#خـاطـراٺ_شـهیـد
_ میگفٺ میخواهم جورے #شهید شوم ڪہ نیاز بہ ڪفن نداشٺہ باشم!عاشــق روضہ #حضرٺ_عباس(ع) بود...
+ میگفٺ: آدم ٺو خونش #روضہ بگیره ، روضہ عباس(ع) حتی اگر فقط پنج نفر شرڪٺ ڪنند
_ روضہ #عباس(ع) دیوانہ اش مے ڪرد... جورے الٺماس ڪرد ڪہ در #محرم ساݪ گذشته بعد از انفجار ماشینش در حݪب_سوریہ بے دسٺ ، اربا اربا بہ شهادٺ رسید...
+ عاشقِ عباس باید هم ڪوه #غیرٺ باشد ، باید فدایے زینب باشد، باید فانے در حسین باشد.
#شـهیـد_روح_الله_قـربانے
چنینم آرزوست...
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♦️هر دو «سردارزاده» بودند و هم دانشگاهی. درسشون که تموم شد، شدند #همکار دست تقدیر #همرزمشون هم کرد👥 در جبهههای سوریه، برای دفاع از حریم اهل بیت.
♦️آخه هر دو، عاشق❤️ سینه چاک #امام_حسین بودند. ↼یکیشون شد؛ #فرمانده تیپ سیدالشهدا ↼یکیشونم #تخریبچی تیپ سیدالشهدا✅
♦️القصه؛ #تخریبچی زودتر شهید شد🕊 اونم چه #شهیدی...! فرمانده هرچی که تو روضهها خونده و شنیده بود حالا به چشم میدید😔 یه پتو آورد و شروع کرد به #جمع_کردن گلی که پرپر شده🌷 بود.
♦️تخریبچی شو تو بغل گرفت💞 و گفت: ای بیمعرفت! #رفتی و منو با خودت نبردی؟ اما تخریبچی بیمعرفت نبود. سه روز🗓 بعد اومد سراغ فرمانده. دستش رو گرفت و #باهم پرکشیدند🕊 تا خود خدا. همونجایی که #حسین(ع) ساکن بود.
♦️خلاصه قصه شون هم شد:
⇜عشــ💖ـقِ سیدالشهدا
⇜ #تیپ سیدالشهدا
⇜محضر #سیدالشهدا
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
(حاج عمار) فرمانده تیپ سیدالشهدا
#شهید_روح_الله_قربانی
🌷 یادشون کنیم با ذکر #صلوات
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
.
#روحالله میگفت:
وسط کارها و دغدغههای روزانه هم میشه توی دلت با خدا حرف بزنی، ساده و بی تکلف👌
«خدا» را همیشه در نظر داشت.☺️
تلنگر: ما میان تمام دغدغههای و شلوغیهای روزمره چند بار در روز به یاد خدا میافتیم و با او حرف میزنیم؟😔
پن: هرگاه در طول روز به یاد خدا افتادیم صلواتی هم نثار شهدا به ویژه #شهید_روح_الله_قربانی کنیم.🌹
بی جواب نخواهند گذاشت...🌱
.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی♥️
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✨﷽✨
🌿 #پیامکی_از_بهشت
✨ روح الله می گفت : وسط کارها و دغدغه های روزانه هم میشه توی دلت باخدا حرف بزنی ساده و بی تکلف خدا را همیشه در نظر داشت✨
🌷 #شهید_روح_الله_قربانی 🌷
❤️ #شادی_روح_شهدا_صلوات ❤️
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#با_شهدا 💌
🔸 هر وقت از سوریہ میومد
هیچ چیزی باخودش نمےآورد ،
میگفت :
من از بازار شام هیچ چیزی نمیخرم .
بازاری ڪه در اون حضرت زینب (س) رو چرخونده باشن خرید نداره❌ .
#شهید_روح_الله_قربانی 🌷
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#سلسله_ی_عاشقی.✨
شهیدان را شهیدان میشناسند... .
عکس ۱:
#شهید_رسول_خلیلی در تشییع شهید گمنام.
عکس۲:
#شهید_روح_الله_قربانی در تشییع شهید رسول خلیلی.
عکس۳:
#شهید_یدالله_قاسم_زاده در تشییع شهید روح الله قربانی.
و این #سلسله_ی_عاشقی ادامه دارد هنوز..
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
رفاقت هایتان را
خط بہ خط
ڪلمہ بہ ڪلمہ
مرور میڪنیم
شاید فهمیدیم
رفاقت تان بهانہ شهادت بود
یا شهادت بهانہ رفاقت
#شهید_روح_الله_قربانی
#شهید_قدیر_سرلک
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
زینب (همسر بزرگوار شهید) روز تولدش خانۀ مادرش بود و روحالله رفته بود با موتور کار کند.
زینب تماس گرفت و گفت: «داری میای خونه، کیک بخر.»
ـ محرم و صفر چه کیکی بخرم؟!
ـ تولد که نمیخوایم بگیریم. یه کیک بخر دور هم با هم بخوریم.
هرچه اصرار کرد، روحالله گفت نمیخرم که نمیخرم. زینب هم بهشوخی گفت: «بدون کیک خونه نیا!»
روحالله که به خانه برگشت، یک تیتاپ دستش بود. زینب با تعجب پرسید: «این چیه تو دستت؟!»
ـ کیکه دیگه! مگه نگفتی کیک بخر؟! منم خریدم.
زینب هاجوواج ایستاده بود و نگاهش میکرد. روحالله در مقابل چشمان متعجب او تیتاپ را باز کرد و گفت: «خیلی هم خوبه، الان روی همین، شمع میذاریم و تولد میگیرم.»
همه دور از چشم زینب ریزریز میخندیدند. زینب گفت: «واقعاً که روحالله!»
با ناراحتی رفت و نشست روی مبل که مثلاً قهر است. روحالله هم خیلی خونسرد و بیاعتنا رفت و نشست روی مبل. کنترل تلویزیون را گرفت دستش و بیتوجه به او شبکهها را عوض میکرد.
زینب حرص میخورد و چیزی نمیگفت. روحالله زیرچشمی نگاهش کرد. خندید و از جایش بلند شد. در را که باز کرد، زینب با خودش گفت: کجا میره؟! چرا در رو باز کرد؟
روحالله از پشت در کیکی را که خریده بود، آورد و گرفت جلوی او.
زینب شوکه شد. خندید و گفت: «تو که کیک خریدی! چرا اذیت میکنی آخه؟»
ـ تولدت مبارک. امسال تولدت افتاد تو صفر، انشاءالله سال دیگه برات جبران کنم.
.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🍃 همسر شهید 🌙 :
❣پدرم نظامي است و سال ۱۳۹۱ با روحالله پاي سفره عقد نشستم. زندگيام با او كوتاه بود ولي طعم خوشبختي را با او چشيدم. آنقدر كه خودم را خوشبختترين دختر دنيا ميدانم.💜🌈
❣من ميخواهم پرچمدار راه روحالله باشم. اگر او حسينگونه رفت من زينبوار صبر ميكنم. خانم زينب مرا سرپا نگه داشته است. ياد او مصيبتم را كوچك ميكند. من ديگر آن زينب قبل نيستم. زينبي كه يك جا بند نبود و شور و هيجانش مثالزدني بود. من فرق كردهام. حالا كوهي از مسئوليت بر دوش دارم. مسئوليت من پيروي از راه روحالله است. مسئوليتم رسيدن به تقوايي است كه بتوانم امثال روحالله را پرورش دهم. مسئوليت من حرف زدن از مرداني است كه همه آرزوهايشان را گذاشتند و براي حفظ اعتقادات و ارزشهايشان رفتند. من با روحالله بزرگ شدم و پر و بال گرفتم و با شهادتش به بار نشستم.✨🌿❤️
#شهید_روح_الله_قربانی🌸
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
👇👇👇👇👇👇👇
رفاقت هایتان را
خط به خط
کلمه به کلمه
#مرور میکنیم
شاید فهمیدیم💬
رفاقت تان بهانه #شهادت بود
یا شهادت🌷 بهانه رفاقت
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
#شهید_قدیر_سرلک🌷
سلام صبحتون شهدایی
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#خاطرات_شهدا🌷💌
روحالله خیلی به سوره «یس» علاقه داشت.
آخرین سفری که به سوریه داشت، تماس📞 گرفت و گفت: اگر من شهید شدم، سوره یس برام زیاد بخونید. من خیلی سوره یس رو دوست دارم.💚
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی🕊
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo