eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35.2هزار عکس
16.4هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۶ بهمن ماه سالروز آسمانی شدن روحانی بسیجی ، بنیانگذار رحمه الله علیه گرامی باد . 🖤 مرحوم حاج عبدالله ضابط را می توان پیشتاز عرصه راویتگری در وادی جهاد و شهادت نام برد. انسان وارسته ای که زندگانی خود را برای زنده نگاه داشتن یاد و خاطره و تبیین سیره شهدا صرف نمود. https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📷 تصویری از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بر سر مزار مادرشان در روز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) سرداردلها https://eitaa.com/piyroo ♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
44.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عارف مسلح 🔻روایت زندگی شهید محمد هادی ذوالفقاری از شهدای مدافع حرم در عراق می باشد . شهید شهید مدافع حرم، روز بیست و ششم بهمن 93 در سامرا به فیض شهادت نائل آمد. https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀شهیدی كه حضرت زهرا(س) دستش را حنا گذاشت. یك بار كه به دیدار ما آمد دیدیم كه دستانش را حنا گذاشته است. وقتی حسین را اینگونه دیدیم با او شوخی كردیم اما حسین گفت: «نخندید این حنا را حضرت فاطمه زهرا(س) به دستانم گذاشته‌ است». 💫✨شهید حسین الوندی متولد سال 48 بود كه سال 66 در قصر شیرین به فیض شهادت نائل شد. خواهر شهید الوندی ویژگی‌ های ‌برادرش را اینگونه بیان می‌كند: حسین از كودكی علاقه زیادی به مسجد داشت و همواره در برنامه های‌مسجد و كلاس قرآن حضوری فعال داشت و بسیار درس خوان بود.هر باری كه می‌خواست مدرسه اش را عوض كند مسئولان مدرسه اجازه رفتن او از مدرسه را نمی‌دادند. حسین اخلاقی مثال زدنی داشت و در همه حال و شرایط به پدر, مادر و بزرگان احترام می گذاشت. وی ادامه می‌دهد: پدرم هم به جبهه می‌رفت اما حسین بیشتر از پدرم علاقه به جبهه داشت. به حسین می‌گفتیم كه زود است تو به جبهه بروی و بگذار درست تمام شود اما گوش حسین به این حرفه ها بدهكار نبود. حسین خود را وقف راه امام شهیدش حضرت سیدالشهداء(ع) كرده و دل از دنیا كنده بود و راهی جبهه شد.حسین مدام در راه جبهه بود و هر چند ماه به دیدار ما می‌آمد.یك بار كه به دیدار ما آمد دیدیم كه دستانش را حنا گذاشته است. وقتی حسین را اینگونه دیدیم با او شوخی كردیم اما حسین گفت: «نخندید این حنا را حضرت فاطمه زهرا(س) به دستانم گذاشته‌ است» و این موضوع برای ما خیلی عجیب بود. یك شب جمعه به منزل آمد و به پدرم گفت كه« ما داریم به جمكران می رویم» و پدرم هم به او اجازه داد. حسین پس از حضور در جمكران همراه دوستانش به قصر شیرین رفت و ما دو هفته از او خبر نداشتیم و خیلی نگران شدیم. بعد از مدتی بی‌خبری و پیگیری‌ یكی از همسایه های ما كه فرزند او نیز همراه حسین به جبهه رفته بود به منزل آمد و خبر مجروحیت حسین را داد. ما زمانی كه به بیمارستان رفتیم خمپاره دشمن تن حسین را به‌شدت مجروح كرده بود و از گلو تا شكمش خونی بود. پدرم با دیدن این صحنه به ما گفت: «لباس‌های عزا را آماده كنید، حسین به آرزویش رسید.» پرستاران بیمارستان نیز برای ما تعریف كردند كه یك شب حسین به هوش آمد و گفت مردی را دیده كه به بالینش آمده كه امام رضا (ع) بوده و با گفتن این حرف دوباره از هوش می‌رود. https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا