💢 ماجرای ارباب بی سرمان حسین #حماسه است یا #تراژدی یا هر دو
🔹 ماجرای حسین بن علی (علیه السلام) علاوه بر #حماسه ای که خلق کرد از بُعد دیگر یک #تراژدی تحقّق یافته در قلب تاریخ تمام بشریت است.
🔸 بُعد حماسی قیام حسین آن بود که حکومت ظالم و ستمگر یزید و... را #رسوا کرد
➕ اما؛ اما؛ و اما
🔹 بُعد #تراژدی قیام حسین این بود که جامعه آن روز یک جامعه منحط بود که توسط نفوذی ها و حاکمان ستمگر به انحطاط کشیده شده بود
🔸 معتقدم اگر حسین در اوج عزت، آزادگی و ایستادگی #عاشورا به شهادت نمی رسید باز هم قربانی جامعه ای #بیتفاوت و خنثی میشد
🔹 حسین پیش از آنکه به دست لشکریان یزید، شمر و عمر سعد و... به شهادت برسد به دست مردم کوفه و #مسلمانان بی بصیرت و گرفتار در #هوس های دنیایی به شهادت رسید
🔸 جامعه امروز ما نیز تفاوت چندانی با جامعه منحطی که سر حسین را به نیزه کرد ندارد، عده ای قدرتمند و ثروتمند سعی دارند تاریخ را مجددا تکرار کنند و با به انحطاط کشاندن بخش اعظم جامعه شرایط را برای به #نیزه کردن سر ولی زمان آماده کنند
👈 یکی حماسه عاشورا را به ابزار ایدئولوژیک و سیاسی بدل میکند و از آن در #مذاکره میگیرد
👈 یکی هیئت و سینهزنان حسین را بدور از #سیاست و ولایت پذیری فرا میخواند و...
➕ چه زیبا گفت #شهید_مطهری: مردم جامعه ای که قهرمانی چون حسین داشته باشند ولی وضع شان چنین باشد مردمی #بدبخت و #قابل_ترحمند
#خط_را_گم_نکنیم
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo🔻
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
7⃣5⃣#قسمت_پنجاه_وهفت
💢دوباره مى پرسد. باز هم پاسخى نمى شنود....
خشمگین فریاد مى زند:_گفتم آن زن ناشناس کیست ؟یکى مى گوید:_زینب ، دختر على بن ابیطالب.برقى #اهریمنى در نگاه #ابن_زیاد مى دود. رو مى کند به تو و با تمسخر و تحقیر مى گوید:_خدا را شکر که شما را رسوا ساخت و افسانه دروغینتان را فاش کرد.
تو با #استوارى و #صلابتى که وصل به #جلال_خداست، پاسخ مى دهى:
🖤خدا را شکر که ما را به #پیامبرش محمد، #عزت و #شوکت بخشید و از هر #شبهه و #آلودگى #پاك ساخت. آنکه #رسوا مى شود، #فاسق است و آنکه #دروغش فاش مى شود #فاجر است و اینها به #یقین، ما نیستیم.
ابن زیاد از این پاسخ #قاطع و غیر منتظره جا مى خورد و لحظه اى مى ماند... نمى تواند #شکست را در #اولین_حمله ، بر خود #هموار کند....
💢نگاه حیرتزده حضار نیز او را براى حمله اى دیگر تحریک مى کند. این ضربه باید به گونه اى باشد که جز #ضعف و #سکوت پاسخى به میدان نیاورد._چگونه دیدى کار خدا را با برادرت حسین ⁉️ و تو محکم و استوار پاسخ مى دهى :
_ما راءیت الا جمیلا. جز خوبى و زیبایى هیچ ندیدم. و ادامه مى دهى : _اینان قومى بودند که خداوند، #شهادت را برایشان رقم زده بود. پس به سوى #قتلگاه خویش شتافتند. به زودى #خداوند تو را و آنان را #جمع مى کند و در آنجا به #داورى مى نشیند.
🖤 و اما اى ابن زیاد! #موقفى گران و محکمه اى #سنگین پیش روى توست.#بکوش که براى آن روز پاسخى تدارك ببینى. و چه پاسخى مى توانى داشت ؟!ببین که در آن روز، شکست 💔و پیروزى از آن کیست.... مادرت به عزایت بنشیند اى زاده مرجانه!ابن زیاد از این ضربه #هولناك به خود مى پیچد،... به #سختى زمین مى خورد و ناى برخاستن در خود نمى بیند.تنها راهى که #درنهایت_عجز، به ذهنش مى رسد، این است که جلاد را صدا کند تا در جا سر این حریف شکست ناپذیر را از تن جدا کند.
💢#عمروبن_حریث که #ننگ کشتن یک #زن را بیش از ننگ این #شکست مى شمرد و جنس این ننگ را بیش از ابن زیاد مى فهمد، به او تذکر مى دهد که دست از این تصمیم بردارد....
اما ابن زیاد #درمانده و #مستاصل شده است ، باید کارى کند و چیزى بگوید که این شکست را بپوشاند... رو مى کند به حضرت #سجاد و مى گوید: _تو کیستى ؟امام پاسخ مى دهد:
_✨من على فرزند حسینم.ابن زیاد مى گوید:
_مگر على فرزند حسین را خدا نکشت ؟
🖤امام مى فرماید:
_✨من برادرى به همین نام داشتم که... مردم! او را کشتند؟ابن زیاد مى گوید:نه ، خدا او را کشت.امام به #کلامى از #قرآن 📖، این بحث را فیصله مى دهد:_✨الله یتوفى الانفس حین موتها(27) خداوند هنگام مرگ ، جان انسانها را مى گیرد.#خشم ابن زیاد برافروخته مى شود، فریاد مى زند: _تو با این حال هم جرات و جسارت به خرج مى دهى و با من محاجّه مکنى؟
💢 و احساس مى کند که تلافى شکست در میدان تو را هم یکجا به سر او در بیاورد.فریاد مى زند: _ببرید و گردنش را بزنید. پیش از آنکه ماموران پا پیش بگذارند،... #تو از جا کنده مى شوى ، دستهایت را چون #چترى بر سر سجاده مى گیرى..
#ادامه_دارد...
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo