eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
37.1هزار عکس
17.6هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
_ میگفٺ میخواهم جورے شوم ڪہ نیاز بہ ڪفن نداشٺہ باشم!عاشــق روضہ (ع) بود... + میگفٺ: آدم ٺو خونش بگیره ، روضہ عباس(ع) حتی اگر فقط پنج نفر شرڪٺ ڪنند _ روضہ (ع) دیوانہ اش مے ڪرد... جورے الٺماس ڪرد ڪہ در ساݪ گذشته بعد از انفجار ماشینش در حݪب_سوریہ بے دسٺ ، اربا اربا بہ شهادٺ رسید... + عاشقِ عباس باید هم ڪوه باشد ، باید فدایے زینب باشد، باید فانے در حسین باشد. چنینم آرزوست... https://eitaa.com/piyroo
♦️هر دو «سردارزاده» بودند و هم‌ دانشگاهی. درسشون که تموم شد، شدند دست تقدیر هم کرد👥 در جبهه‌های سوریه، برای دفاع از حریم اهل بیت. ♦️آخه هر دو، عاشق❤️ سینه چاک بودند. ↼یکی‌شون شد؛ تیپ سیدالشهدا ↼یکی‌شونم تیپ سیدالشهدا✅ ♦️القصه؛ زودتر شهید شد🕊 اونم چه ...! فرمانده هرچی که تو روضه‌ها خونده و شنیده بود حالا به چشم می‌دید😔 یه پتو آورد و شروع کرد به گلی که پرپر شده🌷 بود. ♦️تخریبچی شو تو بغل گرفت💞 و گفت: ای بی‌معرفت! و منو با خودت نبردی؟ اما تخریبچی بی‌معرفت نبود. سه روز🗓 بعد اومد سراغ فرمانده. دستش رو گرفت و پر‌کشیدند🕊 تا خود خدا. همون‌جایی که (ع) ساکن بود. ♦️خلاصه قصه شون هم شد: ⇜عشــ💖ـقِ سیدالشهدا ⇜ سیدالشهدا ⇜محضر (حاج عمار) فرمانده تیپ سیدالشهدا 🌷 یادشون کنیم با ذکر 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
. می‌گفت: وسط کارها و دغدغه‌های روزانه هم میشه توی دلت با خدا حرف بزنی، ساده و بی تکلف👌 «خدا» را همیشه در نظر داشت.☺️ تلنگر: ما میان تمام دغدغه‌های و شلوغی‌های روزمره چند بار در روز به یاد خدا می‌افتیم و با او حرف می‌زنیم؟😔 پ‌ن: هرگاه در طول روز به یاد خدا افتادیم صلواتی هم نثار شهدا به ویژه کنیم.🌹 بی جواب نخواهند گذاشت...🌱 . ♥️ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
✨﷽✨ 🌿 ✨ روح الله می گفت : وسط کارها و دغدغه های روزانه هم میشه توی دلت باخدا حرف بزنی ساده و بی تکلف خدا را همیشه در نظر داشت✨ 🌷 🌷 ❤️ ❤️ 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
💌 🔸 هر وقت از سوریہ میومد هیچ چیزی باخودش نمےآورد ، میگفت : من از بازار شام هیچ چیزی نمیخرم . بازاری ڪه در اون حضرت زینب (س) رو چرخونده باشن خرید نداره❌ . 🌷 🏴 https://eitaa.com/piyroo
.✨ شهیدان را شهیدان می‌شناسند... . عکس ۱: در تشییع شهید گمنام. عکس۲: در تشییع شهید رسول خلیلی. عکس۳: در تشییع شهید روح الله قربانی. و این ادامه دارد هنوز.. 🏴 https://eitaa.com/piyroo
رفاقت هایتان را خط بہ خط ڪلمہ بہ ڪلمہ مرور میڪنیم شاید فهمیدیم رفاقت تان بهانہ شهادت بود یا شهادت بهانہ رفاقت 🏴 https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
زینب (همسر بزرگوار شهید) روز تولدش خانۀ مادرش بود و روح‌الله رفته بود با موتور کار کند. زینب تماس گرفت و گفت: «داری میای خونه، کیک بخر.» ـ محرم و صفر چه کیکی بخرم؟! ـ تولد که نمی‌‌خوایم بگیریم. یه کیک بخر دور هم با هم بخوریم. هرچه اصرار کرد، روح‌الله گفت نمی‌خرم که نمی‌خرم. زینب هم به‌شوخی گفت: «بدون کیک خونه نیا!» روح‌‌الله که به خانه برگشت، یک تی‌تاپ دستش بود. زینب با تعجب پرسید: «این چیه تو دستت؟!» ـ کیکه دیگه! مگه نگفتی کیک بخر؟! منم خریدم. زینب هاج‌وواج ایستاده بود و نگاهش می‌کرد. روح‌الله در مقابل چشمان متعجب او تی‌تاپ را باز کرد و گفت: «خیلی هم خوبه، الان روی همین، شمع می‌ذاریم و تولد می‌گیرم.» همه دور از چشم زینب ریزریز می‌خندیدند. زینب گفت: «واقعاً که روح‌‌الله!» با ناراحتی رفت و نشست روی مبل که مثلاً قهر است. روح‌الله هم خیلی خون‌سرد و بی‌اعتنا رفت و نشست روی مبل. کنترل تلویزیون را گرفت دستش و بی‌توجه به او شبکه‌‌ها را عوض می‌کرد.  زینب حرص می‌خورد و چیزی نمی‌گفت. روح‌الله زیرچشمی نگاهش کرد. خندید و از جایش بلند شد. در را که باز کرد، زینب با خودش گفت: کجا می‌ره؟! چرا در رو باز کرد؟ روح‌‌الله از پشت در کیکی را که خریده بود، آورد و گرفت جلوی او.  زینب شوکه شد. خندید و گفت: «تو که کیک خریدی! چرا اذیت می‌کنی آخه؟» ـ تولدت مبارک. امسال تولدت افتاد تو صفر، ان‌شاءالله سال دیگه برات جبران کنم. . 🏴 https://eitaa.com/piyroo
🍃 همسر شهید 🌙 : ❣پدرم نظامي است و سال ۱۳۹۱ با روح‌الله پاي سفره عقد نشستم. زندگي‌ام با او كوتاه بود ولي طعم خوشبختي را با او چشيدم. آنقدر كه خودم را خوشبخت‌ترين دختر دنيا مي‌دانم.💜🌈 ❣من مي‌خواهم پرچمدار راه روح‌الله باشم. اگر او حسين‌گونه رفت من زينب‌وار صبر مي‌كنم. خانم زينب مرا سرپا نگه داشته است. ياد او مصيبتم را كوچك مي‌كند. من ديگر آن زينب قبل نيستم. زينبي كه يك جا ‌بند نبود و شور و هيجانش مثال‌زدني بود. من فرق كرده‌ام. حالا كوهي از مسئوليت بر دوش دارم. مسئوليت من پيروي از راه روح‌الله است. مسئوليتم رسيدن به تقوايي است كه بتوانم امثال روح‌الله را پرورش دهم. مسئوليت من حرف زدن از مرداني است كه همه آرزوهايشان را گذاشتند و براي حفظ اعتقادات و ارزش‌هايشان رفتند. من با روح‌الله بزرگ شدم و پر و بال گرفتم و با شهادتش به بار نشستم.✨🌿❤️ 🌸  🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo 👇👇👇👇👇👇👇
رفاقت هایتان را خط به خط کلمه به کلمه میکنیم شاید فهمیدیم💬 رفاقت تان بهانه بود یا شهادت🌷 بهانه رفاقت 🌷 🌷 سلام صبحتون شهدایی 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
🌷💌 روح‌الله خیلی به سوره «یس» علاقه داشت. آخرین سفری که به سوریه داشت، تماس📞 گرفت و گفت: اگر من شهید شدم، سوره یس برام زیاد بخونید. من خیلی سوره یس رو دوست دارم.💚 🕊 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo