piyroo
شهیـد بیدارت میکند شهیـد دستت رامیگیرد شهیـد شهیـدت میکند اگرکه بخواهی فرقـی‌نمی‌کند " فکه " و " اروند" یا " دمشق " و "حلب" یا " صعده "و " صنعا " تـو این را بــدان: هر کسی‌بایک شهیدی‌خوگرفت• روزمحــشــرآبــــروازاوگرفت• 🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🖤 ▪️باز بارانٰ ... ▫️با ترانہ ... ▪️دارد از مادر نشانہ ... ▫️بوی باران ... ▪️بوی اشڪ مادرانہ ... ▫️پر ز نالہ ... ▪️ڪودڪی با مادری پهلو شڪستہ ... ▫️سمت خانہ ... ▪️ڪوچہ ها و تازیانہ ... ▫️گریه های ڪودڪانہ ... ▪️حمله ی نامرد پَستی وحشیانہ ... ▫️تازیانہ تازیانہ ... ▪️پس چرا مادر ، چرا گم ڪرده راه آشیانہ ... ▫️باز باران ... ▪️دانہ دانہ ، حیـدرانہ ... ▫️بی صدا و مخفیانہ ... ▪️آه ، از غسل شبانہ ... ▫️زینبــانہ ... ▪️لرزه افتاده به شانہ ... ▫️پشت تابوتی روانہ ... ▪️باز باران . . . ▫️باز . . ‍‌ https://eitaa.com/piyroo