🍃شرهانی بودیم ، خادم آن جا تا فهمید از یزد آمده ایم ، ذکر خیر محمد حسین را پیش کشید .
فکر می کرد یزدی است . گفت من از بچه های یزد خاطره خوبی دارم ، خادمی داشتیم که از همه خوش روتر و مهربان تر بود
🍃هرشب توی یادمان شرهانی روضه می گرفت
مفصل هم عزاداری می کرد
🌷پشت لباسش نوشته بود
#منم_گدای_فاطمه
📚عمارحلب زندگی نامه شهید محمدحسین محمدخانی
🌷یادش با ذکر #صلوات
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo