eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» اى پیامبر! خداوند و مؤمنانى که از تو پیروى مى کنند، براى (حمایت) تو کافى است ( فقط بر آنها تکیه کن). (سوره مبارکه انفال/ آیه ۶۴) 🚩 https://eitaa.com/piyroo
با ذکر سلام و صلوات بر محمد و آل مطهرش السلام علیک یا محمد یا رســـول الله السلام علیک یا مـولا امـیرالمؤمنین السلام علیک یا فاطــمة الزهــــــرا السلام علیک یا مـعزالمـومنین یا حســــــــن ابن عـلی المـجتبـــی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین السلام علیک یا علی موسـی الرضـا السلام علیک یا ابا صـــالحَ المھــــــدی 🚩 https://eitaa.com/piyroo
علیک یا ابا عبدالله الحسین قرائت زیارت عاشورا "روز شانزدهم" به نیابت از شهید محسن حججی روز تا اربعین 🚩 https://eitaa.com/piyroo
آفتاب پا می گذارد از پنجره ی اتاق به صحن چشمانت... امروز هم عشـق دارد از سقف لبخند هایت مرا دست چین می کند... کامم را شیرین کن... ❤️ 🚩 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
YEKNET.IR - shoor 1 - shabe 10 moharram1399 - narimani.mp3
6.53M
منو یڪم ببین سینھ زنیمو هم ببین•••😭 ببین ڪھ خیس شدم؛عرق نوڪریمھ این•••😭 منم باید برم...😔 🎤سید رضا_نریمانی 🌷🌷🌷🌷🌷 🚩 https://eitaa.com/piyroo
🍃پهلوان شهید ابراهیم هادی از زبان خواهر شهید بعد از ابراهیم حال و روز خودم را نمی فهمیدم ابراهیم همه ی زندگی من بود خیلی به او بودیم او نه تنها یک برادر،که مربی ما نیز بود بارها با من در مورد حجاب صحبت می کرد و میگفت: چادر یادگار حضرت زهرا (س) است،ایمان یک زن، وقتی کامل می شود که حجاب را کامل رعایت کندو... وقتی می خواستیم از خانه بیرون برویم یا به مهمانی دعوت داشتیم به ما، در مورد نحوه برخورد با نامحرم توصیه می کرد و...اما هیچگاه امرو نهی نمی کرد! ابراهیم اصول تربیتی را در نصیحت کردن رعایت می نمود در مورد نماز هم بارها دیده بودم که با شوخی و خنده، ما را برای نماز صبح صدا می زد و می گفت:«نماز،فقط اول وقت و جماعت» همیشه به دوستانش در مورد اذان گفتن نصیحت می کرد می گفت: هرجا هستید تا صدای اذان را شنیدید، حتی اگر سوار موتور هستید توقف کنید و با صدای بلند، پروردگار را صدا کنید و اذان بگوئید.زمانی که ابراهیم مجروح بود و به خانه آمد از یک طرف ناراحت بودیم و از یک طرف خوشحال! ناراحت برای زخمی شدن ابراهیم و خوشحال که بیشتر می توانستیم او را ببینیم. خوب به یاد دارم که دوستانش به دیدنش آمدند. ابراهیم هم شروع به خواندن اشعاری کرد که فکر کنم خودش سروده بود:اگر عالم همه با ما ستیزنداگر با تیغ خونم را بریزنداگر شویند با خون پیکرم رااگر گیرند از پیکر سرم رااگر با آتش و خون خو بگیرم زخط سرخ رهبر بر نگردم باره ها شنیده بودم که ابرهیم، از این حرف که می گفتند:فقط میریم جبهه برای شهید شدن و... اصلا خوشش نمی آمد!به دوستانش می گفت: همیشه بگید ما تا لحظه آخر تا جایی که نفس داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم، اگر خدا خواست و نمره ی ما بیست شد آن وقت شهید شویم ولی تا اون لحظه ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم می گفت باید اینقدر با این بدن کار کنیم ، اینقدر در راه خدا فعالیت کنیم که وقتی خودش صلاح دید، پای کارنامه ما را امضا کند و شهید شویم. اما ممکن هم هست که لیاقت شهید شدن را با رفتار یا کردار بد از ما گرفته شود. سال ها از ابراهیم گذشت.هیچکس نمیتوانست تصور کند که فقدان اوچه برسر خانواده ی ما آورد.مادرما ازفقدان ابراهیم ازپا افتاد و...تااینکه ۱۳۹۰ شنیدم که قرار است سنگ یادبودی برای ابراهیم، روی قبر یکی از شهدای دربهشت زهرا(س) ساخته شود. ابراهیم بود.حالا هم مزار یادبود او روی قبر یکی ازشهدای گمنام ساخته میشد.در واقع یکی ازشهدای گمنام به واسطه ابراهیم تکریم میشد.این ماجرا گذشت تا اینکه به کنار مزاریاد بود او رفتم.روزی که برای اولین بار در مقابل سنگ مزار ابراهیم قرار گرفتم، یکباره بدنم لرزید! رنگم پرید و با تعجب به اطراف نگاه کردم! چند نفر از بستگان ما هم همین حال را داشتند! ما به یاد یک ماجرا افتادیم که سی سال قبل در همین نقطه اتفاق افتاده بود! درست بعد از عملیات آزادی خرمشهر، پسر عموی مادرم، شهید حسن سراجیان به شهادت رسید.آن زمان ابراهیم مجروح بود و با عصا راه می رفت. اما بخاطر شهادت ایشان به بهشت زهرا (س) آمد.وقتی حسن را دفن کردند، ابراهیم جلو آمد و گفت: خوش به حالت حسن، چه جای خوبی هستی! قطعه ۲۶ و کنار خیابان اصلی . هرکی از اینجا رد میشه یه فاتحه برات می خونه و تو رو یاد میکنه . بعد ادامه داد: من هم باید بیام پیش تو! دعاکن من هم بیام همینجا، بعد هم با عصای خودش به زمین زد و چند قبر آن طرف تر از حسن رانشان داد! چند سال بعد، درست همان جایی که ابراهیم نشان داده بود، یک شهید گمنام دفن شد.و بعد به طرز عجیبی سنگ یاد بود ابراهیم در همان مکان که خودش دوست داشت قرار گرفت!!! ❤️ 🌷یادش با ذکر 🚩 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بصیرت ؛ آقامحمودرضا ، خیلی به ارادت داشت. ازین اِرادَتای خشک و خالی که فقط بشینی بگی «آقاجان کِی میای دورت بگردم» نه! دنبال آمادگی بود دنبال آماده سازی و آگاهی بود. همیشه دنبال مطالعه درباره حضرت و شرایط ظهور و آمادگی برای ظهور بود. انتظارِ محمود، یه انتظار واقعی بود. واقعا" دغدغه امام زمانش رو داشت. واقعا" داشت سعی میکرد آماده باشه. واقعا فرمایشات حضرت آقا و اطاعت از دستوراتشون رو در راستای ظهور و تمرینی برای ظهور میدید... 🚩 https://eitaa.com/piyroo
« »| شهیدان «ثاقب و ثابت شهابی نشاط» دوقلوهای پرورشگاهی بهزیستی بچه‌های بی‌سرپرست بهزیستی که شهید شدند 💔😔 👇👇👇
⭕️ داستانی غم انگیز 💔😔 ( ) اگر گذرتان به بهشت زهرا تهران افتاد حتما" بر سر مزار این دوقلوها بروید! 🌹 برادران دو قلویی ڪه غریبانه، هیچ‌گاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!!😔 قصه مظلومانه این دو برادر را با هم بخوانیم....👇👇👇 را ڪسی نمیشناخت. عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار اولین‌باری بود ڪه آنها پا به جبهه گذاشته بودند⚡️. تا اینڪه در سال 61 در اوج سالهای جنگ ایران و عراق ناگهان تبدیل به امدادگران خستگی ناپذیر گردان شدند. همرزمان این دو شهید می‌گویند وقتی نامه‌ به خط مقدم می‌آمد، معمولاً و غیبشان می‌زد!😳 یڪ‌بار یڪی از رزمندگان متوجه شد ڪه وقتی همه گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عڪس‌هایشان را با وجد نگاه میڪنند، دوقلوها دست در گردن هم در ڪنج سنگر، های های گریه می‌ڪنند!😭 این رزمنده میگوید بعدها ڪه موضوع را جویا شدیم، فهمیدیم آنها هستند. 😔هر بار دل‌شان می‌شڪند ڪه ڪسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست. 😢 عڪس‌های ڪودڪی و زنبیل قرمزی 👛ڪه در آن سر راه گذاشته شده‌اند را بغل ڪرده گریه می‌ڪنند. جنگ شوخی بردار نیست. رحم ندارد... زن و شوهر و بچه نمیشناسد... برادر نمیشناسد... این را نمیفهمد ڪه وقتی از دار دنیا فقط و فقط یڪ برادر داری یعنی چه😔.... جنگ بی رحم است و اینطور میشود ڪه ڪمی بعد ، به دلیل مجروحیت های ناشی از جنگ شهید میشود💔 و بردارش ڪه فقط با چند ثانیه اختلاف از او به این دنیا آمده را تنها میگذارد.😔 چیزی نمیگذرد ڪه برادرش هم دوری او را تاب نمی آورد و بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی او هم شهید میشود. 💔 روزی شخصی و را پشت به یڪدیگر داخل آن زنبیل ڪوچڪ قرمز رنگ گذاشته بود 👛و زیر شرشر باران💦 ڪنار درب ورودی بهزیستی رهای‌شان ڪرده بود. 😔حال درد نان بود یا درد جان،ڪسی نمی‌دانست. از آن پس بود ڪه آن زنبیل ڪوچڪ👛 شد تنها یادگاری از مادر ندیده‌شان.😔 و سالها از ڪرمانشاه و غرب ڪشور گرفته تا اهواز و خرمشهر، به هر ڪجا ڪه اعزام می‌شدند، در درون ساڪشان اعلامیه‌هایی را به همراه داشتند ڪه عڪسی از دوران ڪودڪی‌شان، به همراه دست نوشته‌ای بود ڪه به در و دیوار شهرها می‌چسبانیدند: مادر، پدر! از آن روز ڪه ما را تنها در ڪنار خیابان رها ڪردید و رفتید😔 سالها میگذرد. حال امروز دیگر ما برای خودمان مردی شده‌ایم ولی همچنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم... اما هیچگاه روزی فرا نرسید ڪه قاب عڪسی باشد و عڪسی از ثاقب و ثابت و خانواده‌شان در ڪنار یڪدیگر.😔 اما از تا برای این دو برادر راه طولانی و پر پیچ و خمی نبود... آنچه ڪه امروز از و شهابی نشاط باقی است، ۲ قبر مشڪی رنگ 🖤شبیه به هم و در ڪنار هم در قطعه گلزار شهدای بهشت زهرا(س) است. اگر چنانچه گذارمان به گلزار شهدای بهشت زهرا افتاد، جایی ما بین قبور قطعه ، ردیف ، شماره وردیف شماره ، دو برادر شهیدی آرام ڪنار یڪدیگر خفته اند ڪه شب‌های جمعه، هیچ‌گاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!😭 و سخت چشم به راهند... شادی روح شهدا، امام شهیدان، اموات خودتان صلوات 🚩 https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
⛔️ کربلا نماد همه تاریخ - قسمت پایانی - بخش دوم اهل جهنم به هم لعنت می‌کنند، «کلما» یعنی بدون استثن
⛔️ کربلا نماد همه تاریخ - قسمت پایانی - بخش سوم ❌ خداوند در قرآن به حضرت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله می‌فرماید «وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» و ﻫﺮﮔﺎﻩ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻧﺰﺩ ﺗﻮ ﺁﻳﻨﺪ، ﭘﺲ ﺑﮕﻮ ﺳﻠﺎم ﺑﺮ ﺷﻤﺎ، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺣﻤﺖ ﺭﺍ ﻣﻘﺮﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ... ای پیامبر مسلمانان که نزد تو می‌آیند، به آنها سلام کن... یعنی اگر الآن هم کسی به زیارت مرقد مطهر پیامبر برود، حضرت به او سلام می‌کند، حتی اگر زائر نااهل باشد باز پیامبر بر او سلام می‌کند، خدا نا اهل را هم می‌بخشد «أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (انعام/۵۴) اگر همین مسلمان نااهل به سمت خدا بیاید، خدا او را می‌بخشد... در روایات آمده که سوار بر پیاده سلام کند، به بچه‌ها سلام کنید، پیامبر اکرم می‌فرمود من تا زنده هستم به بچه‌ها سلام می‌کنم، در طول حیات پر برکت حضرت پیامبر اکرم هیچ‌کس نتوانست در سلام کردن بر او پیشدستی کند، همیشه پیامبر اول سلام می‌کردند، حالا ما در سلام کردن هم گزینشی عمل می‌کنیم، نگاه می‌کنیم طرف مقابل‌مان چه کسی است، فقیر است، پولدار است، کوچک است، بزرگ است، بچه است... وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى 🚩 https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
⛔️ کربلا نماد همه تاریخ - قسمت پایانی - بخش سوم ❌ خداوند در قرآن به حضرت پیامبر اکرم صلوات الله علی
⛔️ کربلا نماد همه تاریخ - قسمت پایانی - بخش چهارم و آخر ❌ خداوند می‌فرماید سلام کن، کار نداشته باش چند سالش است، شهری است یا دهاتی، پولدار است یا فقیر، در هر حال تکبر نداشته باش و سلام کن... «السلام علیک یا أباعبدالله، ما بقیت و بقی اللیل و النهار» تا من هستم و تا شب و روز وجود دارد، سلام بر تو باد ای حسین... ❌ خوب حالا می‌رسیم به لعن و نفرین... در قرآن یک جا خداوند می‌فرماید نرم و ملایم حرف بزن، یک جا می‌فرماید با شدت و محکم حرف بزن «قَوْلًا لَيِّنا» (طه/۴۴) با مردم نرم حرف بزن... در مقابل «وَ اغْلُظْ عَلَيْهِم‏» (توبه/۷۳) با کفار با شدت و غلیظ حرف بزن... اگر با منافقین و افراد لجباز در کفر حرف می‌زنی «وَ اغْلُظْ عَلَيْهِم‏» با شدت حرف بزن، البته بدون توهین و بی‌احترامی... حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام هم با افراد منافق و ریاکار با شدت حرف می‌زنند «تباً لکم» خدا مرگتان بدهد «قُبْحاً لكُمْ‏» چهره‌تان زشت باد «يا اشباح‏ بلا ارواح» ای لاشه‌های بی‌روح «يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ‏ وَ لا رِجَالَ‏» ای مرد نماهای نامرد، خدا مرگتان بدهد... خداوند هم در قرآن می‌فرماید «تَبَّتْ‏ يَدا أَبِي لَهَبٍ وَ تَب‏» بریده باد دست ابولهب... حالا که ابولهب نیست، پس چرا الآن باید بگوئیم ای ابولهب دستانت بریده باد، برای آدمی که هزار و چهارصد سال پیش به درک واصل شده، اینجا منظور جسم ابولهب نیست، روش و سلوک ابولهب منظور است، الآن باید بگوئیم مرگ بر آمریکا، مرگ بر اروپا، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر خاندان منحوس سعودی... در زیارت عاشورا وقتی به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، سلام می‌کنیم، به یارانش هم سلام می‌کنیم «و علی الارواح التی حلت بفنائک» سلام بر آنهایی که در حمایت از تو جانشان را فدا کردند... «و لعن الله امة اسرجت و الجمت و تنقبت» و لعنت کند خدا کسی که اسبش را برای جنگ با حسین نعل زد، کسی که بدرقه کرد و کسی که حمایت کرد… تمام کسانی که در انجام یک گناه سهمی دارند خدا لعنتشان می‌کند، حضرت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در مورد شراب ۱۰ گروه را لعنت می‌کند، کسی که به نیت شراب انگور و خرما می‌کارد، کسی که به نیت شراب خمره و شیشه درست می‌کند، کسی که با کامیون حمل می‌کند، کسی که می‌فروشد، کسی که می‌خرد، کسی که با شراب پذیرائی می‌کند، کسی که واسطه خرید و فروش می‌شود... در قتل و شهادت امام حسین هم همینطور، لعنت بر تمام کسانی که به نحوی لشکر یزید ملعون را یاری کردند، حتی اگر کسی در آن سر دنیا راضی به قتل حسین بوده لعنت خدا بر او باد... وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ⛔️ به پایان آمد این دفتر و حکایت تا قیامت باقی‌ست 🚩 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جعفر خان به سمت یک سنگر پژاک می روند که متاسفانه آن سنگر با مواد منفجره و ریموت مجهز شده بود و ناگهان با یک انفجار جعفرخان از ناحیه پا مجروح می شوند.😔 جعفرخان خودشان را در سنگر می‌کشد و پاهای خودشان را برای اینکه موجب تضعیف روحیه بچه ها نشود زیر خودشان جمع می کند و بعد به بچه اشاره می‌کند و می‌گوید : «آماشالله بیا بالا، برید جلو داد بزنید یا حسین (ع) و یازهرا (ع) بگوید» و ضمن اینکه تیراندازی می کردند بچه ها را به جلو رفتن تشویق میکرد.😭 یکی از امداد گرها که بالای سر جعفرخان می رسد و می فهمد جعفرخان زخمی شده می گوید : بیایید برویم پائین جعفر خان می گوید : نه من چیزیم نیست برو بالا تا بالای ارتفاع 3 متر بیشتر نمانده برو بالا.✅ این امدادگر می گوید بالای ارتفاع که رفتم شنیدم شهید علی بریهی با حالت گریه و ناله و ناراحتی می‌گوید: «جعفر خان! بیا خودم میبرمت پائین... تورو خدا جعفر خان ...» ناگهان با یک خمپاره صدای جعفرخان و شهید بریهی با هم ساکت می‌شوند.💔 فرمانده دلیر یگان صابرین شهید مدافع وطن محمد جعفر خانی🌹 ایام شهادت🕊 🚩 https://eitaa.com/piyroo
حاج حسین خیلی با معرفت بود به فکر مشکلات همه بود،برای نماز به مسجد رفتیم، بوی خیلی بدی میومد وهمه شروع به اعتراض کردند .😣 نماز تمام شد شهیدحسین گفت یه تاکسی بگیر بیار درب مسجد وقتی که آوردم یه پیرمرد بود که هیچ کس را نداشت محل زندگی تو مغازه در جای بدی بود ،‌او را به مغازش بردیم بوی تعفن آنجا را گرفته بود .😷 حاج‌حسین به من مقداری پول داد گفت :یک شلوار و لباسی برای این بنده خدا بخر بیار 😊. من رفتم وقتی برگشتم خودش مغازه را تمـــیز کرده بود، لباسها را گرفت و او را به حمام بردتش ، او را همانند دسته گل به مغازه اش برگرداند ...❤️ شهید مدافع حرم محمد حسین علیخانی🌹 🕊 🚩 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه سال است که رباب های زمان برای اینکه پرچم برافراشته ی همسرانشان را همچنان برپا نگه دارند، گرد هم می آیند. 🎥گزارش شبکه خبر از اجتماع سالانه همسران شهدای مدافع حرم 🚩 https://eitaa.com/piyroo
🌿🌺 ... ✔وجدانی که نمیخواهد پسری مجرد که هنوز شرایط ازدواج ندارد،به واسطه زیبایی،آرایش و اندامش به گناه بیفتد. ... ✔ وجدانی که به همجنسش خیانت نمی کند ✔نمی خواهد هیچ مرد متاهلی را جذب خود کند و هیچ زنی را از چشم شوهرش بیندازد. حجاب را مهربانی معنا می کند https://eitaa.com/piyroo