4_5879856678295307578.mp3
13.37M
بوی کربلا....داره روضه های ما
مگه یادمون میره....خاطراتجبههها
https://eitaa.com/piyroo
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حےعلےالصلاه
اذان بسیار زیبا با صدای ملکوتی
#شهیدحامدبافنده
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونیم که آخر گره مونو وا میکنی ،
ولی چیکار کنیم که طاقتمون کمه ..،
#ابوعلی
#شهید #مرتضی_عطایی
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
20 شهریور ماه سالروز #عملیات_انصار توسط تیپ 32 انصارالحسین(ع) همدان https://eitaa.com/piyroo
#عملیات_انصار در 20 شهریور 1365، در جزیره جنوبی واقع در #هورالهویزه توسط تیپ 32 #انصارالحسین(ع) انجام شد.
#هدف_عملیات
هدف از انجام این عملیات، افزایش استحکام و تثبیت بیشتر خط دفاعی بود. علاوه بر این، جلوگیری از اقدامات مهندسی دشمن برای نزدیک شدن به خط دفاع خودی نیز در این عملیات موردتوجه بود. در جریان این عملیات بر روی مواضع انفجار صورت گرفت و برخی سیل بندهای دشمن نیز منهدم شد. اما به دلیل آتش شدید دشمن و برخی مشکلات دیگر، نیروها به مواضع اولیه خود بازگشتند. در هر حال این اقدام، موجب توقف عملیات مهندسی عراق و تأخیر در حمله آنان به مواضع خودی شد.
#شرح_عملیات
در اولین ساعات بامداد، سه گروهان از نیروهای خودی بهمنظور تصرف قسمتی از پد غربی در جزیره جنوبی و نیز جاده نصر که در سمت غربی این پد احداث شده بود، حرکت خود را از سمت چپ و راست پد بهسوی دشمن آغاز کردند. در این عملیات ابتدا نیروهای غواص بهعنوان خطشکن و در پشتیبانی آنها نیروهای بلمسوار در دو سمت پد غربی وارد عمل شدند.
رزمندگان تا ساعت 2 بامداد با غافلگیری کامل از دو سمت پد به نیروهای دشمن نزدیک شدند و پس از یک درگیری نیمساعته، با شکستن خط آنها، در اهداف از پیش تعیینشده در 200 متری جنوب سهراهی (تقاطع پد غربی و خاکریز نصر) مستقر شدند، سپس به پاکسازی منطقه متصرفه و خاکریز نصر پرداختند. تیم دیگری از نیروهای خودی از جنوب محور عملیاتی به قصد انهدام مواضع دشمن و پاکسازی منطقه وارد عمل شدند. این تیم همچنین به برقراری "تأمین" برای گروه تخریب پرداخت تا این گروه بتواند در سیلبند (پد) شکاف ایجاد کند که مکمل عملیات بود. تا ساعت 5 صبح نیروهای خودی پاکسازی ضلع غربی و خاکریز نصر را پایان دادند و به تحکیم مواضع پرداختند، ولی دشمن در سنگر کمین واقع در نوک خاکریز نصر هنوز مقاومت میکرد. برای رفع این مشکل به دستور معاون تیپ 32 انصارالحسین(ع) ـ که در منطقه درگیری حضور داشت ـ یک گروه مأمور انهدام کمین شد. این گروه پس از ساعتی توانست کمین دشمن را خاموش کند.
مرحله اول عملیات که شامل تصرف مواضع دشمن و پاکسازی منطقه بود با موفقیت انجام گرفت، ولی مرحله دوم در سمت چپ با مشکل مواجه شد. در این مرحله نیروهای تخریب میبایست با ایجاد شکافی به طول 100 متر در 200 متری تقاطع جاده نصر و پد غربی، از پاتک نیروهای زرهی دشمن به مواضع خودی ممانعت میکردند، در نتیجه پیروزی بهدستآمده تثبیت میشد، اما نیروهای تخریب که قرار بود در 200 متری سیلبند و خاکریز جاده نصر شکاف ایجاد کنند، درهمان ساعات اولیه به سبب گرفتار شدن در سیمهای خاردار، مسیر حرکت خود را گم کردند. در همین حال مسئول تخریب تصمیم گرفت بهجای دور زدن جاده نصر، با قایق مواد منفجره را به زاویه شمالی تقاطع سیلبند و جاده برساند، سپس با نفر آن را به سمت جلو حمل کند. دشواری این کار سبب شد که نیروهای تخریب تا ساعت 6 صبح که هوا رو به روشنایی میرفت، نتوانند مواد منفجره را به منطقه موردنظر برسانند و شکاف را ایجاد کنند.
با روشن شدن هوا نیروهای زرهی و پیاده دشمن پاتک خود را آغاز کردند و چون روی سیلبند شکاف ایجاد نشده بود، فشار آنها افزایش یافت بهطوریکه در ساعت 9 صبح روز 1365/6/205 تانکهای دشمن در 500 متری مواضع نیروهای خودی مستقر شدند.
نیروهای پیاده دشمن نیز با پشتیبانی زرهی توانستند 600 متر پیشروی کنند، اما با مقاومت نیروهای خودی و انهدام یک دستگاه تانک دشمن، در ساعت 10:30 صبح پیشروی کنند، اما موقتاً متوقف شد.
تمام تلاش نیروهای خودی و مسئولان بر آن بود که حتیالمقدور مواضع تصرفشده حفظ شود تا نیروهای تخریب بتوانند بعد از غروب آفتاب شکاف موردنظر را ایجاد کنند، ولی فشار دشمن و نبودن نیرو برای مقابله با آنها مانع از این امر شد و حتی تعدادی از نیروهای تخریب که با زحمت بسیار مقداری مواد منفجره را حدود 300 متر بر دوش خود حمل کرده و جلوتر از نیروهای "تکور" خودی مشغول حفر گودالی برای کار گذاشتن مواد بودند، به دست نیروهای پاتککننده دشمن شهید و اسیر شدند.
ساعتی بعد نیروهای خودی بر اثر فشار دشمن شروع به عقبنشینی به مواضع قبلی خویش کردند و فرمانده تیپ 32 انصارالحسین(ع) در ساعت 12 به فرمانده قرارگاه نصرت اعلام کرد: «تمام شد و بچهها به مواضع اولیه عقبنشینی کردهاند.»
#نتایج_عملیات
در این عملیات، گردان سوم از تیپ 601 پیاده دشمن حدود 70 تا 80 درصد منهدم شد و 30 تن از افراد دشمن نیز به اسارت درآمدند. همچنین 3 بولدوزر و تعدادی لودر و وسایل نقلیه دشمن منهدم گردید. از نیروهای خودی 17 تن به شهادت رسیدند، 240 تن مجروح و 35 تن نیز مفقود شدند.
عملیات محدود انصار روی پد غربی نتایج دیگری نیز در پی داشت که بدین شرح است:
1- انصراف دشمن از ادامۀ احداث خاکریز (جاده نصر) و اتصال پد غربی جزیره جنوبی به پد الهویدی.
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#عملیات_انصار در 20 شهریور 1365، در جزیره جنوبی واقع در #هورالهویزه توسط تیپ 32 #انصارالحسین(ع) انجا
2- اسیران دستگیرشده بهاتفاق میگفتند که این عملیات، عملیات موردنظر عراق را در جزیره منتفی کرد.
3- عراق آگاه شد که ایران در جزیره صرفاً موضع انفعالی ندارد که همین امر موجب کاهش روحیه تهاجمی و قدرتنمایی دشمن شد.
https://eitaa.com/piyroo
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موشن گرافی #عملیات_انصار
#پیشنهاد_دانلود
https://eitaa.com/piyroo
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم | خاطره ای کوتاه و شنیدنی از #شهیدهمت♥️
، فرمانده #لشکر۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
از زبان سید محمد مجتهدی، فرمانده اسبق #گردان_حمزه
https://eitaa.com/piyroo
یڪ دستش قطع شده بود اما دست بردار جبهـه نبود، بهش گفتند: «با یڪ دست کہ نمی تونے بجنگی برو عقب.»
مےگفت:«مگه حضرت ابوالفضل با یڪ دست نجنگید؟ 🍃مگه نفرمود:«والله ان قَطعتَمو یَمینی،اِنی اُحـــامی ابـداً عن دینــــی»...
عملیات والفجر 4 مسئول محور بود.حمیدباکری بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل رو از محـاصره دشمن نجات بـده با عـده ای از نیـروهاش رفت به سمت منطقه مأموریت،لحظههای آخر ڪہ قمقمه را آوردن نزدیڪ لبای خشڪش گفته بـود: ️«مگه مولایم امام حسین عليه السلام در لحظهی شهـادت آب آشامید ڪہ من بیاشامم.»
️شهید کہ شد هم تشنهلب بود هم بیدست..
✍ رراوی:همرزم شهیـــد .
#شهید_شاپور_برزگر
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🍂
🔻 #خاکریز_اسارت
💢قسمت شصت و سوم:
مکن ای صبح طلوع
هیچی نداشتیم که به هم کمک کنیم جز زبونی که به مهربونی می چرخید و مرهمی بود بر زخمای بی شمار جسمی و روحیمون. اون شب به اندازه هزار شب بر بچه ها گذشت. دقایق و ساعتاش طولانی ترین دقایق و ساعتا بودن. تمومی نداشت و انگار قرار نبود خورشیدی طلوع کنه و سپیده دمی بدمه. ولی بالاخره هر آغازی پایانی داره ، هر چقد هم سخت و طولانی باشه و اون شب هم با تمومی خاطرات تلخش به پایان رسید.
روز طولانی و کُشنده آمارگیری🔻
مکن ای صبح طلوع ؛ شب آرزو میکردیم زودتر صبح بشه و صبح که شد پشیمون از آرزوی دیشب میگفتیم کاش هیچوقت خورشید طلوع نمیکرد. صبح روز ششم اسفندماه ۶۵ قبل از طلوع آفتاب و تو اون سوزِ سرمای خشک کویر تکریت که تا مغز استخون نفوذ میکرد ، با کتک و توهین بُردنمون توی محوطه خاکی در حالیکه خیلیا برهنه بودند و تنها شلواری به تن داشتن و تعدادی فقط یه زیر پوش و برخی هم یه لایه پیراهن چروک و کثیف و خونی پوشیده بودن.
بعثیا داد میزدن «خمسات» نمی دونستیم منظورشون چیه. یکی از مترجما گفت منظورشون اینه که که پنج پنج پشت سر هم صف بگیرید. توی محوطه باز پنج پنج به صف شدیم و روی زمین نشستیم ، بخاطر تحقیر کردن دستور سر پایین دادن، باید سرمون رو روی زانو قرار میدادیم. محوطه خاکی به اندازه ای سرد بود که انگار کف پامون رو قالب یخ بود و از شدت سرما میسوخت. تونل مرگ و کتک کاری شب قبل ارضاشون نکرده بود و دوست داشتن با چشم روز از شکنجه دادن ما لذت ببرند . با کابل به جونمون افتادن و تا خودشون خسته شدن بچه ها رو زدن و بعدش شروع کردن به آمارگیری و ثبت و ضبط اسامی و مشخصات افراد اونم نه یه بار و دوبار، بلکه دهها بار.
اونقد هم که بنظر میومد خِنگ نبودن که یه آمارگیری و ثبت اسامی و مشخصات یه روز طول بکشه. شگردشون برای شکنجه و انتقام گیری و عقده گشایی بود. اسرا تاوان ضعف و زبونی و شکستهای سنگین و پیاپی اونارو تو جبهه پس میدادن.
اون روزا ، روزای نبرد سنگین تو جبهه بود و هزیمت دشمن بعثی تو جبهه های مختلف خصوصا شلمچه. هر چه تو جبهه بیشتر تلفات میدادن و مفتضحانه شکست می خوردن ،بیشتر عقده ای می شدن و عقده هاشون را سر ما خالی میکردن.
ادامه دارد ⏪
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo