شهادت۱۳۹۴/۹/۱۶ مکان #سوریه_حلب
نحوه شهادت برخورد قناصه به پهلو #یازهرا
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
﷽ 🕊🖤 🕊﷽
🍂هیئت تموم شده بود؛
نزدیک اربعین بود،
اومدم پیشش طبق معمول روبوسے ڪردیم🥰
حال و احوال و شوخے و خنده و...
بهم گفت موتورت ڪو؟🛵
گفتم گذاشتم بفروشمش
گفت میخواے ماشین بخری؟🤔
گفتم نه میخوام برم ڪربلا💚
گفت خب موتور واسه چے میخواے بفروشی؟
گفتم واقعیت پول ندارم مجبورم بفروشم💸
گفت چقدر میشه پول سفرت؟
گفتم یه تومن
گفت غلط ڪردے موتور و بفروشے
من پول بهت میدم😊
گفتم ایول خیریه زدی؟
گفت اره اولین یتیمشم تویی
گفتم دمت گرم جور میشه
گفت جور شد دیگه...
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
Mehdi Chenari - Shahid Gomnam 128 (1).mp3
5.57M
وقتی تو میآیی تمام مادرانِ شهر
انگار میخواهند ای گل! مادرت باشند
گمنامی اما نامداران جهان باید
هر دَم فدای همتِ نام آورت باشند
#شهیدگمنام🕊
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
وقتی تو میآیی تمام مادرانِ شهر انگار میخواهند ای گل! مادرت باشند گمنامی اما نامداران جهان باید هر
اگہشھادتمیخواۍ؛
یادبگیرفقطبرایخدازندگۍکنۍ
- شھیدمصطفیصدرزاره🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ
💞همسر شهید
#مرتضی_حسینپور(حسین قمی)
از یک قول بزرگ که به همسرش داده میگوید
فرزند شهید ۴ماه بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد💔
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
|گفتیم:شہادت:)🕊
گفتن:محالہدختࢪوچہبہشہادت...💔
ندونستن...🌱
خداۍماخدایمَحالاتِ...🙂
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🥀📜
وصیت من
به تمام راهیان شهـادت،
حفظ #حرمت_ولایت_فقیه و
مبـارزه با مظاهر کفر
تا اقامهٔ حق و ظهـور ولی خـــدا
امام زمان (عج) است...
#شهید_تفحص_مجید_پازوکی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
با صدای اذان از سر سفره بلند شد.
گفتیم: غذات سرد میشه.
گفت: نه! میرم نماز، وگرنه غذای روحم سرد میشه
#شهید_محمود_شهبازی
#نمازاول وقت
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت شنیدنی #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی، از رزمندهای که به شکل عجیبی به آرزوی خودش رسید
🔸رزمنده ایرانی که با لباس و پلاک عراقی در کربلا دفن شد!
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
آنها بارِ سفر بستند و رفتند،
امّا
ما دلبسته شدیم
به مسافرخانه دنیا ..
" اگر قبرستان جاییست که مُردگان را در آن قرار میدهند، ما قبرستاننشینانِعادات و روزمرگی را آیا به معنایزندگی راهیست؟ ..
اگر مقصد پرواز است، لانهویران بهتر!
پرستویی که مقصد را در اوج مییابد از ویرانی لانهاش نمیهراسد" ..
#شهید_مرتضی_آوینی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#کتاب_شهدایی
📚 عنوان کتاب:ایستگاه آسمان
🔻ندای اسلام خواهی معمار کبیر انقلاب اسلامی، به سرعت دنیا را فراگرفت و از مرزهای ایران به نقاط مختلف جهان راه پیدا کرد و مشتاقان بسیار زیادی را به سوی خود جذب کرد. این کتاب سرنوشت یکی از کسانی است که در این راه قدم گذاشتند و پیش رفتند.
✍ نویسنده:محمد مهدی بهداروند
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
جسم و روحم با حرم گشتہ عَجین
حال و روزم با غمٺ گشتہ غَمین
این سہ جملہ خواب شبهاے من اسٺ
ڪربلا پاے پیاده أربعین
حسین جان
هوامو داشتہ باش
ڪه #اربعین حرم باشم
#33_روز تا #اربعین🥀
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله❤️
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
کربلاییرضانریمانۍ_۲۰۲۲_۰۶_۰۵_۲۱_۱۸_۴۶_۱۱۶.mp3
6.12M
مُردم از اشتیاقت...
دیگه طاقت ندارم
🎤کربلایی سیدرضا_نریمانی
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
کربلای ۴ • صدای قدم هایی که به سمت شما بر میداشتم دلنشین بود...
چقدر لمس نگاهتان بر روی این قدم ها آرامش بخش بود...
.
حال دلم خوب نیست...چشمانم هرلحظه گریه میطلبد،
بین ان همه بی خوابی...آن همه بار و بندیل و سختی...لحظه ای احساس خستگی نمیکردم...:)
همین که پایم به .. رسید،
گویی تمام خستگی های دنیا یک جا در تنم فرو رفت!
.
دلم میخواهد فریاد بزنم از غم بزرگی که در دلم ته نشین شده است...
.
من خودم را در گوشه ای از #شلمچه جا گذاشتم...
گویی از آن سجده آخر اصلا دیگر بلند نشدم، دلم هنوز انجا گیر است...
دلم میخواست همان جا و همان لحظه برای همیشه جان دهم!
همان جایی که از خود بی خود شدم،
خالی از دنیا بودم،خالی از ادمهایش...
همان جا که احساس کردم صدایم را میشنوند،
همان جایی که برای اولین بار اشک هایم را دوست داشتم....
و....
.
آسمان هارا به دنبالت گشتم!
ای عشق...
در زمین یافتمت،
شلمچه...
عشق در شلمچه روایت ها دارد،
اینجا نخل ها به جای خاک
ریشه در خون دارند... .
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
سلام علیکم خدمت اعضای محترم کانال از امشب ان شا الله رمان #خاکریزاسارت به صورت یک پارت به اشتراک میگذاریم امیدوارم خوشتون بیاد
🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاکریز_اسارت
✍نویسنده: رحمان سلطانی
💢قسمت اول: شوق عملیات
منطقه شلمچه پر بود از مواضع و استحکاماتی که در هیچ جای دیگه ای از جبهه ها این حجم مشاهده نمی شد. ارتش بعثی از ترس حملات ما، سنگین ترین موانع و استحکامات رو تو منطقه ایجاد کرده بود که به حسبِ محاسبات عادی شکستن و عبور از اونا غیر ممکن به نظر می رسید. اونا علاوه بر سنگرها ، خاکریزهای چند لایه و مثلثی و موانع متعددِ سیم خاردار و خورشیدی، حجم انبوهی از آب رو تو منطقه شلمچه رها کرده و اونو به باتلاقی عظیم تبدیل کرده بود که عبور از اون خیلی سخت و حتی محال بنظر می رسید. بطوری که بچهها اسم شلمچه رو گذاشته بودن شلاپچه...
🔸 اعزام بی بازگشت
هر روز خبرهای مسرت بخشی از پیروزی های پی در پی رزمندگان اسلام از شلمچه و کربلای پنج می رسید. گاهی هم بدن غرقِ بخون شهدا که بعضیشون از دوستام بودند به کاشان می رسید. مرحله اول عملیات با موفقیت تموم شده بود . اون زمان تو مدرسه علمیه آیت الله یثربی کاشان درس طلبگی میخوندم.
چند نفر از طلبه های این حوزه تو کربلای ۴ و ۵ به شهادت رسیده بودن و خیلی دوست داشتم یکی از اونا می بودم. سینه م پر از شوق حضور توی عملیات بود. یه روز طلبه ها گفتند که یکی از دوستامون بنام محمود دانشیار زخمی شده و از بیمارستان ترخیص شده و بُردنش منزل. پا شدم برای ملاقات رفتم خونشون. بدجوری زخمی شده بود، ولی روحیه ش عالی بود و با شور و حرارت از آوردگاه شلمچه و حماسه عجیب و غریب بچه ها می گفت. دیگه طاقت موندن نداشتم و تصمیم گرفتم هر چه زودتر خودمو برسونم منطقه.
می ترسیدم عملیات تموم بشه و من جا بمونم. تازه بچه دار شده بودم و حسین پنج ماه و نیمش بود. تازه شیرین کاریاش شروع شده بود و کلبه محقر و گِلی و اجاره ایمون با صفا شده بود. از حوزه که برمی گشتم با لبخند شیرینش خستگی درس و بحث از تنم بیرون می رفت. دل کندن سخت بود. ولی جاذبه ای قوی منو بسمت خودش می کشوند. این بود تصمیم گرفتم به هر قیمتی خودمو به ادامه عملیات برسونم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ عظم البلا ...
همخوانی شهدا ...
#پســت_پـایـــانـی
🕙سـاعـت عـاشقـے
⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜
سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت