eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35.1هزار عکس
16.4هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
13.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ عظم البلا ... همخوانی شهدا ... 🕙سـاعـت عـاشقـے ⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜ سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 چشم باران زده‌ کوچه به راه است هنوز کاش آهنگ قدم‌هات به این‌جا برسد 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج https://eitaa.com/piyroo
زیارتنامه شهدا🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . 🕊یادشهدا باصلوات https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ +می‌دونی دلیل این حسرت خوردنا،این حسادت‌ها.. برخی از این غم و ناراحتی ها چیه..؟ دلیلش اینه که ظاهر زندگیه بقیه چشاتو گرفته و نمی‌ذاره قشنگیای زندگی خودت رو خوب ببینی.. اینقدر ظاهربین نباشید... ممکنه یه سیب ظاهراً خوشگل و تازه از درون کرم خورده و پوسیده باشه.. https://eitaa.com/piyroo
راوی : مصیب معصومیان ✍️ را افتادیم، به سمت خط سید صادق می رفتیم برای سر کشی از نیروها. در راه به پلی رسیدیم که کاملا در تیر رس مستقیم دشمن قرا داشت. جنبنده ای اگر از آنجا می خواست رد بشود عراقی ها اجازه نمی دادند سالم به آن سر پل برسد. با یستی از روی پل رد می شدیم. ناصر گفت که به حالت خمیده رد بشوم. دویدم، خودم را به آن طرف رساندم. ناصر باید می آمد. ✨راه افتاد. تعجب کردم، انگار آمده پیاده روی، هیچ ترس و دلهره و واهمه ای در صورتش دیده نمی شد، آمد تا رسید به وسط پل. چند لحظه ای تو قف کرد. ایستاد به اطراف نگاه کرد و دو باره راه افتاد و به سلامتی رسید کنار من. گفتم: ناصر از جانت سیر شدی؟ گفت: نه، ولی باید گاهی به این شکل خودمان رو به عراقی ها نشون بدیم ، چون این کار های ما عراقی ها رو به وحشت میندازه. 🌷 🌷 https://eitaa.com/piyroo