🌹 سردار شهید محمود شهبازی
🔸قبل از شروع عملیات فتح مبین، به آقای بروجردی گفته بود:
برادر محمد!
🔹من خیلی نگرانم که مبادا در گذر زمان بار دیگر تاریخ تکرار بشود و بر سر این #انقلاب همان بیاید که بر سر حکومت امیر المومنین (ع) آمد.😔😔
🔸به همین دلیل هم از خدا می خواهم هر چه زودتر مرا از این دنیا با #شهادت ببرد تا نمانم و شاهد تکرار تاریخ نباشم.»
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ #راهیان_نور
🔻 دلم دوباره باز هواییه
هوایی تا نقطه رهاییه ...
🎧 کاری از مرکز چند رسانه ای
راهیان نور و رادیو پلاک
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درد دل شهید #مرتضی_عطایی با مولایمون
آقا جان تو که از آخر گره رو وا میکنی
پس چرا امروز فردا میکنی
بالاخره روز #عرفه گره #ابوعلی باز شد😭
ان شاءالله گره ما هم باز بشه😭
مدافع حرمی که در روز عرفه مانند حضرت علی اصغر (ع) شهید شد
شهید مرتضی عطایی از فرماندهان لشکر فاطمیون بود که در روز 21 شهریورماه سال 95 مصادف با روز عرفه در منطقه لاذقیه به دوستان شهیدش پیوست.
شهید عطایی متولد سال 1355 و اهل مشهد بود که با عنوان نیروی افغانستانی وارد لشکر فاطمیون شد.
همسر شهید عطایی گفت: خبر دادند مرتضی شهید شده
پرسیدم تیر به کجایش خورده؟
گفتند به گلو😔
سرم را رو به آسمان بلند کردم و گفتم خدایا شکرت
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌿چقدر خوبه ڪه بعضے آدماے خوب،
بدون اینڪه خودت بفهمے
توے زندگیت ظاهر میشن و
زندگیت رو تغییر میدن
اون وقته ڪه میفهمے خدا،
خیلے وقته جواب دعاهات رو،
با فرستادن بنده هاش داده.
مثل #شهید_رسول_خلیلی🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
جاذبه ها ،
همیشه به سمت پایین نیستند!!
کافیست پیشانیت به خاک باشد
به سمت آسمان خواهی رفت ...
عراق ، پاسگاه زید ، ۲۳تیر ۱۳۶۱ عملیات_رمضان
از میان ۱۵۰ داوطلب ۲۰ نفر از آنان
اجازه ی عبور از میدان مین داده
می شود و اغلب این ۲۰ نفر به
شهادت رسیدند.
تصویر یکی از تخریبچی ها که به حالت سجده به شهادت رسیده است.
عکاس : علی فریدونی
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_259
ماکان با ابروهای بالا رفته پرسید:
-استاد مهرابی؟؟
ترنج نخودی خندید و گفت:
-استاده دیگه.
امشب اینطوری نگی زیاد خوشش نمی اد
-اِ پس حتما می گم.
-وای دوباره این بدبخت اومد اینجا.
ترنج این بار بلند خندید و گفت:
-نه بابا استادمه دیگه زشته این کارا.
ماکان خندید و گفت:
-ولی امشب میشه اذیتش کرد. سوژه داریم.
ترنج چانه اش را خاراند و گفت:
-پس پایه ای؟
-ببین داری من و منحرف میکنی
ترنج زد به بازوی ماکان پیشنهاد از خودت بود مثل
اینکه.سوری هر دو را صدا زد.
-ماکان ترنج کجا موندین پس؟ مهمونا آمدن.
ماکان بازوی ترنج را گرفت و به طرف در
کشید و گفت:
-بدو که داد مامان در اومد.
ترنج دست ماکان را کشید و گفت:
-صبر کن کفشام.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_260
بعد با خنده صندل هایش را از توی کمد برداشت و پوشید و بعد دوید و دست ماکان را گرفت و گفت:
-بریم.
صدای همهمه مهمان ها از پائین
می آمد. ترنج نفس عمیقی کشید و پا روی اولین پله گذاشت:
-ترنج بازی شروع شد.
لبخندی چسباند روی صورتش و همراه ماکان پائین رفت.عمه هما و عمو محمود از راه رسیده بودند.
از وقتی ترنج توی خانواده حجاب را انتخاب
کرده بود گه گاه متلک هایی از اطراف به گوشش می خورد ولی بی خیال رد میشد.
اغلب توی مهمانی های خانوادگی که خدا را شکر تعدادشان کم بود جاخالی می داد.
خصوصا که برای بعضی حرفهایشان دلیل نداشت و نمی توانست چیزی بگوید ولی همان حرفها باعث شده بود بیشتر از استاد مهران سوال کند و بیشتر بداند که چرا باید حجاب داشته باشد.
جوانترها بیشتر سر به سرش می گذاشتند. خصوصا کسرا و شایان پسر عمه اش که سنشان به او نزدیک
تر بود و از وقتی پایشان به دانشگاه باز شده بود تحت تاثیر حرفهایی که تو بعضی جمع های دانشجویی رد و بدل میشد به از او ایراد می گرفتند.
ترنج مطمئن بود که پر کسرا و خصوصا شایان به او خواهد گرفت برای همین خودش را برای شنیدن هر حرفی آماده کرده بود.
بعد از احوال پرسی و سالم علیک مهمان ها به پذیرائی راهنمایی شدند.
شیوا دختر عمه ترنج بیست و پنج سال داشت و لیسانس پرستاری داشت در حال حاضر هم توی یکی از بیمارستان ها مشغول به کار بود.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_261
ترنج نگاهی به شیوا انداخت که کت دامن مشکی براقی پوشیده بود که دامن بلندش تا روی پایش می رسید و قد بلندش را بلند تر نشان می داد.ترنج با حسرت آه کشید:
-خوش به حالش. قد من و نگاه کن. صد
و شصتم شد قد.
شیوا موهایش را روی شانه اش رها کرده بود وشال حریری هم روی موهایش انداخته بود آرایش
ملیحی هم داشت.
شیوا به لحاظ چهره هم از او سرتر بود در این شکی نبود. ولی آیا ممکن بود ارشیا عقایدش را زیر پا بگذارد و دختری را انتخاب کند که تفکراتش با او زمین تا آسمان تفاوت دارد؟
ترنج تازه متوجه شال شیوا شده بود. گرچه پوشیدن و نپوشیدن آن شال نازک که تنها روی سرش رها شده بود چیزی را عوض نمی کرد ولی نمی
توانست اتفاقی باشد.
ترنج رفت توی آشپزخانه و کنار مادرش ایستاد:
-به عمه گفتین نه؟
سوری خانم استکان ها را گذاشت توی سینی و نیم نگاهی به ترنج انداخت:
-از کجا فهمیدی؟
-از اون شال مسخره ای که شیوا انداخته. مامان می
خواین کلاه بذارین سر ارشیا؟
-به من چه مامانش گفت لااقل مامانش بدونه. منم دیدم راست میگه به قول تو بعدا عمه ات فهمید ناراحت نشه.
- پس شیوام میدونه.
- فکر نکنم
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتگری شهدایی قسمت 1097
سخنان امام خامنه ای در جمع همرزمان شهید کاظمی
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ عظم البلا ...
همخوانی شهدا ...
#پســت_پـایـــانـی
🕙سـاعـت عـاشقـے
⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔴 کانال ازاین ساعت الی ساعت 8:30 صبح تعطیل میباشد،⛔️
🤲اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
🤲التماس دعای فرج
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
🌷🕊🌷🕊🌷🕊
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد دلتنگ شهادت
#سلام_امام_زمانم 💚
دل را پر از طراوٺ عطر حضور ڪن
آقا تو را به حضرٺ زهرا ظهورڪن
آخرڪجایے اے گل خوشبوے فاطمه(س)
برگرد و شهـر را پر از امواج نورڪن
🦋 صبحت بخیر آقا 🦋
🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#زیارتنامه_شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
#یاد_شهدا_با_صلوات
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
عشق یعنے:
بنویسے غزلے
از چشمش
درهمان
مصرع اول
قلمت گریہ ڪند
#شهید_مجید_قربانخانی🕊
#صبحتون_شهدایی 🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عیدتون مبـــــارک🌹
💚پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
🔺إنَّما جَعَلَ اللّه ُ الأضحى لِشبَعِ مَساكِينِكُم مِنَ اللَّحمِ فَأطعِمُوهُم ؛
🔰خداوند عيد قربان را برنهاد تا مستمندان از گوشت سير شوند ؛ پس از گوشت قربانى به ايشان بخورانيد.
📙ثواب الأعمال، ص 59
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✨🌼
خوشا آنان که با حق آشنایند
مطیع محض فرمان خدایند
چو ابراهیم، اسماعیل خود را
فدای امر الله می نمایند...
#عید قربان مبارک✨
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
شهدا🕊🌷
ای کشتـگان عشـقــ❤️ بـرایــم دعـا ڪنیـد
یعنـی نمیشود ڪہ مـرا هم صـدا ڪنیـد؟
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کلیپ | حاج قاسم سلیمانی: جنگ ما یک گنج بود که بیت الله الحرام و طواف حجاج در مقابل آن کم است. عرفات بود! به این دلیل امام در پیام حجشان فرمودند، ای نشستگان در مقابل خانه ی خدا به ایستادگان در مقابل دشمنان خدا دعا کنید! ببین چقدر عظمت دارد! ای نشستگان در مقابل خانه ی خدا به ایستادگان در مقابل دشمنان خدا دعا کنید.
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
◾️ #خاطره_شهید ✨💔
____
همیشه به من میگفت که او را از زیر قرآن رد کنم....
تصمیم گرفتم هنگام دفن برای آخرین بار او را از زیر قرآن رد کنم :)
وقتے تربت امام حسین «علیه السلام» را در قبر گذاشتند و پرچم گنبد حضرت را روی مصطفی انداختند،
قرآنم را درآوردم و به عموی مصطفی که داخل قبر بود دادم. گفتم که این قرآن را روی صورت مصطفی بگذارند و بردارند.
به محض اینکه قرآن را روی صورت مصطفے گذاشتند، شاید به اندازه دو یا سه دقیقه نشده بود که دهان و چشم مصطفی بسته شد!💔
همان جا گفتم: «میخواستی در آخرین لحظه، «عند ربهم یرزقون» بودنت را نشانم دهی و بگویی که شهدا زنده هستند؟!🥀
همه اینها را میدانم! من با تو زندگی میکنم مصطفے 🙃♥️».
#راوی_همسر شهید
#شهید_مصطفے_صدرزاده 🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo