eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35.1هزار عکس
16.4هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⚠️ شیطونـه‌ڪنارِگوشت‌زمزمه‌میڪنه: تاجوونےاززندگیـت‌لذت‌ببر‼️ هرجورڪه‌میشه‌خوش‌بگذرون اماتوحواسـت‌باشه نڪنه‌خوش‌گذرونیت‌به قیمتِ‌شڪسـتنِ‌دل‌امام‌زمانمون‌باشھ(:... حواسمون‌هست؟ تاحالا‌باخودت‌گفتیۍچندباردل‌آقامو شیکوندم😓💔 https://eitaa.com/piyroo
ما زهرایی ها آس رفیقامون خاص✌️ دنیا مال ماســ سرمون بالاس چون بالا سرمون خداس افتخارمون چادر خاکی حضرت زهراس محل آرامشمون گلزار شهداس نقطه ضعفمون رو حرم بی بی زینب کبراس پرچم آقامون عباس تا ابد بالاس https://eitaa.com/piyroo
🌸سلام بر تمامی همسنگران 💐عزیزانی که امروز گلزار شهدای شهرشون رفتن عکسی از 🌹قبور مطهر شهدا ارسال نمایند به آی دی خادم کانال @shahiid61 تا در کانال قرار بگیرد منتظر تصاویر شما عزیزان هستیم.التماس دعا https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢از آنچه که دوست دارید ... 🔹روایتی از زندگی 🌷 شهید بهنام امیری برگرفته از کتاب در مسیر آسمان 🕊شهید مدافع وطن بهنام امیری مورخ 1390/6/29 هنگام درگیری با قاچاقچیان موادمخدر و اشرار مسلح در حومه بشاگرد به شهادت رسید. https://eitaa.com/piyroo
🔹درخواست حاج قاسم از دختر فرمانده شهید فاطمیون ✍ام‌البنین حسینی، همسر شهید توسلی:سال ۱۳۹۵ بود که برای زیارت مزار حضرت زینب (س) به سوریه رفتیم. یک روز بعد از استقرارمان به ما اطلاع دادند حاجی می‌خواهد شما و فرزندان شهید را ببیند. خیلی خوشحال شدم، بچه‌ها به شور افتاده بودند. دیدار حاجی برایشان یادآور پدرشان بود. به محضر حاج قاسم رسیدیم، ایشان از ابوحامد و دلاوری‌هایش و از ارزش و اهمیت لشکر فاطمیون سخن گفتند که: «نمی‌توانیم قدر این فاطمیون را بدانیم و هر چه پیش برویم ارزشمندی فاطمیون برای اسلام هویدا می‌شود.» شهید سلیمانی دائم پسرم حامد را در آغوش می‌کشید و سرش را می‌بوسید. حاج قاسم گفت: «ابوحامد انسان ارزنده‌ای بود که زود از دست رفت و این حیف شد برای ما» و در انتها به دخترم طوبی گفت: «برای دوست بابا دعا کن که شهادت قسمتم شود. دخترم گفت واقعاً می‌خواهید بروید پیش بابا! حاج قاسم سرشان را انداختند پایین...» https://eitaa.com/piyroo
⇩|زێݕا زنڊڱێ ڪنێݦ|‌⇩ °•|ڪھ زێبا ݕࢪێݦ ‌‌|‌‌•° ݦݜڪݪ ݦا اێن ھسٺ ڪھ ڣقط نڱاہ ݦێ ڪنێݦ ڪہ ڣݪان ڪس ݜہێد ݜد نڱاہ نݦێ ڪنێݦ ڪہ اۅݪ ݜہێدانہ زنڊڱێ ڪࢪڊ.... . https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌱 بِسْمِ اللُّهُِ الْرَّحْمنِ الْرَحِیم یَعْلَمُ خَائنَةَ الْاَعْیُنِ وَ مَا تُخْفِی الْصُّدُور غافر ۱۹ •┈—┈—┈✿┈—┈—┈• خداوند از دزدانه نگاه کردن چشمها و از رازی که در سینه ها در خود پنهان می دارند، آگاه است. https://eitaa.com/piyroo
🔹علاقه‌ی‌عجیب‌شھیدبیضایۍبہ‌دخترش عشق «محمودرضا» به دخترش، مثل عشق همه‌ی پدر‌ها به دخترشان بود، اما محمودرضا پُز دخترش را زیاد می‌داد. یک‌بار در شهرک شهید محلاتی قرار گذاشته بودیم، آمد دنبالم و راه افتادیم سمت اسلامشهر. توی راه گفت: را برده آتلیه و ازش عکس گرفته. مرتب درباره‌ ماجرای آن روز و عکاسی رفتنشان گفت. وقتی رسیدیم اسلامشهر، جلوی یکی از دستگاه‌های خودپرداز نگه داشت. پیاده شد. رفت پول گرفت و آمد، تا نشست توی ماشین گفت: «اصلا بگذار عکس‌ها را نشانت بدهم» ماشین را خاموش کرد. لپ‌تابش را از کیفش بیرون آورد و عکس‌های را یکی‌یکی نشانم داد. درباره بعضی‌هایشان خیلی توضیح داد و با دیدن بعضی‌هایشان هم می‌زد زیر خنده. شبی که برای استقبال از پیکر محمودرضا رفتیم اسلامشهر، چند نفر از مسئولان یگانی که محمودرضا در آن مشغول خدمت بود هم آن‌جا حاضر بودند. یکی از همان برادران به من گفت: «محمودرضا رفتنش این دفعه، با دفعات قبل فرق داشت و به من گفت: "فلانی ." دیگر مثل همیشه شوخی و بگوبخند نمی‌کرد و حالش متفاوت بود. راوی: احمدرضا بیضائۍ (برادر شھید) 🌷 https://eitaa.com/piyroo