🌹شهید محمود رادمهـــر:
یڪ بار از من پرسیده بود: چقـــدر
#منتظر دریافت حقوق ماهیانه ات میـــــمانی؟؟!
گفتم : از هـــمان ابتدای زمانی ڪه
حقوقـــــم را میگیرم؛ منتظرم ڪه
موعد بعـــدی پرداخت حقوق ڪی
میـــــرسه!
آهی از سر حسرت ڪشید و گفت:
اگر مردم این انتظاری را که بخاطر
#مــال دنیا و دنیا میڪشند ڪمی
از آن را برای امام زمان میکشیـدند
ایشان تا حالا ظهـــور ڪرده بودند
امام منتظـــــر ندارد.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#شــہــیــدمـہـــــدےبـاڪــــرے🌹
▪️ــــــــــــــ🔸🔹🔸ــــــــــــ▪️
هرسه تاشان #فرمانده لشکر بودند ؛
#مهــــدےبــاڪـــرے🌷
#مهـــــدےزین_الدین🌷
#و_اســـــدی.🌷
می خواستیم نماز جماعت بخوانیم . همه اصرار می کردند یکی از این #سه_نفر جلو بایستند، خودشان از زیرش در می رفتند. این به آن حواله می کرد، آن یکی به این . بالاخره زور دو تا مهدی ها بیش تر شد، اسدی را فرستادند جلو. بعد از نماز شام خوردیم .غذا را خودشان سه تایی برای بچه ها می آوردند . نان و ماست.
#شادےروحشان_باصلوات🌹
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#شهیدحاج_شیخ_عبدالله_میثمی:
#خـــدا می داند اگر پیام #شهدا و حماسه های انها را به #پشت_جبهه منتقل نکنیم #گنهکاریم....
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#شهیدمہــــــدےبــاڪرے
ـــــــــــــــ🌹🕊🌹ـــــــــــــــــ
بد وضعی داشتیم . از همه جا آتش می آمد روی سرمان نمی فهمیدیم تیرو ترکش از کجا می آید.فقط یک دفعه می دیدم نفر بغل دستیمان افتاد روی زمین . قرارمان این بود که توی درگیری بی سیم ها روشن باشد، اما ارتباط نداشته باشیم. خیلی از بچه ها شهید شده بودند. زخمی هم زیاد بود.توی همان گیرودار، چند تا اسیر هم گرفته بودیم. به یکی از بچه ها گفتم 😏
« ما مواظب خودمون نمی تونیم باشیم، چه برسه به اون بدبختا. بو یه بالیی سرشون بار.» همان موقع صدا از بی سیم آمد « این چه حرفی بود تو زدی؟😠 زود #اسیرهاتون رو بفرستید عقب » صدای #آقامهدی بود. روی شبکه صدایمان راشنیده بود. خودش پشت سرمان بود؛ صد و پنجاه متر عقب
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
بچه ها خودتونُ برا #شهدا بُکُشید
چون
اونا خودشونُ برا شما کُشتَن...
بُکُشید #نَفسِتونُ رو
✍ #حاج_حسین_یکتا
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
- یه پسر خوش قد وبالا دادیم
یه پلاک گرفتیم
- منصفانه بود مادر جان نه؟
+ نه !
من پلاک هم نمیخواستم
#مادران_شهدا
#زنان_زینبی
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#روایت_عشق
قبل از آشنایی با محمد جواد به #زیارت حضرت زینب(س) با خانواده ام رفته بودیم.🙂
روبروی گنبد حضرت زینب (س) بودیم و من با بی بی درد دل میکردم . از او خواستم که
#همسری به من بدهد که به انتخاب خودش باشد...💓
البته آن روزها نمیدانستم که #هدیه ای ویژه از طرف بی بی در انتظار من است و آن هم
#سرباز خود حضرت زینب(س)، قرار است مرد آسمانی و همسفر بهشتی من شود.😍😌
از سفر که برگشتیم، محمد جواد به #خواستگاری من آمد.آن زمانها در یک کارخانه مشغول به
کار بود.😊 #تنها پسر خانواده بود که روی پای خودش هم ایستاده بود.
حتی از جوانی
و زمانیکه #محصل بود، در تابستانهایش کار میکرد. تمام مخارج ازدواجمان از گل مجلس
💐خواستگاری تا خرج مراسم عروسی همه را خودش داد. بعد از آن شروع کرد به #ساختن
همین منزلی که خانهء من و فرزندانم هست.
سر پناهی که ستونهایش را از دست داد.😔تک تک مصالح و نقشهء منزل و رنگ دیوارها و
طرح کاشی ها همه وهمه به #سلیقه من بود.آخر محمد جواد همیشه میگفت که تو قرار
است در این خانه بمانی...نه من....😔
آری همسر من بی تو در این خانه روزها را شب میکنم،تنها به #شوق دیدار تو در زمان ظهور
#امام_زمان(عج)😍😌
#شهید_محمدجواد_قربانی🌷
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
" شـــوق شهادتـــــــــ "
❉ سید ابراهیـم میگفت دفعه اول که به سوریه اعزام شدم د عملیات تدمر خمپاره درست خورد کنار من ولی به من چیزی نخورد..
گفتم شاید مشکل مالے دارم خدا نخواسته شهید بشم..
آمدم ایران و مباحث مالی خودم را حل کردم..
❉ دفعه دوم
که رفتم سوریه،باز خمپاره خورد کنار من و به من چیزی نشد..
گفتم شاید وابستگےبه خانواده و بچه هاست که نمیذاره شهید بشم..
آمدم ایران و از بچه ها دل بریدم..
❉ و برای بار سوم
که به سوریه اعزام شدم در عملیاتے ترکش خوردم و مجروح شدم
ولی شهید نشدم..
❉ به ایران که آمدم نزد عارفی رفتم و از او مشكلم را پرسیدم..
ایشان گفتند:
"من كان لله كان الله له"
تو برای خدا به جبهه نمی روی
برای شهادت می روی..
نیتت را درست کن
خدا تو را قبول می کند..
❉ پدرش مے گفت :
این دفعه آخر مصطفی (سيدابراهيم)
عجیب بال و پردرآوره بود دیگر زمینی نبود..
رفت
و به
آرزويش
رسيد..
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#سه_تاچیزکه_دست_میگیری_حتما
#وضوبگیر👈 #قرآن_مفاتیح_موبایل
#حسین_یکتا
رزمندهای که در فضای سایبر و مجازی میجنگی! برای فشردن کلیدها و دکمههای کامپیوتر و موبایلت #وضو بگیر! و با نیت قربةً إلی الله مطلب بنویس. بدان که تو مصداق و ما رمیت اذ رمیت هستی.
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
برادرم خیلی عاشق شهادت بود:
حتی یادم است اینقدر عاشق شهادت
بود که کنار یکی از عکس های خودش
را هم با فوتوشاپ
نوشته بود :
«شهید سجاد زبرجدی ، دفاع از
اسلام وظیفه ماست.»
#شهید_سجاد_زبرجدی 🌷
#شادی_روحش_صلوات
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
امام خامنه ای:
گاهي #شهيد شدن آسان تر از زنده ماندن است!
اين نكته را اهل معنا و #حكمت و دقّت،خوب درك ميكنند.
گاهي #زنده ماندن و زيستن و تلاش كردن در يك محيط ،به مراتب مشكل تر از كشته شدن و #شهيد شدن و به لقاي خدا پيوستن است...
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo