🕊شهید مصیب مجیدی،
یار و رفیق روزهای سخت
شهید علی چیتسازیان بود
و آنقدر این دوستی عمیق و ریشهدار بود
که علی چیت سازیان
روزها از فراقشان گریه میکردند
در روز تشییع جنازه معاونش در باغ بهشت همدان پشت تریبون رفت و با صدایی بغضآلود گفت:
«مصیب، فرزند گلوله ها، ترکشها، خمپارهها، فرزند گرسنگیها، تشنگیها، خستگیها و مالک اشتر زمان بود»
کتاب آقا مصیب به همت محمود قاسمی نویسنده حوزه دفاع مقدس بر گرفته از زندگی نامه و خاطرات شهید مصیب مجیدی منتشر و در اختیار علاقمندان قرار دارد.
پیکر پاک و مطهر شهید مصیب مجیدی در گلزار شهدای همدان زیارتگاه عاشقان و دلدادگان است....
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
7.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مستند🌹شهید قاسمی
🦋پروانه های شهر دمشق
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌺نام گذاری فرزندان شهید مهدی کازرونی
🦋 دو قلوهایش که به دنیا آمدند برای نام گذاریشان گفت : هرچی قرآن بگه.
قرآن را که باز کرد آیه " بشیراً و نذیراً " آمد.
اسم پسرهایش را گذاشت «بشیر» و «نذیر»
#شهید_مهدی_کازرونی🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#شاخص l #حاج_قاسم
🔻 سردار سلیمانی بر صراط مستقیم حق پایدار بود و از پلکان کمال آرام آرام بالا میرفت. او رهروی بود که آهسته و پیوسته میرفت همچون کوهنوردی که گامهای استوار خویش را شمرده شمرده برای رسیدن به قله برمیدارد.
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✅باشهداراه راگم نمی کنیم
خدمت پدر ومادر گرامي! در شهادت من ابداً گريه نكنيد! كه چون من امانتي از خداوند در نزد شما بودم و هروقت خواست امانتش را پس ميگيرد. ما بايد راه اين شهيدان را ادامه دهيم و نگذاريم كه خون پاك شهيدانمان به هدر رود.
از پدر و مادرم ميخواهم كه هميشه گوش به فرمان امام خميني باشند. و امام عزيزمان را تنها نگذارند و همچنين از شما ميخواهم با اين گروهكهاي منافق واُمُّالفساد، تا انجا كه در توان داريد مبارزه كنيد و ريشه آنها را ار سرزمين قطع كنيد. و همچنين ميخواهم كه نماز را به موقع بجا آوريد. از خواهرم ميخواهم كه كاملاً حجاب را رعايت كند، زيرا حجاب تو بيشتر از خون من بر دشمن اثر دارد.
🌹شهید خدرامیری
*به برکت صلوات برمحمدوآل محمد*
#یادشهداکمتر از شهادت نیست
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌿جرعه ای از کلام شهید
"سعادت همگام با ولایت بودن است
نه یک قدم پیشتر و نه یک قدم عقب تر"
#شهید_مدافعحرم
#سید_حمید_طباطبایی_مهر🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مراسم عروسی در بهترین تالار
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
16.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ما نه دولتیم و نه به اندازه دولت امکانات داریم، اما آمده ایم تا کاری را از روی زمین برداریم
🔸 بازدید جمعی از ستایشگران جوان آستان اهلبیت علیهمالسلام از روستاهای کمآب استان خوزستان
🗓 سهشنبه ۵ مردادماه ۱۴۰۰
📌 خوزستان| اهواز
#الی_الحبیب
#حاج مهدی_رسولی
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#شهیـدمدافعحـرمـ
#شهـیدمحـمودنریمـانی(حبیب)
تاریخ تولد: 1366/10/12
محل تولد: کرج
تاریخ شهادت: 1395/05/10
محل شهادت: حماه_سوریه
وضعیت تأهل: متأهل_داراےیکفرزند
محل مزارشهید: گلزارشهدایکرج
#فـرازےازوصیتنـامهشهیـد👇
✍...عمریست که با شنیدن از شهادت و خاطرات شهدا، آرزوی شهادت در دلم افتاده، هر چند که میدانم بنده خوبی نیستم و گناهانم زیاد است اما به خدا بسیار امید دارم و چشم به کرم او دارم و با همین امید از خدا طلب شهادت میکنم..
پشتیبان ولایت فقیه و انقلاب باشید که انشاءالله اسلام پیروز است.
#سالروز_شهادت🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_286
. با خیال راحت به ترنج زل زده بود چون همه حواسشان پی او بود و کسی متوجه حال خرابش ارشیا
نبود.
ترنج اینقدر بی حال بود که حتی نمی توانست لبهایش را از هم باز کند. ارشیا بالاخره طاقت نیاورد و با صدایی
که سعی می کرد هیچ احساس و نگرانی تویش نمایان نباشد گفت:
_فکر نمی کنین بهتر باشه ببرینش درمونگاهی
جایی؟
سوری خانم که سعی می کرد آب قند را به دهان ترنج بریزد گفت:
-فشارش افتاده. امروز از صبح کلاس داشت
عصرم همش کمک بود. هیچ استراحتی هم نکرده.
ماکان هم حرف ارشیا را تائید کرد:
-ارشیا راست میگه بهتره ببریمش دکتر. اگه فشارش هم افتاده باشه باید سرم بزنه.
مسعود هم تائید کرد.
-آره می بریمش.
بلند شد و گفت:
-من می رم ماشین و بیارم جلو در. ماکان بیارش بیرون.
سوری دوید طرف اتاق و گفت:
-صبر کن منم بیام.
ماکان زیر بازوی ترنج را گرفت و بلندش گرفت:
-ترنج می خوایم بریم دکتر
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻