eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
نام:مسلم نام خانوادگی: نوروزی نآم پدر:حسینقلی تاریخ تولد:: ۱۳۴۱ تاریخ شهادت:۵۷/۱۱/۱۹ محل شهادت: یکی از خیابانهای شهرگرگان شهیدمسلم نوروزی لامنگ سال 1341 در روستای لامنگ، از توابع شهرستان گرگان چشم به جهان گشود. پدرش حسینقلی و مادرش معصومه نام داشت. دوران طفولیت را با طراوات خواست کودکانه سپری کرد و هنوز چند سال بیشتر از زندگی را تجربه نکرده بود که دست قضا سایه پدر را از سر او گرفت و دست های مهربان پدر به سردس گرایید و کاروان مرگ سایه مهربان او را از سر مسلم کوتاه کرد با شروع سن علم آموزی راهیه مدرسه شد و در کنار رشد معنوی نیز خود را به لحاظ علمی غنی ساخت دوران دبستان را در روستای محل زندگیش به پایان رساند و برای ادامه تحصیل به مدرسه ی فردوسی گرگان رفت و با پشتکار و همتی که داشت مدارج عالیه و علمی را طی کرد ایشان در کنار دروس خود علاقه ی زیادی نیز به مطالعه ی کتاب های دینی و آزاد داشت. و از دیگر اوقات فراغتش در کارگری و کشاورزی و دامداری استفاده می کرد فجر🇮🇷 https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
نام:مسلم نام خانوادگی: نوروزی نآم پدر:حسینقلی تاریخ تولد:: ۱۳۴۱ تاریخ شهادت:۵۷/۱۱/۱۹ محل شهادت: یکی
انقلابی تا اینکه در بحبوحه، تظاهرات مردم علیه رژیم شاه او هم با وجود سن کمی که داشت شانه هایش را تهی از سنگینی مسئولیت حفظ و دفاع از مملکت اسلامی و پیروزی از خط امام نکرد این نوجوان برومند 17 ساله  برخلاف بسیاری از هم سن و سالانش که در شیطنت های نوجوانی خود سپری می کردند از ضمیری روشن و بصیرتی مذهبی، سیاسی برخوردار بود. به همین سبب با شناختی که نسبت به قیام امام و علل مخالفت های مردم با سلطنت پهلوی داشت به جرگه مبارزان پیوست و با حضور در برنامه های سیاسی، سهم ارزنده ای در نقش آفرینی های نوجوان در انقلاب خود به یادگار گذاشت و الگو نسل نوجوان شد. مسلم نوروزی از دردمنترین و دلسوز ترین انقلابیون عصر خود بود که درد و رنج انقلاب و اسلام را به جان خرید و دلش برای اسلام انقلاب می طلبید. مسلم نوروزی از هیچگونه فعالیت سیاسی و ضد رژیم پهلوی از حضورش در صفوف مساجد و شنیدن سخنرانی ها گرفته تا پخش اعلامیه و عکس امام در بین مردم، دریغ نمی کرد. روز نوزدهم بهمن مردم مظلوم گرگان در زیر گلوله باران مأموران شهربانی با چنگ و دندان به یاری هم می شتافتند تا آتش سوزی ها راخاموش نمایند و برخی از اجناس مغازه ها را تخلیه کنند و از شعله های آتش نجات دهند مأموران که جنب و جوش فوق العاده مردم را دیدند با شلیک به سوی ماشین آتش نشانی خواستند مانع از اطفای حریق شوند اما رانندگان آتش نشانی حتی با چرخ های پنجر شده به حرکت خود ادامه میدادند و مردم نیز با شلنگ هایی آب منزل با مغازه ی خود متصل کرده بودند تلاش می کردند تا منبع آب ماشین آتش نشانی را پر نمایند و در حالیکه زمزمه (الله اکبر) داشتند سعی می کردند آتش ها را خاموش کنند. روز نوزده بهمن مأموران شهربانی بسیار با خشونت با مردم رفتار کردند آنها مواد آتش زا را داخل مغازه های شهری می ریختند و آنها را به آتش می کشیدند. آتش در چند جای شهر زبانه کشید و صدای رگبار گلوله هم مرتب به گوش می رسید آری گرگان در 19 بهمن به شهر جنگ زده ای شباهت یافت که گویی توسط فانتوم های متجاوزان خارجی مورد بیماران وحشیانه قرار گرفته است. فضای شهر آکنده از دود و آتش و بوی خون و باروت و صدای گلوله بود که همراه با فریادهای الله اکبر و جیغ و فریادهای مردم بی گناه و زبانه های سرکش آتش به کسی مجال تأمل و تحمل نمی داد. آنها حتی از پنجره های هتل نیز به سوی مردم بی گناه تیراندازی می کردند خلاصه در نتیجه این رفتار خشونت بار مأموران شهربانی عده ای به شهادت رسیدند که شهید مسلم نوروزی یکی از آن بزرگوران بود که در ساعات 10 صبح بر اثر اصابت گلوله به قلب به درجه رفیع شهادت نائل آمد. نوروزی🌷 روح شهدا صلوات فجر🇮🇷 https://eitaa.com/piyroo
حجــابــــ🌱 خواهر مسلمان شما موجب حفظ نگاه برادران خواهد شد... برادر مسلمان بی اعتنایی شما و حفظ نگاه شما موجب حجاب خواهران خواهد شد... 🌷 فجر🇮🇷 https://eitaa.com/piyroo
♦️میدونی پدر یعنی چی؟ 🔸️یعنی سه ماه بهش اهانت کنی؛ 🔸️ولی با درخواست آزادیت موافقت کنه... 👌 فجر🇮🇷 https://eitaa.com/piyroo
⁉️ در حالاتش نوشته اند... با صدای بلند نمی‌خندید، نمازش را در اول وقت و همراه با نافله آن به جا مےآورد، هر روز قرآن و زیارت عاشورا مےخواند، نگاهش را کنترل می‌کرد و همیشه در برابر نامحرم سر به زیر بود. خمس زندگی‌اش را دقیق حساب می‌کرد و نسبت به همه محبت داشت، از غیر خدا چیزی نمی‌خواست، انفاق می‌کرد. اهل صدقه بود، ساده می‌پوشید و کم می خورد، به خواندن نماز شب اهتمام داشت، اهل دعا بود، برای انجام مستحبات تلاش می‌کرد. را میگویم جوانی از نسل خودمان، صحبت از یک عارف و پیر خرابات نیست... فرصت خوبیست کمی شبیه خوب ها شویم فجر🇮🇷 https://eitaa.com/piyroo
♥️𖥸 ჻ روحمان‌ازبین‌رفته،سرگرم‌بازیچه‌دنیاییم، خدایا‌تو‌هوشیارمان‌ڪن! تومرابیدارڪن...! 🌱 تعجیـل‌در‌ظهـور صلـوات فجر🇮🇷 https://eitaa.com/piyroo
✨قبل ازعملیات باهم قرار گذاشته بودیم که اگر شهید یامجروح شدیم وسائل مهم مثل بی سیم، جی پی اس همدیگروبرداریم، همینطور ساعت ها و انگشترامون، ازهمه مهمتر انگشترها بود. وقتی بانگ توپ بیست و سه بلندشد و مسعود وهمرزم هاش روی زمین افتادن،رسیدم بالاسرش بی سیم و جی پی اسش رو برداشتم مسعود رو کشیدم عقب و سوار بر ماشین به سمت درمانگاه، تو درمانگاه صحرایی اشک تو چشمام جمع شد و یاد حرفمون افتادم. خواستم انگشترو دربیارم انگشت رو.کمی حرکت دادم اما دلم نیومد،انگشت ها دستان و بدن مسعود پراز ترکش بود دلم نیومد انگشتر رو از روی زخم ها به زور دربیارم،دوباره سواربرماشین بعدی به سمت عقبه و قسمت شهدا برگشتیم💔 خیلی پیگیر انگشترمسعود بودم، با دعوا وارد قسمت شهدا شدم و از مسئولش پرسیدم گفت نگران نباش میرسه دست صاحبش. وقتی به ایران امدیم و انگشتر رو دست مادرشون دیدم دلم اروم گرفت. راوی:همرزم شهید مسعود عسگری🌷 فجر🇮🇷 https://eitaa.com/piyroo