eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
11.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥لحظه وداع همسر شهید سروان "نظام تاجیک" که در تاریخ ۲۳ تیر ماه ۱۴۰۰ در درگیری با اشرار و قاچاقچیان مسلح مواد مخدر به شهادت رسید. 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
گفتم حاجی راستی چقدر حقوق می‌گیری؟ حاجی مبلغی را گفت که من بسیار تعجب کردم زیرا او یک سردار و فرمانده‌ نظامی بزرگ در ایران بود. گفتم حاجی این حقوق یک افسر جزء است نه یک فرمانده! یک سردار مثل شما در عراق سه برابر این حقوق می‌گیرد؛ با مزایای فراوان! حاجی به من گفت: شیخنا! مهم نیست فرمانده چقدر از کشورش می‌گیرد. مهم این است که چه چیزی به کشورش می‌دهد و خدای متعال چند برابر آن را به او خواهد بخشید و این یک سنت الهی حتمی است. شیخنا! ما به صورت موقت در این دنیا هستیم و ما و شما به سوی پروردگار کریم خود رهسپاریم. راوی: «سامی مسعودی» از فرماندهان حشد الشعبی برگرفته از کتاب مدرسه درس آموز حاج قاسم به نویسندگی محمد جان نثار 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
می گفت : اگر مـــا محکم بہ ولایت فقیہ بچسبیم و در تمام ڪارهـایمان دین را شاخص قرار دهـیم بقیہ مسائل حل شدنی است شیرازی🕊 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
14.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*بیا مادر بکن شیرت حلالم ...😭 که سفر رفته ام شاید نیایم 😭 🌷 دست‌نوشته زیبا بر روی پیراهن شهید تازه تفحص شده در منطقه شرق دجله عراق https://eitaa.com/piyroo
هدایت شده از روشنگری
⭕️ نگران جان آقای رئیسی باشیم! 🔹پس از انتخاب حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای رئیسی به ریاست‌جمهوری اسلامی ایران، حملات بی‌سابقه‌ای علیه ایشان در جهان شکل گرفت که آخرین آن‌ها اجلاس منافقان بدنام و جانی بود که نباید این حملات را دست‌کم گرفت و اتفاقی ساده دید، بلکه در نوع خود کم‌نظیر است و بنده تصورم آن است که مقدمۀ جنایت و خباثتی است که دشمن در اندیشه دارد. 🔹یقیناً منافقین جانی و بدنام به تنهایی قادر نبودند چنین اجتماع و اجلاسی را برپا کنند. بنابراین طراحی قضیه بالاتر از سطح آن‌ها است و به سازمان‌های جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی و احتمالاً برخی کشورهای اروپایی برمی‌گردد. اصل ماجرا را توجه کنیم: 🔹۱. برنامۀ گردهمایی منافقین جانی و بدنام سه روزه بود. با نام: «اجلاس جهانی ایران آزاد.» 🔹۲. سخنرانان آن به صورت آنلاین از چندین کشور اروپایی و آمریکا حاضر بودند. 🔹۳. همگی هماهنگ شده بودند که خواستار محاکمه آقای رئیسی، رئیس جمهور منتخب بشوند. 🔹۴. مایک پومپئو وزیر خارجه جانی و پیشین آمریکا و یانس یانشا نخست وزیر اسلوونی با صراحت خواستار محاکمه شدند. 🔹۵. پیش از این، عفو بین‌الملل خواستار تعقیب قضایی آقای رئیسی بابت «جنایت علیه بشریت» شده بود. 🔹۶. دیده‌بان حقوق بشر هم با اعلام موضع صریح انتخاب ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهوری را ضربه‌ای برای حقوق بشر دانسته و خواستار تحقیق در مورد نقش او در اعدام زندانی‌های سیاسی شده است. 🔹۷. نخست وزیر اسلوونی که هم‌اکنون رئیس دوره‌ای اتحادیه اروپاست در این نشست منافقین جانی و بدنام با اشاره به این‌که «جهان برای نزدیک به ۳۳ سال کشتار هزاران زندانی سیاسی در جریان قتل‌عامل ۶۷ را فراموش کرده بود.» گفت: «این وضعیت باید تغییر کند. کمیسیون تحقیق سازمان ملل متحد برای روشن‌کردن قتل‌عام وحشتناک سال ۶۷ از اهمیت اساسی برخوردار است. این امر به‌ویژه با توجه به این واقعیت که رئیس‌جمهور بعدی رژیم ابراهیم رئیسی خواهد بود، که توسط سازمان عفو بین‌الملل متهم به جنایت علیه بشریت به‌دلیل نقش خود در این کشتار می‌باشد از اهمیت بیشتری برخوردار است.» 🔹همۀ این‌ها نشان از برنامۀ هماهنگی برای جنگ جبهۀ استکبار در جبهه‌ای جدید علیه ایران دارد که انفعال ما موجب ورود خسارات سخت به کشور خواهد شد. 🔹اولاً باید در برنامه‌ای هماهنگ نشان داده شود که منافقان بمراتب از داعش بدتر و خبیث‌تر هستند و تلاش شود که به‌عنوان سازمانی تروریستی و بدنام از صحنۀ جهان به حاشیۀ رانده شود و این نیاز به دیپلماسی فعال است. 🔹ثانیاً باید آمریکا و اروپا و سازمان‌های دست‌ساز استکبار را از حمایت از منافقان بدنام و جانی پشیمان و خجلت‌زده کرد. برای این کار باید افکار عمومی جهان را متوجۀ جنایات منافقان کرد، و این نیاز به حضور در جهاد و جنگ شناختی علیه دشمن عنود و جنایت‌کار است. 🔹ثالثاً باید مراقب جان آقای رئیسی باشیم، این حجم حملات نشان از اقدامات پشت‌پرده دارد که جان ایشان را تهدید می‌کند. با توجه به چهرۀ مردمی ایشان که علاقه دارد، در میان مردم برود و با آنان باشد، فرصت نفوذ هم کم نیست. بنابراین سازمان‌های امنیتی باید پروتکل‌های امنیتی را برای سلامت رئیس‌جمهور منتخب تشدید کنند. ▫️سید سعید لواسانی▫️ @roshangari_114🇮🇷
❤️سجاده‌ی‌نماز‌شب‌، را بانام 🌼 شهید محسن قوطاسلو 🌼🌴 پهن میکنیم و نماز امشب🦋 را به محضر ایشان تقدیم میکنیم.. ❤️خدایا ماروهم جزو نمازشب خوان ها قرار بده🙏🙏 💜خدایا در دفـتر حـضور و غـیاب ، ضیافت امشب...حـضورمان را بـپذیر و جایگاهمان را در کلاس بـندگی ات در ردیـف بـهترین هـا قـرار ده . https://eitaa.com/piyroo
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 ترنج لبخند تلخی زد و دراز کشید و سکوت کرد. ماکان هم بالاخره خنده اش تمام شد. دستش را روی پیشانی اش گذاشت و آرام گفت: -ترنج؟ -بله؟ -دلم برات تنگ شده بود. ترنج سرش را زیر پتو کرد و چیزی نگفت. صبح تا عصر کلاس داشت. وقتی هم رسید سوری خانم اینقدر کارش سرش ریخت که تا آمدن مهمان ها نرسید به چیزی غیر از کارهای سوری فکر کند. خسته و آش و لاش رفت بالا و افتاد روی تخت. انرژی اش داشت ته می کشید. اینقدر که به خودش فشار آورده بود تا وانمود کند اوضاع عادی و خوب است.درواقع هیچکدام از افراد خانواده اش متوجه دلیل تغییر رفتار ترنج نشدند. ترنج بعد از برگشتن ارشیا با تمام وجود مقاومت کرده بود. دلش نمی خواست اشتباه چند سال پیش را تکرار کند. استاد مهران او را با معنای واقعی عشق آشنا کرده بود. ترنج از این آزمایش سر بلند بیرون آمده بود او تمام غرورش را زیر پا گذاشته و به عشق ساده و پاکش اعتراف کرده بود ولی در طرف دیگر ارشیا با غرور تمام او را نادیده گرفته بود. چون ارشیا ترنج را از جنس خودش نمی دانست. چون فکر می کرد خیلی بالاتر و سرتر از ترنج هست. ترنج را لایق دوست دشتن نمی دید. از روی ظاهرش قضاوت کرده بود و حتی به خودش زحمت نداده بود با ملایمت آتش اشتیاق او را فرو بنشاند. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 ترنج سعی کرده بود. خیلی سعی کرده بود تا مهدی را جایگزین ارشیا کند ولی نتوانسته بود. در آخر احساسی که به او داشت همان حس خواهرانه بود.حالا نوبت ارشیا بود که ثابت کند. ترنج ارشیا را می خواست بیشتر از سالهای پانزده سالگی اش. ولی دیگر قرار نبود ارشیا از او اعترافی بشنود. اگر قرار بر وصال بود ارشیا باید خودش را ثابت می کرد. ترنج قسم خورده بود حتی اگر شده به امیر جواب مثبت بدهد این بار هیچ اقدامی نمی کرد. عاشق بود. درست ولی غرور زخم خورده به این راحتی ترمیم شدنی نبود. ترنج روی تخت غلطید و گفت: -خدایا کمکم کن طاقت یه ضربه دیگه ندارم. کمکم کن. تمام دیروز و امروز را خندیده بود و به صورتش ماسک زده بود. چون تنها راهی بود که می توانست احساسات شدیدش را کنترل کند. دیدن هر روزه ارشیا و نقش بازی کردن در برابر او از کندن کوه هم سخت تر بود. محبوبیتش در بین بچه ها و خانواده و حالا ماجرای امشب که واقعا او را از پا انداخته بود و وادارش کرده بود خودش را با خانواده اش سرگرم کند تا شاید یادش برود که قرار است چه اتفاقی امشب بیافتد. خسته بود. دلش می خواست بخوابد. ولی هنوز چند پرده از نمایشش مانده بود. تا آخر شب باید نقش همان ترنج شاد را بازی می کرد باید مقاومت می کرد. روی تخت نشست. بساط خوشنویسی اش روی میز پهن بود. بلند شد و برگ سفیدی از توی کشوی میزش بیرون کشید. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻