eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
36.8هزار عکس
17.4هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
📸تصویری زیبا از مرتفع ترین نقطه دنیا که حرم شهدای گمنام در آن قرار دارد 💐تهران_ ارتفاعات کلکچال _تپه نورالشهدا https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❗️این جمعه هم گذشت!! ❣آقاجان 💫 نمی‌دانم چند نفر یادت بودند یا چند نفر به امید دیدار شما تا غروب چشم به راه ماندند نمی‌دانم تعدادشان دو رقمی شد یانه 💫اما خوب می‌دانم همین بی شما بودن‌هاست که دارد کار دستمان می‌دهد 💫همین بی شما بودن‌هاست که همه‌ی ما را تبدیل کرده به مرده‌های متحرک که بی هدف عمر می‌گذرانیم 💫همین بی شما بودن‌هاست که دل‌خسته شده‌ایم که نمی‌دانیم چه‌مان شده فقط می‌دانیم خسته‌ایم و دل شکسته ❣مولاجان می‌شود عشقت را به قلب‌هایمان هدیه کنی که دیگر انقدر بی شما نباشیم ✅ ما دنیا را با شما می‌خواهیم ✨اللهم عجل لولیک الفرج https://eitaa.com/piyroo
هم قد گلوله توپ بود گفتن : چه جوری اومدی اینجا ؟ گفت : با التماس ! گفتن : چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری ؟ گفت : با التماس ! به شوخی گفتن میدونی آدم چه جوری شهید میشه ؟ لبخندی زد و گفت : با التماس ! وقتی تکه های بدنشو جمع میکردن ، فهمیدم چقدر التماس کرده !!! https://eitaa.com/piyroo
‌ 🕊💐🕊💐🕊💐🕊 🌹 دلم گرفته،از غبار گناه. خسته ام از رنج دور شدن از . شما که ادب کردن را بلدید، شما که عاشقانه نجوا کردن را دوست دارید، دلم برای حرف زدن با تنگ شده. 😭😭😭 إِلَهِی وَ رَبِّی مَنْ لِی غَیْرُکَ أَسْأَلُهُ کَشْفَ ضُرِّی ، جز تو من که را دارم تا از او درخواست کنم که غم و رنجم را برطرف سازد شهدا گاهی نگاهی 😔😔 https://eitaa.com/piyroo ☘☘☘
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌺ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا(س)🌺 💠خاطرات شهید سید مجتبی علمدار 💠قسمت 1⃣2⃣ 💠خبر شهادت 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ✨یکی از رفقایم که از ساری برگشته بود. بهم گفت: «جلوی بیمارستان خیلی شلوغ بود. جانبازی به نام علمدار حالش بد شده بود و آورده بودنش بیمارستان.» تا گفت علمدار نفس تو سینه ام حبس شد. به خودم گفتم: «نه، سید که حالش خوبه. اما مصطفی، پسرعموی سید مجتبی جانباز قطع نخاع بود. حتما اون رو بردن بیمارستان.» همان موقع زنگ زدم محل کار سید، بهم گفتند سید مجتبی بیمارستان هست. با خودم گفتم حتما رفته دنبال کارهای سید مصطفی. روز بعد هم زنگ زدم اما کسی گوشی را برنداشت. 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ✨شب آماده خواب شدم. خواب دیدم: «که در یک بیابان هستم. از دور گنبد امامزاده ابراهیم شهرستان بابلسر نمایان بود. وقتی به جلوی امامزاده رسیدم. با تعجب دیدم تعداد زیادی رزمنده را با لباس خاکی دیدم. هر رزمنده چفیه ای به گردن و پرچمی در دست داشت. آن رزمندگان از شهدای شهر بابلسر بودند. در میان آنها پدرم را دیدم که در سال 62 شهید شده بود. یک گل زیبا در دست پدرم بود. 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ✨بعد از احوالپرسی به پدرم گفتم: «پدر منتظر کسی هستید.» گفت: «منتظر رفیقت سید مجتبی علمدار هستیم.» با ترس و ناراحتی گفتم: «یعنی چی؟ یعنی مجتبی هم پرید!» گفت: «بله، چند ساعتی هست که اومده این طرف. ما آمدیم اینجا برای استقبال سید. البته قبل از ما حضرات معصومین و حضرت زهرا(س) به استقبال او رفتند. الان هم اولیا خدا و بزرگان دین در کنار او هستند.» این جمله پدرم که تمام شد از خواب بیدار شدم. به منزل یکی از دوستان تماس گرفتم. گفتم چه خبر از سید. گفت سید موقع غروب پرید. 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 📚کتاب علمدار، صفحه 193 الی 195 نا. جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح مطهر امام و ارواح طیبه شهدا 5صلوات🌹 https://eitaa.com/piyroo
2.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتگری شهدایی قسمت161 ⤴️روایت سرلشكر حاج قاسم سليمانی درباره 🌷شهيدی كه در عراق ميگفت: "مرگ بر صدام، ضد اسلام" https://eitaa.com/piyroo