eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🍃 تلنگر و اندکے تفکر می فرمودند : از که پا میشه ؛ فلان کس چی گفت !؟ فلان کس چی کرد !؟ فلان روزنامه چی نوشت !؟ ......! . روایت داریم که اغلب ها ؛ جهنمی هستند... . فکر نکنید همه می خورند و از در و دیوار مردم بالا می روند! یک مشت مومن را می آورند جهنم ؛ که آقا تو صفوف نماز جماعت می نشستند میبرند .....!! . به حارث همدانی فرمودند: اگر هر چه را که می شنوی بگویی؛ هستی ! . سیدی در مشهور بود به سید سکوت، با اشاره شفا میداد...! از آیت الله بهاالدینی سید سکوت را پرسیدم...؟ با دست به اشاره کردند و فرمودند: "درِ را بسته بودند..." . . . شویم! چقدر خوب است؛ که انسان از ؛ و و و ... شود... یک روز که آمدم خانه چشمهایش سرخ شده بود! تانگاه کردم دیدم کتاب شهید دستغیب را در دستهایش گرفته است... . بهش گفتم : کردی !؟ یک نگاهی به من کرد و گفت : راستی اگه خدا اینطوری که توی این کتاب نوشته با ما کنه عاقبت ما چی می شه ؟!؟ . مدتی بعد برای گروه خودشان یک صندوق ساخته بود و به دوستهایش گفته بود : هرکی کنه باید پنجاه تومن بندازه توی صندوق، باید بدیم تا دیگه تکرار نشه.. . https://eitaa.com/piyroo
❤️ ✍آن را ڪه شنیده‌اے بـ‌هشتیان را مےنوشانند، میڪده‌اش ڪربلاست و خراباتیانش این مستانند ڪه اینچنین بےدست و پا افتاده‌اند... ❤️ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
📚 ⛅️ 🏴🏴 💢 می گیرى و بر سر ابن زیاد فریاد مى کشى : که از ما ریخته اى. به خدا قسم که براى کشتن او باید از روى بگذرید.ابن زیاد به اطرافیان خود مى گوید:_ از این محبت خویشاوندى! به خدا قسم که به راستى حاضر است را فداى او کند. سجاد به تو مى گوید: آرام باش عمه جان! بگذار من با او سخن بگویم. و بر سر ابن زیاد فریاد مى کشد: _ابن زیاد! مرا از قتل مى ترسانى؟! تو هنوز اى که کشته شدن ما و شهادت خاندان ماست ⁉️ 🖤ابن زیاد از این کلام برخود مى لرزد. رو مى کند به ماموران و مى گوید:_رهایش کنید. بیمارى اش او را از پا در خواهد آورد. و فریاد مى زند: _ببریدشان. همه شان را ببرید. و با خود فکر مى کند:_کاش وارد این جنگ نمى شدم . هیچ چیز جز و بر جا نماند... شما را اى کنار 🕌اعظم سکنى مى دهند تا فردا راهى کنند و تا صبح ، هیچ کس سراغى از شما نمى گیرد، مگر و چشیدگان. آنهمه مردمى که در بازار کوفه مى زدند.... 💢و و مى کردند؟!چه شهر است ! پشت سر، فریبگاه فتنه خیز کوفه است و پیش رو، شهر شوم .... پشت سر، خستگى و فرسودگى است و پیش رو التهاب و ... کاش کوفه، نقطه ختم مصیبت بود... کاش شهرى به نام شام در عالم نبود. کاش در بین کوفه و شام ، منزلى به نام نبود و در این منزل از مرکب فرو نمى افتاد. کاش منزل'' '' ى درنزدیکى شام نبود و از اهل بیت ، به ضرب ماموران ، کودکش نمى شد.... 🖤کاش در بین کوفه و شام قریه اى به نام '' '' نبود و اهالى و ماموران ، شب را تا صبح🌤 با و و و و نوشیدن ، آتش به دل کاروان نمى زدند. کاش منزل '' '' ى در کار نبود و از مرکب نمى افتاد و زیر شتران نمى رفت و با جگر تو را نمی گداخت.... کاش راه اینقدر طولانى نبود.... کاش هوا اینقدر گرم نبود، 💢کاش در منازل بین راه ، دشمن 🐲، شما را در ضل آفتاب ، رها نمى کرد... تا تو ناگزیر شوى بیمار را در زیر بخوابانى و کنار بسترش 😢بریزى و بگویى :_چه دشوار است بر من ، دیدن این حال و روز تو. کاش سهم هر کدام از اسیران در شبانه روز نبود... تا تو ناگزیر نشوى نانهایت را به ببخشى و از فرط و ، نماز شبت را بخوانى.و باز همه این مصائب، قابل بود اگر شهرى به نام شام در عالم نمى بود.... اى که زمانى مرکز حکومت پدرت بوده است ، جان تو را به آتش کشید،... با تو چه خواهد کرد!؟ .... https://eitaa.com/piyroo