🌿اگر از گناه "مُطهری"،
رَجایـے" هست ڪه "بهشتے" شوے
اگر "با هنرِ" شهادت آشنایـے،
"مُفتح" در هاے بهشت خواهے شد؛
اگر با "همت" تقوا پیشه کنے،
"صیاد" دلها مے گردے؛
واگر با "آوینے" همراه شوے،
در آخر "شهید اهل قلم" خواهے شد..!
#اللّهمَّ_الرزُقنـٰا_توفیقَ_الشَهادَة
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
پیشونی بندها رو با دقت زیر و رو میکرد..
پرسیدم: دنبال چی میـگردی..!؟
_گفت: سربند #یا_زهرا(س)
گفتم: چه فرقی داره یکیشو بردار ببند دیگه
_گفت: نه،آخــه من #مادر ندارم💔
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
🌼بسمــ رب الشهدا و الصدیقین 🌼
سلام و ادب محضر شما همسنگرلن
محترم 🌼🍃
روایتگری شهدایی قسمت 228
👇👇👇👇👇
4_329004661061189944.mp3
3.22M
روایتگری شهدایی قسمت 228
خاطره ای از به شهادت رسیدن شهدا
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
صحبت شد باآقا سجاد
از زن و بچه و خانواده و علاقه مندی های اعضای خانواده بهم
که آقا سجاد شروع کرد به تعریف کردن یه اتفاق...
که من بعد شهادتش هر دفعه یادش میفتم میریزم بهم...
آقا سجاد گفتن که دختر خانمش چند وقتی پا درد داشته و میلنگیده که دیگه آقا سجاد نگران میشه و دختر خانمشو میبره دکتر...
دکترا عکس آزمایش می نویسن ولی جوابی نمیگیرن که قضیه چیه...
دیگه دکترا به آقا سجاد میگن ما درمونده شدیم علت رو نمیدونیم...
آقا سجاد بهم گفت حتی اسکن هسته ای هم بردیمش
خلاصه با مشورت با یکی از پزشکها بردیمش پیش یه روانشناس کودکان
دکتر روانشناس با خود آقا سجاد و همسرم محترمه شون صحبت میکنه و همچنین با دختر خانمشون...
دختر آقا سجاد فکر کنم الان 5 سالش باشه... خلاصه دکتر از آقا سجاد میپرسه:
آقای طاهرنیا خودتون یا خانمتون خدایی نکرده دخترتون رو زدید که آقا سجاد میگه خدا نکنه...
بعد میپرسه که خودتون یا خانمتون تو سه چهار ماه گذشته تصادفی اتفاقی واستون نیفتاده که دست و پاتونو بسته باشید و باند پیچی کرده باشید؟
که آقا سجاد و خانمشون گفتن نه
که یهو یادم افتاد یکبار تو تمرینات یگان پام یه ذره درد گرفت که یه پنجشنبه جمعه پامو بستم...
دکتر گفت جواب لنگ زدن دختر خانمتون آقای طاهرنیا همینه...
دخترتون از بسته بودن پای شما سه ماه اینطوری شده...
#به_نقل_از_همکار_شهید
#شهید_سجاد_طاهرنیا
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گریه کردن شهید برای رفتن به سوریه #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
✨💐✨💐✨💐✨💐✨💐✨💐
بخشی از وصیت نامه شهید
👇👇👇👇👇
💠فرزندانم فاطمه رقیه ، محمد حسین
با عرض سلام به شما دو امانت خداوند که خدا میداند شما را چه اندازه دوست دارم و عاشقتان هستم از شما خواهش می کنم که به مادرتان کمک کنید و درستان را بخوانید و در تمام مراحل زندگی فقط از خدا و ائمه کمک بخواهید شما دو نفر عزیزتر از جانم هستید . شما را قسم می دهم که باعث روسفیدی مادرتان باشید . خانم فاطمه ی عزیز حجابت راهمیشه رعایت کن .مثل مادرت چادر را که دست شما امانت است پاسداری کن .
محمد حسین عزیز شما را ندیدم اما می دانم که شما هم مثل خواهرت هدیه ی حضرت رقیه (س) به من هستید . با اینکه خیلی دوست داشتم ببینمت اما نشد . چون من صدای کمک خواستن بچه های شیعیان را می شنویدم و نمی توانستم به صدای کمک خواستن آنها جواب ندهم . در همه مراحل زندگی برای شما دو نفر آرزوی موفقیت می کنم از پدرتان راضی باشید مادرتان را تنها نگذارید گوش به فرمان امام خامنه ای باشید . به پدربزرگ و مادربزرگتان احترام بگذارید . دوست دارم خانم فاطمه حافظ قرآن و محمد حسین قاری قرآن شوند .
دوستدار شما : پدری که همیشه به یادتان است
تقاضایی از فرماندهان
از فرماندهان خواهش می کنم اگر خداوند توفیق شهادت را نصیبم کرد اگر جنازه ام دست دشمنان دشمنان اسلام افتاد به هیچ وجه حتی اندکی از پول بیت المال را خرج گرفتن بنده حقیر نکنند
از فرمانده محترم این عملیات و
یا حاج قاسم درخواست دارم
فرصت دیدار با امام و سید ما
را برای خانواده این حقیر ایجاد نمایند.
تا شاید این کار باعث شود زحمتشان را تا حدی جبران کرده باشم.
همه ی شما را دوست دارم و به یادتان هستم.
مواظب فاطمه رقیه و محمد حسین من باشید🍃🍂
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
✨💐✨💐✨💐✨💐✨💐✨💐